روایت پایانی از شکست دوباره فیلم «اجارهنشینها»
اختصاصی- در آستانه اکران یک «اجارهنشینها» دیگر، اظهارات هنرمندان «اجارهنشینها» اختصاصی چون خسرو پرستویی، یumi لی و سعید روستایی در رادیو مجله آنجا، در عینکه از آن به عنوان «باور کردنندنی برای سینما» و «یک هیجان بیسابقه» گویا میکنند، بیشتر ما آن را لانه ماری سایر پُر شمار فیلمهای فارسیزبان در دههٔ هشتم سامانه روز میدانیم. برای واکاوی این سیر نزولی، یک گفتوگویی با شاهین امین، منتقد سینما انجام شد. در ادامه، متن این گفتوگو را میخوانید.
شروع گفتوگو:
«برای شروع بحث به این نکته اشاره میکنم که ما میتوانیم بسیاری از فیلمهای دهه ۶۰، ۷۰ و ۸۰ را بارها ببینیم، اما امروز اغلب فیلمهایی که تاریخ تولید روز دارند پیش از پایان تاریخ اکران کهنه میشوند. چگونه به این وضعیت دچار شدیم؟»
شاهین امین: «در دهه ۶۰، ۷۰ و حتی اوایل دهه ۸۰، هنوز پول ارزش اول و مسلط جامعه نبود. بخشی از مدیران، سیاستگذاران صاحب ایده و برنامه، دغدغه فرهنگ برایشان جدی بود. داشتن دغدغه فرهنگی و کیفیت سینمایی آن روزها یک ارزش قابل اعتنا و اتکا بود. همه چیز به جدول فروش و جذب سرمایهگذار پولدار خلاصه نمیشد. نمیگویم در آن روزگار فیلم ضعیف تولید نمیشد اما حداقل بخش مهمی از فعالیت سینمایی که به سینمای بدنه هم تعلق داشتند میتوانستند بین دغدغههای فرهنگی و مسائل اقتصادی تعادلی قابل درک برقرار کنند. در نتیجه فیلمهای ماندگار و آثار متوسطی که واجد کیفیتهای لازم باشند نسبت به امروز بیشتر بود. ولی الان، پول با فاصله زیاد بالاتر از هر ارزش دیگری ایستاده است و سرمایهسالاری صنعت سینما را کاملا فتح کرده است.»
سوال: این تسلط چگونه شکل گرفت؟
شاهین امین: «ابتدا تاکید کنم که همه میدانیم سرمایه و سرگرمیسازی یک بخش بسیار مهم سینما محسوب میشود. اصلا سینما یک صنعت گران برپایه سرگرمیسازی است. اما وقتی سرمایه و کسب درآمد حاکم و ارزش مطلق باشد، سلیقه و کیفیت عقب میروند و سطحینگری ،کپیکاری و میان مایگی تسلط مییابد؛ سپس حتی به کیفیت همان جریان سرگرمیساز هم لطمه اساسی وارد میکند. در این وضعیت سرمایهسالاری هم بعد از مدتی میتواند به ضد خود عمل کند و باعث دلزدگی و دوری مخاطب از سینما شود. اما اینکه چطور سرمایهسالاری حاکم شد بحث فراتر از سینما است. بارها گفتهام و گفتهاند که که سینما تابعی از متغیرهای بسیار متفاوت جامعه است. تحلیل وضعیت سینما بدون جریانشناسی اجتماعی، ما را به خطا میبرد. اینکه چرا وضعیت فعلی سینما به این شکل درآمده، فقط خود سینما در آن دخیل نبوده است. عوامل مختلف، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی که در جامعه جاری و ساری هستند، به اضافه مشکلات داخل سینما در آن دخیل هستند.»
