در زمان صفویه و عثمانیان، وقتی که این دو امپراتوری بزرگ جهان اسلام جایگاه واقعی را در اسلام داشتند، همان تفرقهافکنی موجب شد که این دو امپراتوری ضعیف شوند و قدرت و نفوذ خود را از دست بدهند و حتی موجب نفوذ اروپاییها به منطقه شوند. این اختلاف بین مسلمانان به علت مفاهیم تاریخی بوده است. اکنون نیز به دو قطب جهان اسلام یعنی ایران و عربستان بعد از رفتارهای افراطی برخی تندروهای مذهبی، برای مدتی است که اختلافات را کنار گذاشته و حتی در حل و فصل دعواهای بینالمللی با یکدیگر هماندیشی میکنند و در فکر بهبود جایگاه کشورهای خود و ملتهای مسلمان هستند. با اینوجود، برخی که تریبون هم در اختیار دارند، بر آتش اختلاف میدمند و با تکیه بر مفاهیم مثل خیر و شیر و انتصاب خود را به یکی از ریشههای فکری جهان اسلام، اقداماتی انجام میدهند که نفعی برای کشورهای اسلامی، مانند ایران و عربستان که خود را قطبهای جهان اسلام میدانند، ندارد. تعجب آن است که چرا افرادی با این ریشههای فکری به رسانههای راهیافته و جایگاهی برای خود تراشیده و با توسل به این جایگاه و سوءاستفاده از مقام دینداری به این قبیل اقدامات دست میزنند.
«آرمان ملی» برای بررسی اینگونه رفتارها و با توجه به سخنان آقای حجتالاسلام قاسمیان در عربستان با آیتا… غرویان استاد حوزه و دانشگاه به گفتوگو پرداخته است. آیتا… غرویان در سفر کربلا بود اما با توجه به اهمیت واقعه پیشآمده که به ضرر مسلمانان و موقعیت دو کشور ایران و عربستان بوده، با «آرمان ملی» گفتوگو کرد. او راهحل عبور از بحرانهای جهان اسلام را اتحاد و پرهیز از تفرقهافکنی دانست.
حجتالاسلام قاسمیان در عربستان با توسل به فضای مجازی سخنانای بیان کرد که واکنشهایی را در پی داشت. اساساً چنین سخنانی و اینکه خودمان را در مسیر درست تاریخ قرار دهیم و دیگران را در مسیر اشتباه، چه آسیبهایی به جهان اسلام میزند؟
در شرایط کنونی، وظیفه روحانیون توسل به عقلانیت سیاسی است. در این معنا که اگر حرفی میزنند، ابتدا بیندیشند که آثار این سخن برای مسلمانان تا چه میزان مفید است. روحانیون در لباس تبلیغ دین و تبلیغ تشیع قرار دارند، ازاینرو باید برخوردار از عقلانیت سیاسی باشند. عقل و هوش سیاسی نکته مهمی است. ممکن است فردی علم زیادی از علوم دینی را داشته باشد اما فاقد عقل سیاسی و عقلانیت سیاسی باشد و سخنان نیندیشیده میتواند ضربات بزرگی به جهان اسلام و منافع و وحدت مسلمین وارد کند. صحبتهای حجتالاسلام قاسمیان به دور از عقلانیت سیاسی بود و نفعی برای مسلمانان و ایران در شرایط کنونی نداشت.
