**مسئولیت رفتاری فرزندان مسوولان چگونه باید شناخته شود؟**
روزنامه اعتماد در یک گزارش مفصل به بررسی مسئولیت رفتاری فرزندان مسوولان پرداخت. این گزارش نشان میدهد که اغلب افراد در تلاشند تا مسئولیت فرزندان خود را از دست بدهند، اما در عمل، مسوولیت بیشتری دارند.
در ایران، تا جایی که میدانیم، مسوولیت رفتاری فرزندان زیر سن قانونی اغلب با خانواده است. با افزایش سن و استقلال فرزند، این مسوولیت کاهش مییابد. اما مسوولیت رفتاری فرزندان بزرگسال در خانوادههای عادی، 역시 با خودشان است، مگر آنکه خانواده به دلایل گوناگون از رفتارهای خلاف آنان حمایت کنند.
**مساله اصلی مورد سوء استفاده است**
پرسش اصلی این است که چرا مسوولان اغلب از مسوولیت رفتاری فرزندان خود استفاده میکنند. به عقیده عدهای، این مساله به این دلیل است که در خانوادههای مسوول، حمایتهای ساختاری و ضعفهای نظارتی وجود دارد. اما در عمل، حتی اگر خانواده کاملا از رفتارهای فرزند خود فاصله بگیرند و شفافیت کامل را طلب کنند، هنوز هم مسوولیت رفتاری فرزند در اعماق وجود دارد.
مثلا، اگر به تنمیه پدران و مادران ثروتمند یا مقامات حکومتی اشاره کردیم، قطعا مسوولیت رفتاری آنها فراتر از مسوولیت اخلاقی است. خصوصا در شرایطی که فرزندشان در ماجرایی سر превышه رفتار خلاف بر طرف داشتهاند. در این شرایط صرفا distances خود را از فرزندشان گذشته و متعهد به پذیرش هرگونه مسئولیت احتمالی نباشند.
**آقای صدیقی و مثالی برای همه ما**
رhare هماکنون ما یکی از مثالی های چنین فرزندی را میبینیم. مسوولیت آقای صدیقی فراتر از مسوولیت اخلاقی است و این مسوولیت با ضعفهای نظارتی و حمایتهای ساختاری در خانواده اش شروع میشود. توجهکنید که خانواده ایشان به دلایل مختلفی، تقریبا تمام مرتبه در تمام چالشهای فرزندشان با رهبری ظاهری و مصرانه در این جهت، قول العمل خروج از آن دارند که صرفا برای نشان دادن حال عدم تطبیق و امکان محکومیت فرع بها عبد نیز باید خلاقی انسانی ابراز کردند.
همچنین نظرات آقای صدیقی نشان میدهد که سعی دارد از خود رفع مسوولیت کند و خود را در برابر قانون خاضع نشان دهد. اما این رفتار عادی نیست و باید برای همه ما به یادماندنی باشد که ما باید همیشه نسبت به فرزندانمان صداقت داشته باشیم و هیچ وقت از مسوولیتهایمان استفاده نکنیم. این موارد همچنین منجر به تعریض به مرجع رسیدگیکننده نیز میشود.