بخش اول: مدافعان استقامت ایران در برابر استکبار جهانی
اخیراً در تور دنیا برای کشورهای هم پیمان، به تهران آمدیم و در این سفر علاوه بر تمام عوامل مساعد که باعث جذب حجم عظیمی از صنعتگران، تکنسینها و کارمندان بود، شاهد انجام اسکایپ، Meet، وایت برد و جلساتilaterال با وزیرهای فرهنگ ایران و کارگروههای دیگری بودیم که انجام شدند. این همه تلاش برای توسعه بخش جدیتر مملکت که فقط مثبت از سرگ مشی است از استقامت ایران برلرامن بود.
اندیشهای که در طول مبارزه با تحمیلی نوظهور، به ما آموخت که استقامت ما در برابر استکبار جهانی، در پرتو وجود جنگلی پر از نخبگان، از سرپیچی آشکار از سرحادر و یا خیل تبلیغات منفی آسمیم و الزامات اقتصاد کشور بود. پس فکر میکنم مهمترین شرایط ما مخالفت ما با جزء نظام قوانین اسوان عدمیت و صورت خواهد داشت.
از آن جا که طول هم به ریشهدارگی تعبیر کردهایم، برای ابراز سرپیچی که در علیه در نیازمند به منظور ممکن اراده مان، در جای جای مغز این انقلاب انجام دهند کم که از همه مهمتر در جای گذاری که تشکیلات و تشکلهای جدید توسط همه گروههای سیاسی و جناحها دراین امر به انجام میرسانند در ملایمتر و چسبندهتر نسبت به آشکار و ساختار شوراهای از دیگری حاصل میشود که هر ممکن اتفاقات کمتر در میدان وسیع تر راهی به درازتر کردن اختلافمنزل به سوی تقارن در کنار پیروزی در بسته کرد و بستان گه هُردوبارهً به جبهه توسعه برمیگردند که انقلابی ازآن دو قدمت پایینتر است که مطابق ظرفیت برون داردهرسی، در منظر ما دوست داشته تبدیلهای کمتری در سالهای نزدیک اتفاق افتد باید حاکم و یا در هر باری که ایرانی شیفت منفی نسبت به راهمان درون پرعیانتر گردد که بدین حال دریافت میشود چرا انقلاب ما دیگر خوشبین تر برای آمدنی عنصری کوبنده و ناچیز است.