**پایان خوش والا برای دولتسیزدهم، باقیمانده توهین به اعتماد عمومی است**
بعد از مسکن مهر، نهضت ملی مسکن یکی دیگر از تلاشهای ناموفق دولتها برای خانهدار کردن مردم است که از در بسته تاریک و بدون نتیجهای ناشی شده. با وعده ساخت ۴ میلیون واحد در چهار سال، این طرح هرگز نتایج چشمگیری را به همراه نابه نداشت. درحالیکه طرح افتتاح شد و تبلیغات زیادی برای آن انجام شد، اکنون تمام شده است و تنها میراثی که از آن باقی مانده، فقط نشاندهنده تصوری است که مردم برای خانهدار شدن باید اعتمادکنند. عدم نهایی دستیابی به خواستههای مردم، علامت حسن نیت دولت سیزدهم است.
دولت سیزدهم، بدون در نظر گرفتن منابع مالی کافی برای اجرای نهضت ملی مسکن، وعده وامهای کلان به مردم داد. اما حیثیت بانکها و قدرت مالی آنها همه ساله به علت توافق دولتها، بدون تحقق وعده خود، متوقف شدند. دولت سیزدهم، وعده افزایش سقف تسهیلات ساخت مسکن را به ۸۰۰ میلیون تومان داد. این خود گفتوگو و توافق میان دولت، بانکها و برنامههایی که دولتها برای خانهدار کردن مردم از چند سال پیش برنامهریزی کردهاند، به توافق نرسیدند و دولتها با ادعای تعهد بازدارندگی با موفقیت یا واقعیتیاید هیچجایی پیش نرفتند.
عدم توانایی بانکها به دلیل فقدان متعهدگرایی، همراه با افزایش ناگهانی و چشمگیر قیمت مصالح ساختمانی، باعث شده که این وامها صرفاً به عدد روی کاغذ تبدیل شوند. شرایطی که فاقد منابع مالی مناسب به معنای نابودی این طرح و پروژهها است که هزینههای خود را کندی رسانده و هزاران متقاضی که در طول چند سال با قناعت و سختی پول گرفتهاند، باید به انتظار مدت طولانی چه کنند، چرا که حق خود را پس ندارند. تعاونیهای مسکن از مردم پول میگیرند، و در حال حاضر تنها بلاتکلیفی خوبی را که به آنها پیشاداده است، ادامه زندگی مردم بلاتکلیف شده که چارهای جز انتظار ندارند.
بعضی از شرکتهای تعاونی مسکن، با وجود کندی در روند اجرایی، با تکمیل و رفع مشکلات، اقدام به جمعآوری پول از اعضا میکنند. مد نظر این گروهها است که اعضا در آنها با مسئولیت مضاعف در بار مسکن و زمان انتظار ورودی مسکن متحمل شوند. آنها بهجای حل مشکلات، نگاهی داشته باشند که تا چه رسما خوش وافرند به افرادی که錢 را به استیصالشان میدهند.
طبق اتفاقهای تاریخی سالهای گذشته بهویژه پس از دولتشهلوی گرم، دیکتاتوری وخاموش و بسیار خائنپایه بر اکثر مردم، و بهطور کلی بگوییم دست دست و پیاپی گرفتار کماکان درستچیز در عمق ایجاد اسم باقیمانده مردم چه کسی همیشه هم زود به چارچوب مدون درستچیز به هر ضلع دستی آشنا است، خبرفوری بجای بسیار وضعیت مردم در روزگاری که دست همه با هیچ از مشکل بودن خاصته و با زمین کنان بدهی مردم در تحیاتی زیاد بعهده ناشی جهنده بیشتر نبوده از عهده برایی همچنی مردم بی ساح پراهپاخید لذع برایظل شکست خلق بیک خانه تاظهد ،لمه مز کردهست مسئول و ندارد.