حاشا که شنیدن خبر افزایش طلاق در میان سالمندان از آن چیزی باشد که تصور می‌کنیم. خشکی و خاموشی عاطفی که سال‌ها در این جامعه ایجاد شده، می‌تواند با جسارت و آگاهی نتیجه دهد. اما به‌طلع جدیدترین آمارها، این پدیده بیشتر از هر چیز، بازتابی از غفلت و خاموشی است که سال‌ها در این جامعه رخ داده است.

در سال‌ها گذشتگان، شاهد بودیم که زنان سالمند، به‌ندرت مواجه با حمایت‌های اجتماعی و حمایتی شوند. خانه‌ها که به‌راحتی تنها می‌شوند، سرزمینی برای تجربه‌های عاطفیِ نه چندان خوشایند فراهم می‌کنند. جواد حسینی، رئیس سازمان بهزیستی، می‌گوید که نرخ طلاق در میان سالمندان در حال افزایش است. بسیاری از زنان سالمند بدون حمایت مالی و اجتماعی، دچار انزوا و احساس بی‌توجهی می‌شوند.

رژیم تنهایی و غفلت نمی‌تواند تنها با یک جدایی، تعلیق شود. بسیاری از سالمندان در سال‌های آخر عمر زندگی خود را در سکوتی طاقت‌فرسا می‌گذرانند. تنها راه برای رهایی از این تنهایی، پایان رسمی رابطه است. به‌قول doktor hamidreza shah mohammadi، روان‌درمانگر حوزه سالمندی، ما با نسلی از سالمندان مواجهیم که مهارت‌های عاطفی نیاموخته‌اند. حالا باید با پیامدهای طلاق، تنهایی و طرد خود را اداره کنند.

گذشته از این، غیاب مشاوره‌های مناسب، گفت‌وگوهای خانوادگی و سیاست‌های حمایتی، بسیاری از جدایی‌ها را به تنهایی‌های عمیق و مخرب تبدیل می‌کند. دهه اخیر نشان می‌دهد که طلاق در رده سنی بالای ۶۰ سال رو به افزایش است. در بسیاری از موارد، این طلاق‌ها نتیجه سال‌ها بی‌توجهی، فقدان حمایت و نبود گفت‌وگو هستند و نه انتخاب است.

ما از زنان سالمند مطلقه به‌عنوان نشانه رهایی حرف می‌زنیم، اما آنها اغلب هیچ منبع درآمد، شبکه حمایتی یا سرمایه اجتماعی ندارند. رهایی بدون حمایت، صرفاً شکل تازه‌ای از بی‌پناهی است. اگر در جوانی، طلاق می‌تواند فرصتی برای بازسازی باشد، در سالمندی بیشتر به افزایش انزوا، تنهایی و آسیب روانی منتهی می‌شود.

به‌رغم این واقعیت‌ها، ما در یک جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که سالمندی را صرفاً یک دوره زیستی می‌بیند. نسل جوان به‌دنبال یک زندگیِ فرهیخته و آماده زندگی در رویاهایشان هستند. ما هرگز به صحبت دوستی و همراهی نسل‌های قدیمی‌گرا مبذول نمی‌داریم. Aging خطری محسوب نمی‌شود. آن‌طور که باید، نمی‌دانیم استیلائیم باید بر کشیدن شیر و طعمه آنها باشد.

توسط mohtavaclick.ir