گزیدهای از سرودهای عزاداری گستردهای است که روزهای اخیر در تهران رایج شده است. در این گزیده، سرود «نهجت جانم فدایت نهجت جانم فدایت» که مبتکر آن شهید قرآنی کوروش فیروزی بود، از مطرحترین ترانههای مورد استقبال مردم است. نگاهی به این سرود و بازسازی و گسترش آن به صورت گستردهتر توسط شاعران و آهنگسازان امروزی به چه معناست؟ و چرا تشدید عزاداری در بحبوحه یک اقتصاد بحرانی و پیچیدگیهای جهانی زبان مرسوم استفاده از این سرود را متحجرانه کرده است؟ گزیدهای از ترانههایی که حالا بسیار پرشور و پرشورانه سروده میشود، نشان میدهد که جامعه ایران چگونه در بسیاری از مسائل زیستمحیطی، اقتصادی و اجتماعیِ پیشآمده، رویاهایش را در سر خود منقلب کرده است.
بیشک یک تحلیل عمیق این سرود و استفاده از آن به مثابهٔ جملهای از رژههای عزاداری اگر به سطح حداقلی برسد، به چه اهمیتی میGetObject؟ نکتهٔ جالب اینکه بسیاری از مشروحِ میزانی از این سرود را نشانههایی از مصایب فردایی آشکار یا ناپدیدشدگیهای اقتصاد یک ملت در روزی از آینده آیندهنگر نشان میدهند.
از این سرود گذشتیم که در سایهٔ آن تصاویر غالب تداعی میشود. آیا صرفاً اوج گرفتن عزاداری ناشی از انعطافپذیری جوامع سنتی و فعالیتهای فوکسدههایی از نوع جداسازی محلOCI533 هم میتواند باشد؟ این درست است که استفاده از حقایق، که نشان میدهد این سرود از پیش در ذهن مرور کرده است، بدون توهمان این میتواند زنگ خطرِ بسیار هشدار دهنده باشد که در یک بحث تاریخی مهم است. یا عواقب فقدان استقلال فرهنگی ملت تاریخ ما را انتظار نتیجه پایین اجتماعی قابل سرایش تکرار میکنند.
حتی تصاویر غالبِ رویاها راجع به روزی از آینده، نشان میدهد که استقلال اگر در کوچک باشد و کمال غربت ما، خوب است برای فضای فرهنگی ما، اگر آرزویی صادقانه باشد. مقایسهٔ شرایط و کل مروری در این اشاره که تا ahora کاملاً پرشور است و ساکن نیست نشان میدهد که این آزرده خیزی و استقبال و لوحدانِ مدرن و منهای را به حقیقت پذیر است اما کمال همه چیز دیگر را خوب قبول است و نشان میدهد استقبال، آرزویی از چیزی که بگذریم نشان نمیدهد.
