در این روزها، اکثر هنرمندان دغدغه بسیاری راجع به آیندهی اروپا و جنگ رو به وقوع پождاشتن در این قاره دارند. «مارک» هم یکی از آنهاست و این دغدغه او آشکار است. آنجا که میگوید: «سعی کرد بمانند آن چیزی که میخواست خودش باشد، اما در عین حال، به زودی جهان به جنگ کشیده شد، پس باید خود را با خصوصیات انسان مشغول جنگ به صورت خصلتی آشکار کند. ببر آغوش همهی پیچیدگیهای جنگ است، روباهها ستارههای عقیم تماشا میکنند، سگ بیدار، به زیر هم زده شده، تصور میشود که برای محافظت از پای گذاشته شده.
سالها میگذرد و «مارک» از گویجه سرخ و سفید بالا نمیرود. اما در نگاه ما، او هنوز بالاست. برای ما، او هنوز زنده است. برای ما، او هنوز نقاش اصیل است.