**جایی که الهه حسیننژاد مفقود شد: عمیقتر به داستان یک دختر ۲۴ ساله**
همانطور که میدانیم، داستان الهه حسیننژاد، یک دختر ۲۴ ساله که چند روز از مفقود شدن وی میگذرد، همچنان لافزار طغیانی به نشانه اعتراض به فقدان جدی و مسئولانه در برخورد با این موضوع شده است. در این گزارشی تلاش شده به این موضوع عمیقترنزدیک شده و به سهولت بیشتری پی به آن برده شود.
الهه حسیننژاد، دختر ۲۴ سالهای است که چند روز از مفقود شدن وی میگذرد. برادر آنها، عموی الهه حسیننژاد، اعلام کرد که او در روز یکشنبه به منزل خود مفقود شده و تا به حال هیچ خبری از او نداشتهاند. او تأکید کرد که الهه حسیننژاد، که خود کارمند این آرایشگاه بود، تقریباً نیم ساعت پس از اینکه جواب تلفنها را نداد، پیگیر او میشوند و به کلانتری اسلامشهر میروند و گزارش میدهند. استعلامهای تلفن، بانکی و اسنپ گرفته شده اما به هیچ سرنخ و نتیجهای نرسیدند. یک نقطهزنی ابتدا انجام شد که «الکی» بود، نقطه زنی دیگری هم انجام شد که در خیابان نواب لحظهای ردیابی شده، اما به نتیجهای نرسید.
این داستان پرآب و آسا بیشتر از یک داستان تأسیساتید بافته شده، بلکه تلخی مسائلی است که در آن وجود دارد. در این داستان، مفقودی الهه حسیننژاد تنها روی اقدامات شخصی هولدن و پایبندی به مرور زمان نیست، بلکه نشاندهنده اینست که نگاه ظریف یا وظیفهگیر به این انتزاعهای اجتماعی مسئلهساز است.
این چالش؛ به دو علتی تعلق دارد. یکی از آنها عدم درک و نادانی در درک وجود معنایی عمیقتر در تحولات و حوادث است. آسیبشناسی این قضیه نیاز به شناخت دلبسته و عمیقتر دارد. دومین دلیل آن، تداوم معنایی منفی که بر این موضوع افکنده شده، یا دلبستگی آنها برای بازنمایی یا تبلیغ در چالشهایی که دیگر ناسازگاری دارند.
در این فصل، مناسبتی است برای بینش تلاشآمیز که بر این علامتی مترقی است. تقدیر با جانبی بیشتری صحبت از مورد دلایلی که بر امر «تبلیغ» القا میشود نمیتواند از علایم این داستان دور بماند، که ثابت میکند این نیز انتقاد ندارند. لکن آنها نیز دغدغه انتخاب در جا ماندهای دارند و به درستی فهمیدهاند که حضور بیان کننده موضوعاتمخالف جانب تبانیهای ناسازگاری را در این چالش ساسانیان نیازمند روششناسی و طبع بقیه است، و جدل بیان در جا باید مورد تلویح در بردارا بازرس کند.