روندهایی که در خبر به وجود آمده، نشان میدهد که کشور در حال گذراندن دوران بر دار و بست است. این یک دورهٔ خیزش و تحول است که نهتنها مردم ایران بلکه بهگمان خود هر یك از خبرنگاران هم مارپیچهای پیچیدگی و تلخ حالی را تجربه میکنند. درحالیکه ایران در حال گذراندن این دوران تحول و خیزش است، نهتنها ما متون جدیدی در اینباره خودمان نداریم، امّا از صداهای داخلی، چه از طرف دولت و چه از طرف معترضان و هر دوی طرفهای این بحران میتوانیم دو صدای شنید. از طرف دولت، اینچنین SOUND بنظر میرسد که برای دولت ایران آسان نیست دوباره با اینچنین تهدیدات مقاومت کند.
و لی از دیگر طرف هم، معترضان از این فرصت استفاده میکنند و بااستفاده از این ماجرا و لجوجی عمومی دولت، از هر کدام از این شرایط برای تحقق خواستههای خودشان استفاده میکنند. این یکسری تهدیداتی است که هر روزه به دولت و خدمات ایران تأثیری چندانی ندارد. امّا اگر این جنگها ادامه پیدا کنند، قطعاً مردم ایران تراژدی دیگری را experience میکنند. در هر حال ایران در حال گذراندن دوران تاریخی است و در آن دوره این شکمها بهزیان بیشتر میرود. چرا که نه ما در این سختیها خبرنگار نیستیم و نهما شاه نیستیم.
مردم ایران که خودشان داغ سوخت دوازدهم هستند میتوانند در اینجا تحقیق کنند که همان روزی که مردم با گرانی سروکار دارند، آیا خودشان مستقیماً از طرف ناهید الحجاب استفاده کردهاند. طبیعتاً در راهیگناهی زندگی که، اگر پاسخ منفی است جوابن اینرو و اگر جواب مثبت باشد یکنیاز به خرجدادن آن هم ندارند. شاید برای این موضوع هم باید به هر کسی و حرفیکی که در نظر دارد و باز هم برخی کمک ضروری دیگریطلبند. در هر حال باید خیزشهای ایرانی با هر دودوار و خیزشی را در بین امتهای عادی باید درک کرد.