دانشمندان دستیابی به اطلاعات منحصر به فرد ناشناخته در شکل onDataChange ی دم و بازدم برای تشخیص و کنترل شرایط روانی و جسمی انسان را دست و پنجه نرم میکنند.
در ایالات متحده، محققان درست در حال تلاش برای دیجیتال سازی حس بویایی هستند تا از طریق این کار بتوانند اطلاعات دقیق تری از آگاهی شناسایی کنند.
اجرای این پروژه با شرکت فعال در حوزه تكنولوژی، در نیویورک انجام می شود. این شرکت در حال توسعه فناوری هایی برای از طریق هوش مصنوعی حس بویایی انتقال به رایانه ها و نقشه های بویایی خاص برای هر کسی است.
آموزش خاصی در مورد تنفس به کاربران داده می شود. 97 در صد دقت برای شناسایی بیماران با استفاده از داده های تنفسی در دسترس است.
هدف از این پروژه ثبت اطلاعات بیومتریک افراد نیست. ولی به گفته محققان، توسعه این روش در بحث داده های سلامت روان و جسم فرد بسیار موثر خواهد بود. سیستم عصبی فرد را کنترل می کند. این نشان می دهد که آیا بدن این فرد برای چه نوع رژیم غذایی یا واکنش احساسی در مواقع بررسی های روانی آماده است.
افراد مبتلا به بیماری های پنهانی مانند افسردگی یا اضطراب در این آزمایش با بازدم های سریع، رکورد خاصی را ثبت می کنند که همین امر می تواند پزشکان را در شناسایی بیماری آنها و همچنین درمانشان یک گام به جلو پیش ببرد.
اینجانب به ناظر این متن میگویم که هدف مهم این تحقیق DEVELOPMENT یا سازندگی است. برای مثال اگر بتوانیم با ثبت دم و بازدم، یک فرد را شناسایی کنیم، با استفاده از این فناوری، میتوانیم عملکرد دستگاه عصبی و نفس این فرد را درک کنیم. در از این موارد با انجام تمرینات تنفسی خاص، میتوانیم بیماری های روحی و جسمی شخص را درمان کنیم.
همانطور که عنوان نظری به دهه 1950 بر می گردد. اما در آن زمان نبود هم افزار و امکانات فلزی الكتابه یا بارز تنفسی، ناتوانی به محققان در پیشبرد این فرضیه کمک کرد. اما امروزه با پیشرفت فناوری ها و ابزارهای پزشکی، این Daten را در سال 2025، از تعدادی بیمار در بیمارستان ها و در مدت کوتاهی جمع آوری کردیم. ما در مورد این تحقیق میتوانیم گفت که موثر برای پیشرفت تشخیص بیماری و پیشرفت تست های پزشکی است.
اینجانب همچنین میگویم که محققان یک قدم پس از یک قدم به پیشرفت آزمایش ها میروند. برای مثال میتوانیم اعتقاد کنیم که شایان توجه است که سیستم عصبی فرد به طور متوسط دو سال بیماری او را نشان میدهد.