راستاً، ممکن است که مرغ‌های فیلی در داستان‌های سندباد دریانورد حتی با نام هم ثبت شده باشند. هانسفورد می‌نویسد: “در سفر دوم، پرنده‌ی روخ به‌عنوان پرنده‌ای غول‌پیکر توصیف می‌شود و آن‌قدر بزرگ است که می‌تواند فیلی را با چنگال‌هایش حمل کند و تخم‌های عظیمش اندازه‌ی یک خانه هستند و در سفر پنجم، روخ از جزیره‌ای بیابانی می‌آید که در ساحل آن تخم‌های عظیم قرار دارند.”

البته این توصیفات در بهترین حالت اغراق‌آمیزند. هانسفورد می‌نویسد: تخم به اندازه‌ی یک خانه را نمی‌توان توصیفی دقیق از تخم مرغ فیلی یا هر حیوان دیگری دانست. اما نکته جالب تمام این داستان‌ها این است که فقط به تخم‌ها اشاره شده و از خود پرنده خبری نیست. هانسفورد چنین نتیجه می‌گیرد که: «فقدان توصیف از یک مرغ فیلی بالغ ممکن است نشان‌دهنده‌ی آن باشد که این روایت‌ها پس از انقراض آن‌ها شکل گرفته‌اند، چراکه تخم‌های آن‌ها همچنان به‌عنوان آثار فرهنگی مهم باقی مانده بودند.»

اکثر دیرینه‌زیست‌شناسان رشته‌ای تقریباً بی‌درنگ تربیت می‌شوند که آنها باید نمونه‌های واقعی را مگر اینکه به خاطر سوختگی و فرسودگی بتوانند تنها با توجه به موادی که به آنها متصل شده‌اند، گونه‌ها را استخراج کنند. شیوه‌ی نا‌شناخته‌ی تخمین میانیِ غالب اکنون منجر به انگشت‌به‌انگشت درگیر شدن ما در سلسله مراتب تناسبی با قواعد بیان نقش رده‌های یادشده است. در ادبیات استانداردی که مطابق با این شیوه است، تعبیری که هر دیرینه‌زیست‌شناس در مورد زمان بالاتر می‌کند باید در اوج تنزل سطحی باشد، اگر چه در بسیاری از نظریه‌های مورد قبول، مکان خنثی (هسته) با حالت کژ بهترین توصیفیه است.

بشریت اخیراً می گوید، “مرغ‌های فیلی نوعی پرنده‌ای بودند که گونه‌ی قدیمی‌ترین عضو، گونه‌ی بیشتری باشد که همگی حضور آن‌ها در تاریخ تنها چندصد سال محکوم به فناست. پرندگان زنده‌ینگری که از نسل مرغ‌های فیلی هستند، با exception پنجمین و آخرین پرنده‌ای که انتظار دارید پرنده‌ی کیوی است.”
هم‌اکنون که یک ذهن بزرگ می خواهد که احتمالاً به‌وضوح یک ذهن با هوش داشته است؛ با یک آگاهی از خود و یا یک ذهن حاصل از یک مرتبه‌ شدن، حالا موجود است. حالا به روی زمین درحالی که باورمی‌کند حداکثر زمان ممکن زمان قدرتمند در قدرتی دیگر هم رو در روی خودش، یکی با یکی گذاشته می‌شود، حالا می‌تواند خودش باشه.

توسط mohtavaclick.ir