اینگونه نیست که بتوان یک رویداد خاص، مثل جدا شدن پوشش موتور هواپیما در پرواز، صرفاً به عنوان یک وقوع اتفاقی معرفی کرد. جدا شدن پوشش موتور در پرواز را می‌توان تنها در دوجمله‌ای به عنوان یک رویداد نادر و وخیم، سطحی تحلیل کرد. اما با погورته شدن این اتفاق، سوالات دیگری شروع به مطرح شدن می‌کنند.

حال ابتدا به موضوع برگشت هواپیما پس از جدا شدن پوشش موتور بپردازیم. با جدا شدن پوشش موتور و در نتیجه نمایان شدن بخش‌هایی از موتور، فرمانده پرواز و خدمه خطرات این پرواز را به خوبی تشخیص دادند. این موضوع آن‌چنان برای همه مسافران وحشت‌زانه بود که گویا مهمانداران هواپیما سکوت کردند و این سکوت به این‌که بخش درون موتور نمایان شده را می‌بینند، تقریباً منجر به افزایش ترس آنها شد.

در بسیاری ازCases عدم سکوت در میان مسافران و تلاش برای ارتباط با خدمه و به صحبت کردن با مقامات احتمالاً تمام این حوادث و تهدید کننده ای را به غیبتشان می‌راندند. سؤال اساسی اینجا مطرح می‌شود که آیا ترس گفتن اطلاعات به خدمه باعث شد برگی از حوادث خبر از خود بدرقه کرد؟ این فرضیات اما بسیار بحث برانگیز است و مهم‌ترین سؤال هنوز تأمین نشده است.

پاسخ به این سؤال در آن‌حال و آن‌جا جزو چالش‌برانگیزترین و اخلاقی‌ترین سؤالات است. خدمه خطا در ادامه پرواز رسمی وظیفه داشتند و این‌که ترس گفتن اطلاعات به خدمه و مراتب اضطرار قابل درک است. گاهی باید قانون منافع اعضای هواپیما و شناسایی صحیح خطر برای بروز پیشگیری را در نظر گرفت و گاهی برقی همه این بین نمی‌دوید.

یک نکته بسیار براین‌روی در این مسأله ضروری است که گاهی مهم‌تر و به مراتب مهم‌تر از هرنوع مسائل اجرایی یا مسایل زیان و هزینه وین پروازها، مهم‌ترین و أخلاقی‌ترین مایه ی آن حس امنیت‌های عملی کلی و سالم آسیب‌پذیر است.

توسط mohtavaclick.ir