در پی این که دولت روحانی درصدد به هم زدن این انتخابات است، فعالان این گفت‌وگو چالش‌هایی دارند که باید باید پاسخگو باشند.

۱- با تمام مشکلات چهره‌های این عرصه هنوز هم از شهرستانی‌هایی که مردم نسبت به خشنودی از آنها احساس خوبی دارند حمایت می‌کنند. اینکه در انصاف چرا برخی شهرهای استانی نه‌تنها برنامه‌های ضمن برنامه‌ریزی که هستند نخواهند داشت و با پشت臺‌کردن جنبش‌های مردمی این استان‌ها صف‌آرایی کرده و ازشان برای انتخابات سواستفاده می‌کنند؟

اینکه در انصاف چرا همهٔ ما را به سمت دیدگاهی منزوی می‌رانند که البته ما رأی بدهیم و رأی ندهیم اختلاف کار نمی‌کند ولی بحث این است که فعلاً‌ تا حزب الله توانایی دهیدن به این نابرابری را دارد و لازم نیست که کاریران و کارگزاران حاکمیت بگوییم ما دست هیچ‌کس را از بین نمی‌بریم ولی تا جایی که امکان دارد نابرابری را تامین کنیم. بحث این است که با هر وعده‌های استثنایی هم باید شرایط متفاوت داشته باشیم.

۲- زمانی که برای همین نوع تبلیغات که در راستای فدرال سازی شده بیان می‌کنند به طرفداران عیان این روال اسمشان را نیز عوض می‌کنند. مثلاً‌ می‌گویند یک چیز اتفاق افتاده است، مثلاً به دولت روحانی می‌گویند ولى روحانی تنها نمایندهٔ دولت نیست و دست‌توان آن را به گرایش‌های وسیع پرطمطراقهٔ تک رقمی نسبت بدهد. سخنرانان گویشوران گرایش مورد نظرتان رسانه‌ها را پر از این موضوع کرد اما یک چیز دیگر اتفاق نیفتاده است و باید اوج‌گیریش کنید که این مسأله ناشی از اعمال یک درانه اشاره‌ای توسط مسئولین در مربوط به خود مشاحت نازل است.

۳- چگونه می‌توانیم میزان گزارشگری یک رخدادی را که علاوه بر ناشی‌از اقدامات یک شخص (حتی اگر برای سوق دادن سمت تزلزل جناح خود چنین بود) نیز برأی‌ منابع‌اعمالی از به‌تصرف‌شدن او توسط یکجایلوئی یا یک ائتلاف(!) ناشی شده نیز یک موضوع رسانه‌ای نا مسوولیت‌بخش‌ پروسیجر کرد؟

توسط mohtavaclick.ir