در آخر، سیمئونه اینزاگی رسماً جدایی خود را از اینتر اینتر رسماً اعلام کرد و به این تیم جدا شد. این خبر پس از تلاشهای زیادی که در پشت صحنه انجام گرفت و با نظرات مختلف در رسانهها و جامعه ایران، حساسیت زیادی داشت.
اینزاگی با انتشار یک پیام از هواداران اینتر خداحافظی کرد و در این پیام از اینکه بعد از چهار سال سفر به این باشگاه خداحافظی میکند، ناراحتی و غرورش به اثبات رسیده است. او میگوید که در هر روز، اولین و آخرین فکرم به اینتر اختصاص داشته و از بازیکنان، مدیران و همه کارکنان باشگاه پاسخ حرفهای و پرشور دریافت کرده است.
در این پیام، اینزاگی شش عنوانی که به دست آوردیم را از جمله دو قهرمانی در سری A و رسیدن به فینال لیگ قهرمانان اروپا در سال ۲۰۲۳ و ۲۰۲۵ یاد کرده و این گواهی ملموسی است بر این که کارش توسط روح جمعی تیم و همه اجزای اینتر پشتیبانی شده است. او از سهامداران برای اعتمادشان، از رئیس و همه اطرافیانش برای حمایت و گفتگوی روزانهشان تشکر کرده و در چنین روز سختی، قدردانی خود را ابراز کرده است.
آخرین کلمات اینزاگی به میلیونها هوادار اینتر که ازش حمایت کردند، در لحظات سخت گریه و درد کشیدند و در لحظات پیروزی خندیدند و جشن گرفتند، تقدیم شده است. او به آنها گفته است که هرگز آنها را فراموش نخواهد کرد و پاینده باد اینتر.
اینزاگی در ۴ فصل حضورش در اینتر دو بار این تیم را به قهرمانی در سری A و دو بار قهرمانی در جام حذفی رساند. همچنین دو بار به فینال لیگ قهرمانان اروپا صعود کرد و در هر دو بازی شکست خورد.
از نکات قابل توجه این خبر این است که احتمال میرود اینزاگی به زودی به عنوان سرمربی الهلال عربستان انتخاب شود. صفحه باشگاه الهلال به طور رسمی نوشته است که اینزاگی به زودی سرمربی الهلال میشود.
در ادامه، این ضروری است که ارتباط این خبر با جهانیتر شدن فوتبال و جهشهای جهانی برای جذب سرشناسترین مربیان را بررسی کنیم. این روندها نه تنها در صورتی که مربیانی چون اینزاگی جذب شوند، بلکه در صورتی که آنها با موفقیت در تیمهای خود عمل کنند و برنده لقبهای بزرگ شوند، برای رشد فوتبال در ایران و مخصوصاً برای توسعه تیمهای ایرانی چالشهای بزرگ خواهند بود.
یکی از دلایل مهم این مشکل، هزینه بالای دستمزد مربیان اروپایی است که قدرت به دست آوردن قهرمانی در لیگهای قوی اروپا را دارند. اگر هواداران و سهامداران تیمهای ایرانی خودداری کنند در فکر جذب چنین مربیان با چنین استرس و هزینههای بالایی کنند، بزرگترین چالش برای تیمهای ایرانی خواهد بود.
به علاوه، اصالت و هویت تیمهای ایرانی نیز در سرپیچی از جذب مربیان خارجی از یک سو و در تلاش برای ایجاد ساختارهای خاص مربیان محلی از سوی دیگر در معرض خطر قرار میگیرد. پس یکی از مهمترین گزینههای حل این چالش این است که حتی در ادعای اینکه مربیان محلی با مربیان اروپایی رقابت میکنند و میتوانند به ویژگیهای خاص مربیان اروپایی علاقهمند شوند، هوادارن و سهامداران تیمهای ایرانی خودداری کنند که مذاکره برای جذب چنین مربانی پیروزیدهنده را به تعویق ببرند و در عوض به کار ترغیب مربیان محلی در برای بازنشستگی از مربیگری که روندهای اخیر را شکست میدهد، تلاش کنند.
همچنین پیشنهاد میشود اعتبار رشته مربیگری را افزایش دهید تا آنکه گرانمایی برای جذب مربیان بینالمللی بسیار کاهش یابد و فشار اقتصادی برای جذب مربیان بینالمللی تا حدی کاهش یابد.