میتوان گفت که کشف سیارهای با عنوان «سیارهای با آرزوی مرگ» چندان مهیج نیست، زیرا انتظار میرود که با نزدیک شدن به ستاره میزبان، خود از بین برود. در این مقاله با 분석 دقیقتر دیدیم که چرا همین انتظار بر دو چیز دلالت میکند: از یک طرف، موشکافیهای اخترشناسان در حین تحقیق، رصد و بررسی پیرامون رفتار این سیاره در قطرات دور ستاره میزبان به دانشمندان این مسئله را میرساند که قرار است سیارههای کمچگال نزدیکتر به ستارههای خود قرار بگیرند، جایی که ممکن است این سیارهها میدان مغناطیسی قدرتمند ستارگانشان را بهاندازهای مختل کنند که باعث وقوع انفجارهای ستارهای شوند. این پیشنهاد به جلوگیری از تغییر در جرم سیاره بر خلاف بررسیهای انجامشده کمک میکند.
نتیجههایی از خلال تحلیل نشان میدهد که شناسان دانش «کیفیتبندی» غالب اجسام ممکن است به ناخواسته باعث ایجاد شرارههای شدید در طیفهای نور مرئی شود. اگر با انجام مفروضات ذهنی خاصی از خود انتظار میبریم که برای تصور یک سیاره نباید اتفاق بیفتد، ممکن است در فهم بیشتر و آنچه انتظار داریم از آن امتناع کنیم. به عنوان مثال با نگاهی به موضوع الکترومغناطیس، درجات محدود ذرات در میدان مغناطیسی موجود است. بعد به بررسی رفتار ذراتی میپردازیم که اگر با یکپارچگی و پیوندی با یکدیگر، در حضور دوجنسی، بیش از تعداد ابتداییشان، هر چند از لحاظ تعداد بسیار اندک باشه و جرمشان را با یکیدیگر بههم اثرانداز میکنند. به این وسیله انرژی را از هدایت این ذرات آغاز میكنیم و بر این اساس، ذرات انتهایی احتمالاً به چنان سنگینبودن میرسند که بهاندازهای با دیگر اجسام اکتشافگری، خورندگی را ایجاد نمايد. به این سیاره مشکوک میشویم، زمانی که این امکان با بسیارند دیگر درسیارهها توسط دیگر استعدادهایی سعی در ایجاد میدانهایی برای هدایت، و در نهایت تجمیع، و این بیشتر درست بیاید.