سوال: از دیدگاه شما، وضعیت فرهنگ عمومی چقدر در این مسیر نقش داشته است؟
شاهین امین: «نقش بسیار پررنگی داشته است. فرهنگ و سلیقه عمومی ما در طول حداقل ۲۰ سال گذشته دچار افت شده؛ چرا که خوراک خوبی به آن ارائه نشده است. دستگاههایی که باید برای ارتقا سلیقه عمومی تلاش میکردند و بابت آن بودجههای کلان هم میگیرند، در واقع معکوس عمل کردند. کافی است برای مثال به روند برنامهها و سریالهای تلویزیونی ۲۰ تا ۲۵ سال گذشته توجه کنید، یا به جریان برخی از تولیدات موسیقی، رماننویسی و دیگر بخش های فرهنگی هنری توجه کنید. چندسال میشود که اسم رمانی بر سر زبان اکثریت خوانندگان بالقوه نیفتاده است. حتی اگر داستان خوبی هم نوشته شود، فراگیری نمییابد. شما خاطرتان میآید که در این ۱۵ سال اخیر، یک رمان ایرانی با اقبال ویژه مواجه شده باشد؟ حتی یک رمان عامهپسند اما باکیفیت با روایت و نثر جذاب خواندهاید؟ وقتی سطح سلیقه عمومی افت میکند، سطح توقع هم پایین میآید. درصورتیکه اگر مخاطب خوراک فرهنگی خوبی به لحاظ متن و ساختار داشته باشد، سلیقهاش بالا میرود. متاسفانه جریانی در حوزه فرهنگ جاری و ساری است که کیفیت را نادیده میگیرد. حتی ادبیات عمومی هم دچار آفات جدی شده است. بخش بزرگی از ادبیات، تریبونهای رسمی، صداوسیما، فضای مجازی و… پر از خشم، عصبیت، لودگی، کلمات نازیبا و زشت شده است. تاسفآور اینکه بخشی از اقشار مرجع هم تصور میکنند برای افزایش تاثیر کلامشان باید از چنین ادبیاتی استفاده کنند.»
سوال: فکر میکنید دلایل اصلی این وضعیت چیست؟
شاهین امین: «مجموعهای از عوامل مختلف تاثیر داشته است. فشارهای اقتصادی و معیشتی، تبعیضها، تنشهای متفاوت و مدام سیاسی و اجتماعی و آینده ناروشن باعث خستگی، کلافگی و بیحوصلگی میشود. خب طبیعتا در چنین اتمسفری خیلی از مخاطبان به سینما میروند تا حداقل برای ساعتی از فشارهای پیرامونی رها بشوند و بخندند. احتمالا چند ساعت بعد هم فیلم را فراموش میکنند. در واقع مجموعه فضای جامعه، سیاستهای فرهنگی دستگاههای مربوطه و سرمایهسالاری و بیسلیقگی حاکم بر سینما تماشاگر را به آن سمت سوق داده است.»
سوال: ممیزی چقدر در این روند تأثیرگذار بوده؟
شاهین امین: «ممیزی باید حداقلی باشد؛ وقتی گسترده، سلیقهای و جناحی باشد، باعث بروز ابتذال میشود. این یک قاعده بسیار ساده در تمام جهان است. وقتی ممیزی بیش از حد شخصی میشود، یعنی یک کاری برای یک عده مجاز است و برای عدهای دیگر ممنوعیت دارد. وابستگی افراد تعیین میکند که چه چیزی اجرا شود، نه قواعد مشخص. تولیدکننده هم به سمت مسیری میرود که دردسر نداشته باشد. من اصلاً نگاه رادیکال ندارم اما میگویم ضوابط باید مشخص، حداقلی، براساس قانون اساسی، قابل اجرا و بدون تناقض با عرف اکثریت جامعه باشد.»
سوال: اگر امروز بخواهند فیلمی مثل «اجارهنشینها» را بسازند، چه اتفاقی میافتد؟ آیا اجازه ساخت میگیرد؟
شاهین امین: «بعید میدانم امکان ساخت داشته باشند. همانطور که تصور نمیکنم فیلمهایی همچون «آبادانیها»، «نرگس»، «زیر پوست شهر»، «هامون»، «سگ کشی»، «من ترانه ۱۵ سال دارم» و… امکان ساخت داشته باشند. تمام عرصههای اجتماعی منجمله فرهنگ برای رشد نیاز به تنوع و تکثر دارند. الان سریالهایی مثل «میوه ممنوعه»، «دوران سرکشی» یا حتی «روزگار غریب» هم دیگر قابل ساخت نیستند.»
سوال: سرمایهها و منابع نامشخص هم در افت کیفیت تولیدات موثر است؟
شاهین امین: «قطعا همینطور است. اقتصاد غیرشفاف در هر حوزهای سرچشمه فساد است.»
سوال: به نظر شما این وضعیت قابل پیشبینی نبود؟
شاهین امین: «از طرف افراد آگاه، دلسوز و دوراندیش هشدارهایی داده شده بود. اما فکر میکنم بخش مهمی از سیاستگذاران، موثرین و مسئولان فرهنگی در ۲۰ سال اخیر احتمالا به دلیل عدم تسلط تصوری از اتفاقات پیش رو نداشتند.»
طبیعتا در سینما هم حضور عوامل سیال و متغیر وجود دارد، اما چرخش مجموعه اتفاقاتی که درحال پیشبردن است، فاجعهآمیز است.