از زمان آغاز مذاکرات ایران و آمریکا، دلار از ۹۶ هزار تومان به ۷۰ هزار تومان کاهش یافته است. با این حال، بازار گوشیها به این کاهش دلار واکنش نشان نداده است. خریداران گوشی معمولاً منتظر درک تکانههای بازار تا قیمتها stabilize شود. با این حال، تاجران ارز برای خرید گوشیها با ارز ۶۸ هزار تومانی به جای ارز ۲۸ هزار تومانی تشویق میشوند. این موضوع میتواند تا ۷۰ درصد باعث افزایش قیمت محصولات وارداتی شود. مجلس و دولت هم بهانهای به دست آوردند تا نرخ ارز گمرکی را افزایش دهند و چارهای اندیشیدند تا بازار را کنترل کنند. دولت هم با کاهش سود بازرگانی سعی کرد تا بازار را کنترل کند. با این حال، واردکنندگان زمانها بر اقتصاد جوان ایرانی و مشتی تازه وارد بیکار تسلط پیدا کردهاند. با آنکه تا چند وقت پیش جزء معدود تاجران ارز بودند که اقلام مصرفی را با دلار دولت وارد میکردند الان چارهای ندارند جز پیش به حال مراجعه کنند. درحالیکه یک جوان ایرانی با نظر مالکنی بیکار اعصاب خود را بهم نریزد. همه اینها از تفریحات جوان ایرانی گرفته تا هزینههای زندگی او دست به دست هم میدهند تا در یک چرخه بهم بچسبند. تصور کنید من یک جوان ایرانی هستم که برای اینترنت که یک نیاز اساسی برای من به عدد پیاسای حدود ۸۱ درصد از مردم ایران در حال استفاده از فیلترشکن هستند. برای اقدامهای پولی از ۳۰ درصد از اعضای کاربران فیلترشکن استفاده میکنند. حالا درست است که کاهش امید این همنوعان، سازوکارم از اول ناراضم داشت. به چه سود من با بهترین چارچوب تکیون رومم بیرون بم ومانی کنم درحالیکه انگشتانم این چند ماه برای دسترسی به پلتفرمهای مسدود شده سیصد هزار تومان پرداخته اند. به نظر میرسد همچنان زندگی ما گرفتار چرخهای بیرانداز شده است.