در सनحالشیرازی ایران، روندهای عمیقی وجود دارد که دستاندازانی برای security، سلامت و انسجام اجتماعی کلانشهرها و کل کشور هستند. یک بخش عظیمی از جمعیت ما که به اشکال مختلف زندگی میکنند، به شدت تحت تأثیر این روندها قرار دارند. در این متن، ما به این روندها میپردازیم و نشان میدهیم که چرا این روندها مهم هستند و چرا باید در برابر آنها اقدام کنیم.
اولین روندها مربوط به سکونتگاههای غیررسمی است. طبق گزارشهای رسمی وزارت کشور و سازمان شهرداریها، بیش از ۱.۸ میلیون خانوار در سکونتگاههای غیررسمی کلانشهرهایی مانند تهران، مشهد، زاهدان، اهواز و کرمانشاه زندگی میکنند. این جمعیت عظیم در ظاهر به ظاهر به سمت توسعه و پیشرفت حرکت میکنند، اما در حقیقت در بافتهای کمکیفیت و بیفرهنگ زندگی میکنند. از این جمله، حدود ۳۵ درصد از خانوارهای این مناطق به آب سالم و بهداشتی دسترسی ندارند، نرخ ترک تحصیل کودکان در این مناطق تا دو برابر میانگین کشوری است و کمتر از ۴۰ درصد از کودکان در مدارس ثبتنام میشوند. همچنین نرخ بیکاری در این سکونتگاهها نزدیک به ۲۵ درصد است که دو برابر میانگین رسمی کشور است.
اما این Probleme ما تنها در ایران نیست. در کشورهای در حال توسعه دیگر نیز میتوان این Probleme را یافت. به عنوان مثال، برزیل و هند با اجرای پروژههای مشارکتی و نوآورانه توانستهاند نرخ فقر و محرومیت در سکونتگاههای غیررسمی را به شکل چشمگیری کاهش دهند. پروژه «فاولاس» در ریودوژانیرو نمونهای موفق از بازآفرینی شهری مبتنی بر مشارکت مردم است که ظرف یک دهه توانست شرایط زندگی ساکنان این مناطق را بهبود دهد. اما در ایران، فقدان اراده سیاسی و برنامهریزی جامع مانع از تحقق چنین موفقیتهایی شده است.
این فقدان اراده سیاسی به معنای نادیده گرفتن بخش بزرگی از سرمایه انسانی کشور است. کودکانی بدون شناسنامه که امکان ثبتنام در مدارس ندارند، نسلی را میسازند که از فرصتهای تحصیلی و شغلی محروم است. زنان این مناطق در معرض خشونتهای خانگی و اجتماعی قرار دارند و مردان گرفتار اقتصاد غیررسمی، فاقد حمایتهای بیمهای و حقوق ابتدایی کاری هستند؛ این شرایط نه تنها زندگی آنها را تهدید میکند بلکه پیامدهای گستردهتری برای جامعه به همراه دارد.
سکونتگاههای غیررسمی به واسطه فقدان زیرساختهای بهداشتی، آموزشی و امنیتی، به کانون بحرانهای اجتماعی و بهداشتی تبدیل شدهاند. تجربه ناآرامیهای اجتماعی و شیوع بیماریهای واگیر نشان داده که بیتوجهی به این مناطق میتواند آسیبهای جدی و گستردهای به کل جامعه وارد کند. در نهایت، ادامه این روند یعنی تداوم فقر، نابرابری و شکافهای اجتماعی که در نهایت منجر به تهدید انسجام ملی خواهد شد.
اما راهکارها روشن است. ایجاد سامانه ملی شناسایی ساکنان غیررسمی، تضمین دسترسی برابر به خدمات عمومی، بازآفرینی شهری با مشارکت مستقیم مردم، تقویت اشتغال محلی و تغییر گفتمان عمومی به سمت احترام به حقوق برابر از جمله راهکارهایی است که میتواند در مرتفع ساختن این روندها و چرخش آنها به سمتpositive change کمک کند.
اما برای اینکه این راهکارها بر پای میگذارد نیاز به اراده سیاسی و شجاعت مواجهه با مشکلات ریشهای است. بیتوجهی به این جمعیت عظیم به معنای نادیده گرفتن بخش بزرگی از سرمایه انسانی کشور است و در نهایت منجر به تهدید امنیت ملی و شکافهای اجتماعی و اقتصادی خواهد شد.