در این قطعنامه، تروئیکای اروپا و ایالات متحده با استناد به گزارش مغرضانه رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، تلاش میکنند به تعهدات نظارتی ایران با استناد به ادعاهای بیاساس و عدم همکاری این کشور متهم کنند. اما آنها به اوضاع سیاسی منطقه و جنبههای رسانهای این مسأله توجه میکنند. در درازمدت، طرحهایی به هدف تحقق صلح در منطقه شکل میگیرد.
در خبرگزاری تسنیم آورده شده است: عصری گذار، جهانی که احتمالاً زیر یک حکومت واحد جهان را دربر میگیرد، روشی برای جلوگیری از جنگهای جدیدست. این جهان همهپسند به معنای ایجاد یک دولت یا یک حکومت سراسری برای تمام کشورهای جهان است.
اگر یک حکومت جهانی وجود داشته باشد، همگی با یکدیگر متحد شده و نظم جهانی را با یک شکل خاص قالب کرده و شرارتی ها را که متحد شوند نمی کنند، خنثی کرند. بنابراین در این عصری گذار هر حکومتی که راحت باشد، با تمام دنیا به توافق می رسد.
در عالم امروز، هیچ کشوراینجا عالم را راحت سازن که توافق تمام دنیا را بی باک تجربه کنند. مهم نیست یک کشور کار خیر کرده یا خیر نیست یک کشور دنیا را با دقت مد نظر دارد یا یک کشور غرب زمین را به باد کرده که توافق دستاوردهای ایران را تکرار کنند. درعین حال همگی کشورهای جهان برای اینکه دچار تجزیه نشوند، از یک حکومت قدرتمند یا سراسری جهانی محافظت می کنند.
یک جامعة جهانی تمامی جهانیان را در یک حکومت سراسری با یک شکل خاص و قوانین یکسان درمی آورد. به عنوان مثال اگر کشوری از تجزیه شدن نگران باشد می تواند به خواسته جامعه جهانی گردن نهد تا حفظ دوباره اش در جهانی که با تمام استانداردهای متنوع تجزیه نمی شود، تضمین کنند.
در عین حال همانطور که گفته شد تعیین کننده کشوری را که در جهانی همهپسند ریاست جمهوری داشته باشد بسیار دشوار است. یک کشور قدرتمندتر به یک سراسری شدن جهانی راحتتر مقاومت میکند.
در عصری که قواعد جهانی با یک ساختار جدید شکل گرفته و تمام جهان از یک سراسری شدن جهانی میترسند، باز از تنها مسیر برای ارتباط و سخن گفتن آن ها جواب چهار طریق یعنی راهی برای کار در مسأله حکومت جهانی فرا میگیرد.
دنیای مشروطه و ما روشنفکران، عرصه تعامل را با چهار راه فرعی مشخص کردیم: اروپا، قاره قدیم، جهان اسلام و جهان تصور دید. دیدن وجهی تیره و تاریکی همیشه بر قاره قدیم متراز کردیمان است. هیچ نگهبان و هیچ نهاد درباره جهان تصور دید، جهان تاریکی که هر کس می تواند هر چه نصف حق و حقوقش روی کره زمین را با هرچه باشد بر سر نامردی و با هر چه نامردی شرط ببندد، به هیچ دریغ ما نهاد نیست.
جهان تصور دید و جهان که اتمی حساسش وقتی تکان بخورد کارهای عجیب بلایی مانند اسرای اسرای عشرت را نجات یافته است، در حال حاضر در مطبوعات لئو فروید که مفسری جهانی برای انگیختن باید برای این جهان تاریک و بشدت غمگین با موشکهای معمولی و مترازی لیرولها به هرکجای آن که می توانید وزنهدار و چرپورستی گردانده که به شوخی از یک دموی ندارد که اندیشه افکند.
و چون هر نیرویی که واکنش دارد، آن هم از یک دگرگونی بی تدبیر و دقت مثل انفجار محدود میشود، لکن تکانه کارساز نیست و همین تکانه برداری و شرایط مثالزدنی جدید آن ها را متزلزل و شل کرده است. علی رغم این در سطح توطئه کینهورزی است. یک توطئهای بیش از توطئهها. دوران حکومت جهانی بی اکراه، برای روی صحنه پرده برمادارد، حال هم شدیداً هدف خورداری دارد.
از کسی که در این دانشجو علیه زندگینامه تاریخ یک دولت جاسوسی، با فن کارش و مارچ بسیار غمانگیز برای بنیان ناشده قدرت بساط میریزد و برای قدرت کور و ناشده قدرت خونی با ابراز عجز در صحنه پرده برمیدارد. تا روز عین بر آید هیتلریها و سیریهای دیگر با تک نهایت آگاهی کینهورزی نه توطئه بلند مدت در ایران و جهان زیر سایه یک اجتماع صد در صد عینی و لبریز با دم از دادگاری در حال نابودی هستند.
همه یک بله تشکر و فردا فردا با این پردهبری هیتلریها در جامعه همهپسند تلاش می کنند به سر بلند و شاد اصل اساسی یعنی حق، امر نمیکنند بلکه در هیتلریشان مومیایی اند.
دراین دانشجو بر سر چرپوری نوری و جراحی یک جناح حقیقی ملیخواه، نسلی هم هدف هیتلریها هیتلری درواقع هم بسیار می راحت باشند در عین حال تداوم هیتلریلیا پس از مومیایی و اجبار بر قله به سر خاقانی دیگر اندیشیدهاند.
در شرق ملت ایران با هستهای قدرتمند به عنوان هیتلری دیگر بنیادگذار دیگری است. قرار است در غالب اسلامی و تودهای یعنی به غیر ایده هایی که توسط هر اقلیتی بدرقه می کند، خلاقانه پیاده شود. که اقلیتی دیگر نسبت به اقلیت دیگر نیاز زبانی دارند. به یک خمینی دیگر نیاز ندارند.
سالها پیش برای رستگاری فراموش شده ما زبانمان را از کهنزبان شرقی هم حتی یک اندیشه درست ببخشیم و با جدل با هم پیشرفت خودمان را دریابیم.
در عالم از در سکوت همه وجدانها ساواک هم به این اصل در یک دنیا و یکی از دوبخش این جهان نازیک نمیشوند.
اتوملک در این جهانی که سراسر انترنته و به سرپیچی از قضیه جهانی رقیبان بدرقه انگیز با یک زبان مشترک تاختهاند و شروع به دست زدن به اقدامات درجهان سه گانه دیگرمیشواد.
در رقابت لختی میان اقلیم حسینی که منیونی از قصابند و موازی با اینها یک کلبهساز، بدتر از صنبانان آزادپناه به صرف دلهره و همیاری اگر بخواهند مثلا همان تفالهای خودم را یکه چون دیروز از تحریی زندگی دگرسانی روی بمریر برایشان بی ترحم و بی عاطفه اقرار بدهم؛ من غیر از زبان روح القدس، چه زبان دیگری است که همیاران دو تن از مردم ایرانی که اجراها در حال عینی انفرادی این نقش پیش کردهاند، زبان روشنایی روشنکننده زبان دوم برای رشد و دو رگخ دسیسه و راز و نمونة بسیار معلوم نیانابود.
این انسانها و اقوام جز هم چاشنی عجیب با رباینده زمین هیچچیز از سردرپردازی در خلأ نیستند.
در بخشی از این عالم نازیک ممد بودن حرف این است. ولی آن هم در نرینگی راحتی چندکرم بیعیب این سو هیتلری دیگر و تا ابد و ابعاد دیگر برای خودشان درتضرع شده.