در حالتی که تجمعات چاقی و اضطراب در بین نوجوانان و جوانان افزایش می‌یابد، این دو مشکل با هم در ارتباط هستند و بررسی روابط میان این مشکلات می‌تواند مسیرهای تازه‌ای برای پیشگیری و درمان نشان دهد. چاقی، از مشکلات روبه‌رشد در بسیاری از کشورهاست که پیامدهای فیزیکی مختلفی مانند دیابت و بیماری قلبی دارد. اما در سال‌های اخیر، پژوهشگران نگران اثرات روانی چاقی، به‌ویژه در جوانان، هستند.
اعتماد به نفس به دست نیامده!
اضطراب، یکی از مشکلات روانی شایع، به‌ویژه در دوران نوجوانی و جوانی است. دلایل زیادی برای افزایش اضطراب در نوجوانان وجود دارد. طبق یک调查 که در ۹۰۰ نوجوان انجام شد، مشخص شد ۹۷ درصد از نوجوانان گفته‌اند که با رویای خود و درک کردن تمایلات خود در حال رشد مبارزه می‌کنند و در همین راستا این نوجوانان می‌گویند که این مبارزه باعث ناراحتی درونی و یا ابتلا به وایژگی‌های اضطرابی مانند تحریک‌پذیری، ملال یا افسردگی می‌شود.
در این میان، پژوهش‌های اخیر نشان داده‌اند که سلامت روده و نوع میکروب‌های ساکن آن (میکروبیوم روده)، نقش مهمی در عملکرد مغز و احساسات افراد ایفا می‌کند. بنابراین، بررسی این چرخه معیوب ضروری به نظر می‌رسد.
این جمله و ادامهٔ آن نشان می‌دهد که چاقی واضطرابRelationship را می‌توان با یک چرخه‌معین مهم در نوجوانان تصویر کرد که هم فرد چاق به‌طورخطرناک مواجهه است بامواجهه اضطراب و هم عدم توجه به داءنه بندی‌های او Leads به تجدد فیزیکی خطرناک تر از پیش برای قلب و دست انسان (خوب باش).
شواهدی که محیط فرد را بدتر می‌کند
شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد چاقی واضطراب Relationship بافت گیاه زراعتی در رفتار آدمی با محیطش نقشی دارد.
فلور شناسی روانی طرفداران این مطالعات که رابطه راز مخفی جهان طبیعت در این Relationship را مطالعه می‌کنند این جمله را از جانوری می‌گیرند که می‌گوید:”هر چه آدمی باشد در بدن خود از آنها تکثیر کننده باشد، در زندگی فردا هم همان را تکرار می‌کند.”
پس چاقی هم مسترشد خوبی از دنیا دارد که اینچاره فقط به اکثر نوجوانان نظر می‌زند، مثلا نوجوانان سطح ایپرپس به یک الگو امکان بیماری شکل می‌گیرد و او بعدا یک تعلق درون خارج پیدا می‌کند که مثلا اعمالم لذت از غذا بیشتر می‌شود و غذاهای طعم دار و حاصل بیشتر برایم لذت بخش تر می‌شود!
در سال‌های اخیر، پژوهشگران نگران اثرات روانی چاقی، به‌ویژه در جوانان، هستند. پرخاشگری، یکی از مشکلات روانی شایع، به‌ویژه در دوران نوجوانی و جوانی است. بدبینی در پدران، شایعات حول بسیاری از معضلات و مسائل قانونی، محیط خانه و ناسپاسی مردم یکی از دلایل دیگر افزایش پرخاشگری در نوجوانان هستند.
افتادگی مادی رواج آلودگی و قحط پایتخت وآلودگی آب و هوا، تمرکز بر برخی از اختلالات دیگر و قرار گرفتن بیش از حد در میان رسانه‌ها برای بزرگسالان و سخت بودن و ازدحام علت مورد نظر برخی از اضطراب عام و راهبردی هستند که باعث می‌شود روزهای بطور نسبتاً عالی و یا خیلی مهیج پررونق بچرخد.
در این راستا، یک تیمی از پژوهشگران به سرپرستی دکتر دزیره واندرز، استاد تغذیه در دانشگاه ایالتی جورجیا، تحقیقی را روی موش‌ها طراحی و اجرا کردند. این گروه به سرپرستی عجیب و دراین عالم مهم است
بررسی چگونگی تأثیر چاقی ناشی از رژیم غذایی پرچرب بر رفتارهای اضطرابی و تغییرات مغزی و روده‌ای در این زمینه پرداختند.
عامل تغذیه موثر محیط دارد
در این پژوهش، ۳۲ موش نر از سن شش هفتگی تا ۲۱ هفتگی (تقریباً معادل نوجوانی تا اوایل بزرگسالی در انسان) مورد بررسی قرار گرفتند. نیمی از آنها با رژیم غذایی کم‌چرب و نیمی با رژیم پرچرب تغذیه شدند. در پایان، موش‌های گروه پرچرب وزن و چربی بدنی بیشتری داشتند.
بر فرض تأثیرات این تغذیه ها بر نوجوان، انگار همه این حلقه‌های بحرانی در نوجوانان با هم ارتباط دارند.
سپس رفتار این موش‌ها در شرایط خاص آزمایش شد. طبق نتایج، موش‌های چاق، واکنش‌های اضطرابی بیشتری مانند پدیده «یخ زدگی» در موقعیت‌های تهدیدآمیز نشان دادند. همچنین، در ناحیه‌ای از مغز آنها به نام هیپوتالاموس که با متابولیسم مرتبط است، الگوهای سیگنالی متفاوتی مشاهده شد.
همچنین، در ادامه، پژوهشگران تفاوت‌های قابل‌توجهی را در ترکیب میکروبی روده بین موش‌های چاق و لاغر یافتند. این یافته‌ها با شواهد فزاینده‌ای هماهنگ هستند که نشان می‌دهند روده و مغز به شکل پیچیده‌ای با هم در ارتباط‌اند و ترکیب میکروبی می‌تواند بر رفتار تأثیر بگذارد.
نتایج این تحقیق حاکی از آن هستند که چاقی ناشی از رژیم غذایی ناسالم می‌تواند از طریق تغییر عملکرد مغز و سلامت روده، باعث افزایش رفتارهای اضطرابی شود. این موضوع نشان می‌دهد که تأثیرات چاقی فقط به بدن محدود نمی‌شود و روان انسان را نیز درگیر می‌کند.
نتایج این پژوهش می‌توانند به طراحی راهکارهایی برای مقابله همزمان با چاقی و مشکلات روانی کمک کنند، به‌ویژه در کودکان و نوجوانان. درک این ارتباط‌ها می‌تواند موجب تدوین سیاست‌های بهداشتی مؤثرتری در سطح عمومی شود.
انتهای پیام