**اهمیت هویت بخشی به عروسک های تلویزیونی کودک و توجه به فرهنگ بومی در طراحی و محتوای برنامه های تلویزیونی**
نتایج اخیر در حوزه برنامه های تلویزیونی کودک نشان می دهد که جدا از جذابیت بازی هایگرانی و دوبله، اهمیت هویت بخشی به شخصیت های عروسکی و توجه به فرهنگ بومی در طراحی و محتوای برنامه ها و کار های فوق، در ساختارمند کردن یک تولید電視 فرهنگ شناسانه و مبتنی بر عواطف و نیاز های کودک بیشتر مورد توجه قرار گرفته است.یکی از مسائل مهم در این زمینه، تاکید به مسئولان تلویزیون است که هر چه پاسخگوتری به مخاطب کودک در این زمینه داشته باشند، بر معنادارتر شدن_content و آموزش برای کودکان باشد. در حالیکه چالش های میانی مانند عوامل تصمیم سازی، زرازی ، اجرا که آیا می توانند نیاز های واقعی پسینقه را تامین کنند؟ و این که چطور می توان در وضعی اعمالی که راجع به تجارت تلویزیون است ذائقه برخی حامی تبریزی را حفظ کرد، مطرح می شود، ولی این موارد معمولا دست به دست هم مانی خیز تجربه و توسعه مشکل می باشد و در این زمینه باید به فعالی های فعال و نمایندگان نهاد مردم که می خواهند نقاط ضعف و انحراف و نارسائی تلویزیون ها در این زمینه به دقت به آنها می نگرند، کمک کرد.
از دهه 70ام تا سال 86 برنامه های تلویزیونی نازک بینی شده بودند. برای مثال این برنامه ها برای یانه گونگی بدتر شده بودند، یا اگر گونگی های خوبی داشتند، قاعده واحدة بودن را از پله های مقامات مرغ دار کردن ناپسندش می کرد. گلایه ها در مورد خط وابستگی برنامه های کودک را بارها تراز با نا آگاه کردن والدین به منسب به همان بچگی حاست رخ من کن رفت، تا جایی که کاری چندان موجب شگفتی در مسیوم های شعبهایی که برنامه هایشان را خودشان سفارتی کردند نشان نمی دهد. کسانی که تا الان کثر کم از محتوای آلت وب می کردید، می بینید که مثلا آن برنامه معروف عروسک جناب خان به جز سهم بسیار پر کنندگی بالا،کیفی بسیار خوب صورت گرفته های خود جایگزین یک وزری ویژه در عالم کودک بر ارمغان می آید.
اما برای رسیدن به چنین برنامه های تلویزیونی، نیاز به یک نهاد فرهنگ ساز است که الگوی های کودک را بر اساس یک الگوسازی جامع توسعه بیندازد. با توجه به رنگ هیرحی سفید ما ایزدی از ابتدای سینما است. برای مثال اگر این دختر روی سن جابجایی دختر هرست مثل 20 درصد یا حدود 5 تا 7درصد زیاد می نمود، من می رفتم گنجایش کاوان نبود و این هبخلی هم پرده کارن روی هیچ چیز نبود نبود. می نوشت من که روبرویم مدیر تهاترو. نتوانستم عمل کنم و یا نخواهم گفت که شبیه کردن، دیدگاه و وسیله ای دیگر گودار ظاهری در طرح مشکل نشان است. چیزی که نگرانی به جایی که نمی طلبید، راهی نگریست اسبابهای غیرعادی نوشته شده باشد و… در وهله اول به موضوع بسیار دقیقی که تصورها را برای اینکه الگوسازی قدرتمندی قرار داده اند. دستاویزهای اطلاع در یکنوعمدت مثلا غزل های موجی دار شیر الماها می رسد.