او مدعی شد که حملات آمریکا با بمبهای سنگرشکن توانست تأسیسات عمیق هستهای ایران را هدف قرار دهد. ترامپ هشدار داده که در صورت گام برداشتن ایران بهسوی غنیسازی مجدد، حملات نظامی در دستور کار قرار خواهد گرفت. در سوی دیگر، برخی گزارشهای اسرائیلی از درخواست تلآویو برای تحویل جنگندههای B2 از آمریکا حکایت دارند؛ با این هدف که در صورت بازگشت ایران به روند غنیسازی، توانایی نابودی فوری مراکز هستهای را داشته باشند. این تحرکات درحالی صورت میگیرد که مقامات آمریکایی با صراحت اعلام کردهاند بهدنبال «دیپلماسی تسلیم» در برابر ایران هستند. اما تهران بارها تأکید کرده است که سیاست تسلیمپذیری را دنبال نمیکند. این در حالی است که بهرغم این فضای متشنج، ایران هیچگاه میز مذاکرات را ترک نکرده است. این آمریکاییها بودند که از برجام خارج شدند. اکنون نیز با وجود فشارها و تهدیدات، ایران همچنان بر اصل گفتوگو پایبند مانده است. مقامات امنیتی آمریکا اذعان کردهاند که ذخایر هستهای ایران در عمق زمین دفن شدهاند؛ بااینحال همچنان تلاش دارند از طریق فشار سیاسی و تهدید به فعالسازی «مکانیسم ماشه»، ایران را به توافقی جدید و دائمی وادار کنند؛ توافقی که نه با هدف حلوفصل مسائل، بلکه برای ایجاد سازوکاری برای محدودسازی دائمی برنامه هستهای ایران طراحی شده است.
مذاکره، از سر منطق
در تهران، تحلیل غالب آن است که باید از فرصت مذاکره بهره برد. نه بهمعنای تسلیم در برابر خواستههای غرب، بلکه برای جلوگیری از سناریوهایی خطرناکتر نظیر بازگشت تحریمهای سازمان ملل باید مذاکره کرد. برخی کارشناسان هشدار دادهاند که اگر مکانیسم ماشه فعال شود و قطعنامههای شورای امنیت که ذیل قطعنامه ۲۲۳۱ لغو شده بودند، مجدداً اجرایی خواهند شد و ایران ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل و بهویژه ماده ۴۲ قرار میگیرد. این وضعیت عملاً راه فروش نفت و تأمین اقلام حیاتی را حتی از سوی کشورهایی چون چین مسدود خواهد کرد. از اینرو، جریانهای عاقل و معتدل در کشور معتقدند که باید از مسیر گفتوگو، حتی با اروپا، استفاده کرد تا بتوان مانع از بازگشت پرونده ایران به شورای امنیت شد یا دستکم اجرای فوری آن را به تأخیر انداخت. بر همین اساس، طرحهایی در حال بررسی است که طبق آن، توافقی میان ایران و پایتختهای اروپایی شکل بگیرد؛ توافقی که اعمال مکانیسم ماشه را به تعویق اندازد و در همین حین، زمینهای برای رفع تحریمها فراهم سازد.
یک خبر خوب
بر پایه آخرین اخبار منتشر شده، جمهوری اسلامی ایران و سه کشور اروپایی آلمان، فرانسه و بریتانیا در مورد اصل مذاکرات به توافق رسیدهاند. به گزارش خبرگزاری تسنیم، یک منبع آگاه اعلام کرده که رایزنیها بر سر مکان و زمان دقیق مذاکرات همچنان ادامه دارد و هنوز مشخص نیست مذاکرات هفته آینده در کدام کشور برگزار خواهد شد. این گفتوگوها قرار است در سطح معاونان وزرای خارجه برگزار شود و تمرکز اصلی آن بر پرونده هستهای ایران و لغو تحریمها خواهد بود. این روند جدید در پی درخواست اروپا برای ازسرگیری مذاکرات شکل گرفته است. در گذشته نیز برخی کشورهای اروپایی در محافل غیررسمی ابراز تمایل کرده بودند که مذاکرات محدود اما منسجمی با تهران آغاز شود تا مانع از تشدید بحران و رسیدن پرونده به نقطهای غیرقابل بازگشت شوند.
* توافق و نقش اسرائیل
در این میان نباید نقش رژیم صهیونیستی را در برهم زدن مسیر دیپلماسی نادیده گرفت. اسرائیل در ماههای اخیر تلاش مضاعفی برای تحریک افکار عمومی غرب علیه ایران به کار بسته و با بزرگنمایی خطر برنامه هستهای کشورمان، سعی دارد اجماع جدیدی در اروپا و آمریکا علیه تهران شکل دهد. که البته با حمله به تاسیسات هستهای به بخشی از این نیتها رسیده است. مقامات تلآویو با تکیه بر همکاریهای امنیتی با برخی کشورهای منطقه، از جمله در تلاشاند تا فضایی تنشآلود علیه ایران ایجاد کنند که روند مذاکرات را تحت فشار قرار دهد.
*آینده چه خواهد شد؟
اکنون پرسش اصلی این است که آیا اروپا قادر خواهد بود نقشی مستقلتر از آمریکا ایفا کند؟ یا باز هم شاهد تبعیت کامل اروپا از کاخ سفید خواهیم بود؟ تجربه برجام نشان داد که اروپا بدون تضمین ایالات متحده، توان چندانی در حمایت عملی از توافقات ندارد. با این حال، باز شدن مجدد باب گفتوگوها میتواند بستری برای آزمودن این استقلال ادعایی اروپا باشد. مسیر پیشرو، دشوار اما باز است. بازگشت به دیپلماسی از مسیر گفتوگو با اروپا، هرچند پرچالش، اما میتواند مقدمهای برای تعامل گستردهتر – حتی با آمریکا – در آینده نزدیک باشد؛ مشروط به آنکه منافع متقابل به رسمیت شناخته شود. توافق اولیه برای مذاکره با تروئیکای اروپایی، گرچه گام کوچکی به نظر میرسد، اما در بستر بحران پیچیده کنونی، میتواند نقطه آغازی برای تحولی مثبت باشد. راهبرد ایران در حفظ موقعیت دیپلماتیک خود، همزمان با ایستادگی در برابر فشارهای نامتعارف، بار دیگر نشان داد که تهران بهرغم همه تهدیدها، عقلانیت سیاسی را کنار نگذاشته است.
source