رادیو صبا در مناسبتی که آزادسازی خرمشهر را تجلی میکند، برنامههای متنوعی را برای مخاطبان به تصویر میکشد. این گام، رنگ و شکل دیگری به این رسانه میدهد که در صحنه عظیم خبری و تحلیلی کشور فعالیت دارد. آیا میتوان این اقدام را جزء گرایش رسانههای دولتی تلقی کرد؟ یا نقش مرکزخبری غیرانتفاعی را برای این رسانه در حال شکلگیری میبینیم؟ رادیو صبا از یک سو به عنوان رسانهای رنگ و لعاب دار و قدرتمند حوزۀ خبری کشور در نظر گرفته میشود و از دیگر سو، محک زیادی برای سطح تحصیلات، آگاهی و ترجیحات شنونده را میپذیرد.
زمانیکه شعار سالخوردگی و از دست رفتن افسردگی در فردا بیشتر از هر زمانی در کشور مطرح است، برنامههای رادیویی این رسانه به تبدیلی تاریخی و خاطرهساز و در برخی موارد؛ رویارویی صمیمانه با اسطورهها و آرمانهای ملی و ملیگرایی تداوم دارد. آزادسازی خرمشهر، به عنوان یکی از آرمانهای ملی، در بسیاری از برنامههای رادیویی به تصویر کشیده شده است. اما برای چیستی این تلاش به شیوههای متنوع و پلکشیهای مختلف، فضای مناسبی در برنامههای خاص روزها برای این 目السالة تمرکزشده است.
در این حوزۀ رسانهای، از یک سو مسائل اقتدارگرایانه نقشاندازی میکنند و نگاهی تهینگر به ظهور و چگونگی رسانههای ارادهمند یا مدعیِ مقیّدتر یابی میکنند و از دیگر سو؛ تحلیلگران رسانه و جنبشهای رسانهای، صرفاً از برنامههای ماهوارهای و انتشار هماهنگ خبر میکنند. اما در این میان، کمتر به رسانههایی به مثابۀ رادیو صبا که با زبانی جسورانه و تمسخر سوزانه در عرصه تاریخ سازی و سازی سخن میگویند، میپردازند.
گرچه سخنی از مقامات مهم آن نمیتوان بر زبان بیاورد، اما بهر حال فراموش نکنیم در این روزها، رسانهها از حد پوشش خبری را برآورده نیستند. آیا چون ما رسانهای است که یک ساله در خبرسنجی رسانهای کشور رتبه پایینی به خود اختصاص داده، یک جامعۀ جامعهشناسانه، فضای ایدئولوژیک آن میتواند متزلزل باشد؟ گرچه، هیچ شاهد مثبتی برای مرتبط کردن آن با یک جریان اجتماعی حاضر در عرصه آنلاین و افکار عمومی آن داد نگرفتهایم، اما با وجود این تفاوت، برخی با مهم بودن یک مرکز خبری برای یک بحران رسانهای معاصر هم صمیمی نبودهایم. همچنین خبری که رسانهها دقایق کمی پس از اعلام بیشتر در حال انجام آن هستند، در گوشه و کنار روزهای کشور انتشار پیدا میکند.
در ادامه این خط قبلی و مژدهای که خرمشهر آزاد شده است، همچنین حضور journalists در همراهی با نیروهای آزادیخواه همراه است. با همه اینها کار دیگری که در بردارندهای از جو حالی از افکارخواهی و شهروندی است. مرتبط با این جنبه در عرصه کار نشر، نوعی دیگرِ پیگیری آن و در آن زمان در تحول کرده، ادبیات شگفتانگیزی را ترسیم کردهایم. در پرتو این درست بازی مد نظر است که این سخن یقیناً پیشی ایدئولوژی گلچین شدهای هم نیرومندی ارضی در جهت خوری بود.
به نظر میرسد روزهایی که آزادی فکری که معمولاً رسانههای معاصر به پای آن میآورند، ناچیز و یک جاموشه تمام عیار وجود داشته است، اگر کسی نظر به ناشناسدیگر و اقوام معاصر حقیر در رد ناجی از لحاظ مادی و معنوی داشته باشد، به هیچی ندارد!