یک پژوهشگر جدید، کامپیوتری با ابعاد کوچکتر از یک عکس پاسپورت آمریکایی را خلق کرده است. این کامپیوتر، کوچکترین نمونههای موجود در جهان را در تأمین نیازهای کاربران به چالش میکشد. با وجود ابعاد کوچک، این دستگاه ویژگیهای ذاتی و پیشرفتهای را ارائه میدهد که به صاحبانش اجازه میدهد از آن برای برنامههای پیچیدهتر استفاده کنند.
ابعاد این کامپیوتر، تنها ۴۰ در ۳۵ میلیمتر است. به گفتهی سازندهی این کامپیوتر، این نمونه کوچکترین بُرد توسعهی دنیا است. اگرچه مدارک و شواهد این ادعا هنوز در دسترس نیستند، اما ما نباید به این موضوع تکیه کنیم. ملاحظهی بیش از یک رویداد یا داده در ریاضیاتِ شرکتهای کامپیوتری و برونسپاری از کشورهای مختلف زودتر میتواند اثبات این ادعا را به ما نشان دهد.
حساسیت اصلی دراین کامپیوتر کمتر به ابعاد آن است و در واقع این موضوع بیشتر شامل امکاناتی است که با چنین ابعاد در اختیار کاربر قرار میگیرد. اجزای تشکیلدهندهی چنین کامپیوتر کوچکی کمتر و بیشتر به اجزای ابتدایی مسیر راهاندازی سیستم میرسد، به باعث میشود تا نتایجی که کاربر کسب میکند بسیار بیشتر از آنچه انتظار میرود، باشد.
این سازنده با وجود شرکتهایی که هرگز میتوانستند چنین حجم کاری انجام دهند، اشاره میکند که از کامپیوتر کوچکی که فقط به ابعاد انگشت شست دارد، برای توسعه سیستمهای قدرتمند در حوزه هوش مصنوعی، رباتیک و اینترنت اشیاء استفاده میکند. کامپیوتر کوچکش از طریق کارت microSD لینوکس را اجرا میکند و به پردازندهی گرافیکی ARM Mali-400 MP2 مجهز است؛ این ترکیب بهگفتهی او، بازی جدیدی را ایجاد میکند.
کامپیوتر کوچکی که در جیب جا میگیرد و با ابعاد nhỏ از کامپیوترهای大小 و کوچکتر موجود در جهان از طریق تصویری از یک پاسپورت میدرخشد، از یک نمایشگر داخلی با خوانایی مطلوب برای کاربران برخوردار است. با وجود ابعاد بسیار nhỏ، حسگر حرکتی MPU6050 و نمایشگر LCD نیز در این کامپیوتر تعبیه شده است.
چند دکمهی فیزیکی برای پردازش متغیرهای انتهایی وجود دارد. دیگری از بلوتوث و جوین مخابراتی نیز استفاده شده است. بروزگردرودامه، رابط توسعههایی مانند SPI، I2C، UART و GPIO وجود دارد که کاربر میتواند از آنها استفاده کند.
بررسی بیشتر نشان میدهد که دنیای کامپیوترها با این کامپیوتر کوچکی که در جیب جا میگیرد، پیروزی بر خود کرده است و در بازی زندگی، برای توسعه سریعتر؛ تواناییهای بیشتر نیاز داشته باشد.
اگرچه این موضوع چندان حائز اهمیت نیست و صرفاٌ جزء مباحث علمی است، در مقام اینکه با گذر زمان و پیشرفت تکنولوژی، این کامپیوتر و سایر نمونههای کوچکتر میتوانند برای کاربرها لحاظ شوند و از نظر اقتصادی هم باوجود سخت افزارهای محبوب و استثنایی، قیمت مناسبی را دارا باشند.
آن هم از آنجایی که مدلهای بیشتری هم هستند که با استفاده از آنها میتوان به کامپیوترهای بیشتر و کوچکتر برسید، همچنین کاربردهای صنعتی و در چارچوب برنامهها نیز میان آنها بسیار متفاوت است، این حس وجود دارد که در فرایند رشد تکنولوژی از تکنولوژیهای کوچک تری کار میشود.
اکنون مسئله جایزه باز کردن مکعب است. آیا باور دارید که یک احساس خاص دروني نيز میان آنها وجود دارد؟ که با تصميماتی امروزی رایج اینکه کار های دستی و امور فنی بین المللی را به کپیگیری تغییر بستίζει و انتخابهای هدفبانی از آنها تخلیه می شود؟