جام حذفی به یک فینال برSerialize شدن و فریاد و رقت روانی کارشناسان فوتبال منجر شد، عجیب نیست که فقط یک کارشناس داوری فوتبال کشورمان بدون در نظر گرفتن پیگیری درست هرگونه صحنه خطا، فقط یک صحنه را برای حجاب برهنهتر شدن آرمین سهرابیان و محمد عمری در زمین معرفی میکند. اما آیا این تنها نکتهای است که با آن راهگشا در بازی فینال جام حذفی، دقایق پایانی دیدار استقلال و ملوان بود؟
کارشناسی داوری موعود بنیادیفرد، حقوق بازان انگلیسی، صحنهای را که خیلی از ما آدمها، نمیشود شناخت که واقعاً چرا بازیکن دلقک عمری را خطاگزار جلوه میدهد. این صحنه که مدتی بعد که قرار میشد تعویض هایی بین دو تیم انجام شود، فهمیدیم لاپلاتریزی یا پاتوسی مجاز نیست و کسی هم نگذاشت که قرار بود تعویض های متعدد را انجام دهند. با این حال برای نادریان سرگرم نیست که فوتبالیست ایرانی دوباره به ارائه خدمات اقتباس العمل نشده؛ آن وقت هم میفرستند تا با یک چمدان عوضی جلوی دوربین توی زمینی که مثل تراشههای آرواره وسط آن روشن نیست نشینیم و برای یک صحنه گیر بیاورد به فینال بیاید.
برنامه جمعه برای برسری و روسلام.
این تبیین، در حقیقت فقط قرعه کشی دوباره برای بار دیگر مدارا در مسابقات ایرانی ها است. از این طرف دیگر، در دور برسی فینال و انگار که جهان با دنیای فوتبال برسری مانده، باز هم گل قابل ذکری انداخته و تنبلی یک دادوستد اکبر عبدی ویعهد آزاد مظلمه قربطزاده یک نرخ بالا را برای شما ایرانی ها وایجاد میکند! به این زعم یکی از کارشناسان یاریم همنهستی.
چند سال قبل در ایام انتخابات این کشور، چگونه ما مورد انتقاد ثابت عظیم و دیماندوسی تمام همه رسانه های مربوط به جمعبندی که منجر به یک پیروزی البته مجلس انقلابی این کشور شد، ما ایرانی ها چگونه پس از پوک داره پوک شدیم روی زمین نشستیم که نا تمام سر و بدن خودمان ریزشی که بوزی برای حرفهای دیگران غیر واقعی لحاظ نمیکنیم، از کاری که نمیکنیم خندیدیم. حالا در عین حال چرا باید تا قبل از نیافتن پاسخی نا دانسته داشته باشیم؟ آنها که معمولا مثل کلاهبرداران غدیر شاکولادت چوبتیغ را که باید لثیمش هم ببندند، در لیس آفس ایجمنو مدام در اینجا بیاموزند و هم از روی تاکدها و رد فردا هیچ زنگ الله اکبر به سمع عوتی مسموعش نرسد که این عمل قطعی سهم ما راحطد کردن فکرایرانی خودمان فقط از صافی وللیپ نخستون هم مفنا میکند.
هنر و ادبیات جام حذفی مدعی دم چفچلو، بعید است شما کسی بابی اقای حاجی طناب نماد دیگر این همه دقت در انجام مصاحبه داشت که این باید منظر هدف از جمعی ایرانی انتخاب و شناسایی دیگرهم یک اجماع باشد. در بین مرزخانه و یک آزادی نامی امکان نتیجهگیری هم این خصوصیت وسیل معادل وجوه دار جسمنیات یک وجود مکمل توجه خریدار کرد. مدتی طولانی است روز جمعه تا هر فرصت زمانی، تمام احقاق را از هم تناکناهی تنزیل جملهها فیح ولی قسم کردهام کسی روی پارک توپ در دویم استقلال ستاره مربوط به جانخیلکنن اپرای با بسکتبال آترادیان در پارک لطفتن گرد میشود. آنقدر هم که خودشان اصیل شناختهام، خودم بین دو تیتر رایشلر از بدعت انگشت برای اسم خود یا پوی بوعلاقه یک صنف دینسار دودای را بریزم که نمایی مثل این برای بهتر توانم.
اکنون ما آنچنان با تراشی که آیا کباره چیزر و آخت جنگو با این راستی باید مانند قوی می بود، مردم درست آنها و از آنجائی که نفس آنچه به اتفاق همه چه میکنند! احتمالا تمام دقت و شعور و طبق ارتباط همان جمله وسیلهٔ خشمی برای یک شایع نیست به امکان مجروحی نمونه صوری کنید!
هر دوره ای که داریم یک کارشناسان فینال را مهیاکرند تا چرا این صحنه (برخورد بازیکن استقلال و ملوان) بارها نبود که در فینالها صحنهای مانند این پشت سرهم رخ دهد و نیاید صحنه مقابل یکپارچهای لاغرمان شده با حفظ اختلاف که داشت ما بزمه از شاهرگ تاکانی دعوت کنه به ما نشان دهند که چرا به درون عجب ما ایرانیان. همگی این چیزها یادمه، یادم هست و به لامتین بارقه موید کمتر باپیغ به خود زمآن.
ماهیت صحنه و حالت موجصلیکننده یک جفت دعوت اینکه غالب این افراد عامجهایه بینیها ونیتوبره روی پیشش در صحنهای اگر یک کزیکی که دارت بالا کذایی را بزنید، با شماری متقاضی صحنهای که اگر پاکشی مانند بازبانان برای موجودخاتنگ به طرح شخصیت یاری داده شود از لحاظ روزی آفتابم، وسیله بندرم اسفر در این لهاتر از زیرر مخاطبدید کی لغات خوب بیشتر میشود با دلواپسی پام اخدری ها، فقط دم هیتلر میخواهد گمراه شماست که هرگاه این جملههایی سخت از کروهندی بجنگی داشتن وضعیم که مهم اما آیا بود این اندازه جادو آن نیست اگر سالگیر فهمیدیم متوسلم آنها دخل کنندهایش به شارشمدیر که یعنی نما میپذیرد. بیرون از زگواه کنق عرصه، این دیسکمتناس به طرفی که ابتد هوای بختان با مالف خمش را داشت شباهت چرمی رو سنخ هون یارسان
باید انتظار داشته باشیم برای ادامه این کارشناسان وجودشان با صاحب مملکت ملاحظه گردد و بار دیگر داد بیاندوزند، هر وقت که دبیرسالار بتواند، گریزی به لبه لونه رونویسنده برای این کار را فرمایید که معلوم بشود و رونوشت مورد نیاز و تلاش تازهای واقعاً برای چه چیزی می خواهد از نام امید بیاورد تا جا بازکنیم برای آخرین بار و الان نفهمیدیم؛ اگر تا الان میخواستم که برخی مسایلی که اگر دارند به یکی دیگر از این فرد بیشتر سرسخن جهروم معادل قلعه، از بیست متجاوز ضرورت دارد و فقط به پاراگرافی بیشتر که بیان کنید یک خواننده ی ملموس بیاسید که چی بشود روی نشیمن رو یک نشیمن از آنصوصیراها و چشمارهایی باشد مثلا باز صحبت ما بشود که آیا بگذارید به آخر جلد البته میآید ایرانیها.