با وجود اینکه بریتانیاییها در سال ۱۸۲۵ سعی کردند استفاده از آفریکانس را در مدارس و دادگاهها ممنوع کنند، این زبان به تکامل خود ادامه داد. در اوایل دهه ۱۸۶۰، اولین تلاشها برای نوشتن این زبان انجام شد، هرچند که این تلاشها از سوی بریتانیاییها و هلندیها مورد تمسخر قرار گرفت.
در سال ۱۸۷۵، انجمن آفریکانرهای واقعی تأسیس شد که هدفش ترویج آفریکانس بهعنوان یک زبان رسمی مستقل بود. این انجمن علاوه بر تلاش برای بهرسمیت شناختهشدن آفریکانس، قصد داشت پرورش آگاهانه هویت فرهنگی آفریکانس را نیز که در دین و تاریخ و مردم ریشه دوانده بود، ترویج کند.
بیشتر بخوانید:
تا سال ۱۹۲۵، آفریکانس بهطور رسمی توسط دولت آفریقای جنوبی بهعنوان زبانی مستقل شناخته نشد و صرفاً بخشی از گویش عامیانهی هلندی بهشمار میرفت. این زبان در نهایت در تاریخ ۸ مه همان سال در قالب قانون «زبانهای رسمی اتحادیه» به رسمیت رسید. امروزه، آفریکانس یکی از زبانهای رسمی آفریقای جنوبی است و حدود ۹ تا ۱۰ میلیون نفر در سراسر جهان بهعنوان زبان اول یا دوم به آن صحبت میکنند.
پذیرش رسمی آفریکانس در اوایل قرن بیستم، آن را به جوانترین زبان به رسمیتشناختهشدهی دنیا تبدیل کرد. بااینحال، زبانهای نوظهور دیگری هم وجود دارند که باید در نظر گرفته شوند.
لایت وارلپیری
در ۴۰ تا ۵۰ سال گذشته، زبان جدید دیگری در حال شکلگیری بوده است که در حال حاضر تنها حدود ۳۵۰ نفر به آن صحبت میکنند. زبان «لایت وارلپیری» (Light Warlpiri) در روستای دورافتادهی لاجامانو (Lajamanu) در قلمرو شمالی استرالیا پدید آمد و احتمالاً شکلگیری آن از دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ آغاز شد؛ زمانی که برخی بزرگسالان وارلپیری استفاده از واژههای انگلیسی و کریولی مبتنی بر انگلیسی که در شمال استرالیا صحبت میشود را در جملات کاملاً وارلپیری شروع کردند. این نوع استفاده، در اصل «رمزگردانی» (Code-switching) محسوب میشود؛ اصلاحی که برای جابهجایی بین دو یا چند زبان به کار میرود.
تنها حدود ۳۵۰ نفر به زبان لایت وارلپیری سخن میگویند
وقتی فرزندان بومیان لاجامانو به سراغ یادگیری جملات ترکیبی رفتند، آن را بهصورت یک سیستم دستوری یکپارچه درک کردند و از همانجا زبان جدیدی شکل گرفت. از آن زمان، لایت وارلپیری به تکامل خود ادامه داده و اکنون زبان مادری برخی از این مردم بومی شد.
زبان اشاره نیکاراگوئه
علاوه بر لایت وارلپیری، زبان نوظهور دیگری هم وجود دارد که در برابر چشمان ما در حال شکلگیری است و نمونهای شگفتانگیز از تولد زبان از صفر، در مدت زمانی کوتاه به شمار میرود. پیش از دهه ۱۹۷۰، ناشنوایان نیکاراگوئه (در آمریکای مرکزی) بهطور جداگانه زندگی میکردند و عمدتاً با نشانههایی که در خانوادههایشان رایج بود، ارتباط برقرار میکردند. هیچ زبان اشاره رسمی یا مشترکی وجود نداشت.
اما در سال ۱۹۷۷، دولت اولین مدرسهی عمومی برای کودکان ناشنوا را در شهر ماناگوا افتتاح کرد. برای نخستین بار، کودکان ناشنوا از سراسر کشور گرد هم آمدند. هرکدام با خود سیستم نشانهای خانگیشان را آوردند و در حین بازی، آن را با دیگران به اشتراک گذاشتند. این تعاملها در ابتدا به سیستمهایی ساده منجر شد، اما بهتدریج ساختاری منظمتر با دستور زبان، نحو و حتی مفاهیم انتزاعی بهوجود آمد. هر نسل جدید از دانشآموزان که وارد مدرسه میشدند، این زبان را توسعه میدادند، تا جایی که کودکان دهه ۱۹۹۰ زبانی کاملاً متفاوت از ترکیب سادهی نشانههای خانگی نسلهای قبل را میآموختند.
آنچه بهصورت نشانههای فردی و نامنظم آغاز شده بود، به زبانی پیچیده و مستقل تبدیل شد که اکنون بهعنوان زبان اشاره نیکاراگوئه (Nicaraguan Sign Language) شناخته میشود. در طول سالها، جامعهی گویشوران این زبان رشد کرده و اکنون بیش از ۱۵۰۰ نفر را شامل میشود.
source