این قبیل سخنان از زبان روحانیون در مقطع کنونی تا چه میزان به منافع جهان اسلام لطمه میزند؟
اکنون ما در شرایط خاصی قرار داریم. از یکطرف آمریکا ما را دعوت به مذاکره کرده است و تهدیدات و تحریمهایی را در اوج مذاکرات علیه ما اعمال میکند. از سوی دیگر، رژیم صهیونیستی قصد دارد که زمینه توافق ایران و آمریکا را برهم بزند و هر روز اخباری به گوش میرسد که این رژیم نقشههایی برای تأسیسات هستهای ایران دارد. از سوی دیگر، در لبنان و غزه نیز شاهد بمباران و تجاوزات صهیونیستها هستیم و ظلم بزرگی علیه این دو ملت در حال وقوع است. در این لحظه تاریخی، کشورهای جهان اسلام باید با یکدیگر متحد باشند تا بتوانند جلوی زیادهخواهی اسرائیل غاصب را بگیرند. حال فکر کنید که وقتی سخنانی مانند سخنان حجتالاسلام قاسمیان در رسانههای مجازی پخش میشود، این سخنان نهتنها نفعی برای کشورهای اسلامی در شرایط خاص کنونی ندارد بلکه موجب خواهد شد اسرائیل اینگونه بیندیشد که حال که اختلافاتی در بین مسلمانان است، لذا میتواند به نقشههای خود در ارتباط با فلسطین و یمن و سوریه ادامه دهد. در این شرایط همه باید به این بیندیشیم که اختلافات را به منظور حل بحرانها کنار بزنیم. خوشبختانه کنار هم زده شدهایم، اما متأسفانه برخی سخنانی میگویند که نفعی برای مسلمان ندارد، بلکه موجب میشود در بیرون از جهان اسلام، دشمنان اسلام و مسلمانان نیز اینگونه بیندیشند که میتوانند هر تصمیمی برای ما بگیرند چون ما متحد نیستیم. این رویه نفعی برای مسلمان ندارد و باید ازاینگونه رفتارها بهصورت جدی پرهیز کرد.
در این شرایط باید چگونه رفتار کرد که بهقول معروف گزک به دست دشمنان مسلمانان ندارد که به فکر تفرقه بین مسلمانان باشند؟
اکنون میبینیم که در آمریکاییها با عربستان قراردادهای سنگین بستهاند که این قراردادها میتواند باعث بهبود وضعیت اقتصادی آنها شود. ایران نیز باید چنین شرایطی را برای خود ایجاد کند که سایر کشورها تمایل به سرمایهگذاری برای رشد اقتصادی کشورمان پیدا کنند، نه اینکه اقداماتی شود که در همین مورد نیز اختلاف بین کشورهای اسلامی ایجاد شود. امروز نباید با شعار زمینههای صلح را از بین برد. با شعار بهجایی نرسیده و نخواهیم رسید. عقلانیت سیاسی اقتضا میکند که ما تنشها را کم کنیم و روابط خود را روابط صلحآمیزی قرار دهیم و اعتدال و میانهروی باید در دستور کار قرار گیرد، نه اینکه بر طبل تنش و جنگ و مبارزه کوبیده شود. این موارد به ضرر ما تمام خواهد شد.
ممکن است فردی علم زیادی از علوم دینی را داشته باشد اما فاقد عقل سیاسی و عقلانیت سیاسی باشد و سخنان نیندیشیده میتواند ضربات بزرگی به جهان اسلام و منافع و وحدت مسلمین وارد کند.
آیا بهتر نیست به افرادی که چنین میاندیشند و خواسته و ناخواسته برخلاف سیاستهای کلی کشور و سخنان بزرگان سیاسی و دینی فکر میکنند، تریبون نداد؟ ایراد در همین تریبون دادنها نیست؟
اکنون چهرههای سیاسی و مذهبی و روحانیون باید بهشدت مراقب این امور باشند و این خطاها را مرتکب نشوند. ضمن اینکه سؤالی که به وجود میآید این است که چرا بهرغم اینکه مقامات سیاسی و مذهبی تراز اول کشور بر عدم تفرقه بین مسلمانان تأکید دارند و مقامات عربستانی هم به ایران آمده و با رئیسجمهور و مقام معظم رهبری دیدار میکنند و رهبری انقلاب اسلامی سخنان حکیمانهای در این دیدارها در ارتباط با اتحاد جهان اسلام و صلح و دوستی بین کشورهای اسلامی میزند، به افرادی تریبون داده شود که برخلاف اندیشههای سیاسی مقامات بلندپایه کشور میاندیشند و از تریبونها برای خود جایگاهی ایجاد کنند و بر اساس آن جایگاه برای کشورمان هزینههایی ایجاد کنند. این موارد نفعی برای ما ندارد و به ضرر جهان اسلام و بهدور از پرهیز از تفرقهافکنی است.
