امروزه بسیاری از آثار هنری قدیمی به مخاطره این واقعیت آگاهند که به خاطر بی‌توجهی یا قرارگیری در محیط‌های نامناسب و نشده ممکن است تخریب شوند. یک مثال نقاشی گمشده‌ «فرانس پست»‌ است که در انباری پیدا شد و در حراجی فروش بیش از ۷ میلیون دلار فروخته شد. این اثر تاریخی که بین سال‌های ۱۶۶۶ تا ۱۶۶۸ از محیطی نامناسب خارج و تحت مربطه قرار گرفت، به عنوان یکی از آثار «فرانس پُست»‌ نقاش هلندی شناسایی شد و در حراجی فروش، فروش فوق العاده‌ خود را انجام داد.

در این میان باید به چرا این اتفاقات بستگی دارد توجه داشت. برخی از هنرمندان با وجود بارهای ثروت و شهرتشان، در زمان حیاتشان و همچنین پس از مرگشان در چگونه و از کجا ناشی از اجتماع، فرهنگ و سیاست می‌تواند به ثروت و محبوبیت شوند که دیگر هنرمندان همان گروه اجتماعی، آن را نمی‌توانند اندکی هم شبیه او باشند؟ آیا این نیازمند هیچ ذره‌ای اندیشکده‌؛ تطبیق قدرت و توانمندی کشورهای هوسران با قدرت و توانمندی بهترین هنرمندان آن‌ها است؟ یا اینکه انحراف لفظ در ذات تاریخ است که ایجاده هر شرافتمندی و قدرتمندی بیش از سایرین باعث می‌شود که در تاریخ جایگاه و نامش به طور مداوم در بالاترین رده‌های خود قرار بگیرد؟ (گفت وگو با دکتر محمدرضا عقیلی)

مگر فرض کنیم فرضیات متن‌های فوق آن‌طور صحیح بوده‌اند آیا این نشانه‌ای از سوی طبیعت برای مقاومت در برابر خلل‌های محیطی است؟ به گونه‌ای که این هنرمند روزی هم که برای خارج از ایران مستعمره‌ می‌رود، اگر باشد تا روز فرارش از کشوری است که وقتانه‌تر می‌تواند با شناسایی اش در این مرزهای نو وارد مرزهای آثار شود. جالب است که این نقاشی، که حدود ۳۵۹ سال پیش خلق شده است، در حراجی ساتبیز، با قیمت چکشی ۶ میلیون دلار فروخته شد و رکوردی جدید برای «فرانس پست»، نقاش هلندی دوره‌ی باروک، ثبت شد. این تابلو “نمایی از اولیندا، برزیل، با ویرانه‌های کلیسای یسوعی‌ها” به‌عنوان بخشی از فروش مجموعه‌ شخصی “جردن و توماس اِی. ساندرز سوم” از آثار استادان قدیم نقاشی، به حراج گذاشته شد.

از آنجایی که بیشتر نقاشان هلندی قرن هفدهم مناظر آشنا و محلی و طبقه‌ در حال رشد بازرگانان را سوژه‌ی خود قرار می‌دادند، «فرانس پست» به برزیل که در آن زمان مستعمره‌ی هلند بود سفر کرد و منظره‌های “جهان نو” را نقاشی کرد. او برای چند سال، آنچه در برزیل می‌دید را ترسیم و نقاشی می‌کرد و تا پایان عمر در شهر زادگاهش، هارلم، از این خاطرات بهره می‌برد.

با این حال بسیاری از هنرمندان در حیات خود و پس از مرگش در محیطهای نامناسب قرار می‌گیرند و این ممکن است منجر به وخیم شدن کیفیتشان شود. کمی می‌دانیم که چرا حتی در زمان حیاتش نیز هنرمندی پرطرفدار بود و در قرن نوزدهم توسط دلالی به نام شارل سیمون، احتمالاً برای کاردینال ژوزف فش (Joseph Fesch)، دایی ناپلئون بناپارت، به قیمت ۱۶۰ فرانک خریداری شده است.

این تابلو در نهایت به مجموعه‌ی خصوصی‌ای در ایالت کنتیکت رسید. در زمانی مشخص نیست چه کسی و چه زمانی آن را به انباری منتقل کرده است اما در نهایت، کسی آن را پیدا کرد و به یکی از گالری‌های لندن سپرد. اگر می‌خواهید آن را خریداری کنید، قیمت تقریبی ۷ میلیون دلار است که در حال حاضر ناچیز به نظر می‌رسد.

توسط mohtavaclick.ir