بعضی در ایران مانند حجتالاسلام قاسمیان فکر میکنند و البته در خارج از ایران نیز برخی خود را به برخی از حاکمیان هزار سال قبل در جهان اسلام منتسب کرده و در فکر انتقامهای تاریخی هستند. حال اینکه در پی انتقامهای تاریخی بودن سودی برای مسلمانان ندارد. توسل به این مفاهیم تاریخی توسط کارشناسان دینی برای جذب پامنبریها تا چه میزان صحیح است؟
توسل به شخصیتهای تاریخی برای اینکه سخنان خود را توجیه کنیم، اکثراً سلیقهای است. هر فردی بر اساس سلیقه خود یک عنوانی به را برگروه و شخصی تطبیق میدهد و این مورد کار بسیار اشتباهی است. حوادث و وقایع و حکمرانیها در گذشته رخدادنند و تطبیق آن با شرایط کنونی بسیار غلطی است، بهخصوص که این موارد توسط افرادی صورت بگیرد که اشراف کامل بر مباحث دینی ندارند. یک طلبه ساده نمیتواند مسائل تاریخی را تطبیق دهد و افراطگونه و تفریطی بیندیشد. آنها با اینگونه اندیشیدن جز اینکه بر آتش کینه بدمند هیچ نتیجه دیگری بر جای نمیگذارند. ما باید در این زمان با توجه به مصالح جهان اسلام سخن بگوییم و با توسل به نزاعهای تاریخی و دعواهایی که در صدر اسلام بوده و ما در آن زمان نبودیم و چند و چون آن باخبر نیستیم و از طریق یک سری خبرها این دعواها به ما منتقلشده نباید سخن گفت. این موارد بر اساس ما گمان افراد مطرح میشود و این اشخاص ناخواسته اختلافافکنی میکنند. بین شخصیتهای سیاسی کنونی در کشورها اختلاف انداختن چه سودی دارد؟ وقایع تاریخی در زمان خود اتفاق افتاده است. اکنون باید بر اساس اخلاق و اصول عقلی مسائل خود حل و فصل کنیم. اگر روحانیون سیر دقیقی در اندیشههای شهید مطهری داشته باشند، به موارد اشتباهات خوب میرسند. ایشان بحث زمان و مکان را مطرح کردهاند. حضرت امام خمینی(ره) نیز شرایط زمان و مکان را در اجتهاد شرط مسلم میدانند. ما باید خود را در دنیای امروز ببینیم که چگونه باید رفتار کنیم و جامعه خود را با پیشرفت علم و تکنولوژی در جهان امروز پیش ببریم. اکنون باید خود را با کانونهای قدرت در جهان اسلام که از منظر اقتصادی در حال رشد هستند، مقایسه کنیم و کانونهای قدرت خود را با این کانونها وزنکشی کنیم. نه اینکه با توسل به مفاهیم گذشته سخنانی بگوییم که نفعی برای کشور و مسلمانان ایران دارد که هیچ، نفعی هم برای جهان اسلام و مسلمانان جهان ندارد. لذا باید از رفتارهای تنشزا پرهیز کرد.
شما به سیره اندیشههای امام(ره)، شهید مطهری و در نظر گرفتن افکار این بزرگان اشاره کردید. این بزرگان چه مواردی را در ارتباط با اختلافات تاریخی مطرح کردند؟
اساساً سخنان تمامی بزرگان جهان اسلام که دل در گروی ملتهای مسلمان دارند، در ارتباط با در نظرگرفتن عنصر زمان و مکان است. آنها بهشدت پرهیزدارند که وقایع تاریخی را به مسائل امروز مسلمانان تبدیل کنند. امام خمینی(ره) که اساساً ضد تفرقه عمل میکردند و در زمان حیات ایشان شاهد بودیم که هفته وحدت ایجاد شد و از هرگونه اختلاف بین مسلمانان پرهیز داده میشد. رهبری معظم انقلاب اسلامی نیز همواره همگان را از ایجاد اختلاف پرهیز دادند و درگذشته نیز که عدهای به سفارت عربستان حمله کردند، ایشان صراحتاً اعلام کردند که ازاینگونه رفتارها باید پرهیز شود. اخیراً هم که مشاهده کردیم که تلاشهای زیادی صورت گرفت که روابط ایران و عربستان احیا شود. اکنون نیز رسانهها نوشتند که کشورهای عربی منطقه با هرگونه تنش نظامی علیه ایران مخالفت کردند. لذا باید بهدقت سخن گفت و دستاوردهای کنونی با توسل به برخی مفاهیم تاریخی از بین نرود. مجدداً تأکید میکنم که روحانیون باید با عقلانیت سیاسی رفتار کرده و سخن بگویند و از تطبیق مفاهیم و وقایع تاریخی با شرایط کنونی پرهیز کنند.