بلکه بسیاری ریشه در سیاست‌های نادرست در حوزه‌های مختلف به ویژه در بخش شهرسازی، ساخت‌وساز بی‌رویه و فروش تراکم دارد؛ روندی که تهران را به شهری متورم، سنگین و پرجمعیت بدل کرده و فشار بی‌سابقه‌ای بر منابع آبی پایتخت وارد کرده است.

فقدان برنامه توسعه شهری

به گزارش «آرمان ملی»، محمدعلی سلمانیان کارشناس اقتصادی در این باره گفت: بی‌توجهی به برنامه‌های جامع توسعه شهری نشان می‌دهد که فروش تراکم و بی‌ضابطه ساختن ساختمان‌ها، در کنار رشد غیرمنطقی جمعیت، نه تنها ساختار شهر را بر هم زده، بلکه به بحران انرژی و منابع حیاتی به خصوص تامین آب در تابستان امسال دامن زده است. او افزود: با تصویب طرح جامع اول تهران در سال ۱۳۴۸، مقرر شد که جمعیت پایتخت در افق ۲۰ ساله به حداکثر ۵/۵ میلیون نفر برسد. این پیش‌بینی بر اساس توان تامین منابع آبی و خدمات شهری طراحی شده بود، اما از دهه‌های بعد، این سقف جمعیتی به‌طور کامل نادیده گرفته شد، در حالی که در سال ۱۴۰۵ قرار بود تهران تنها ۵/۵ میلیون نفر جمعیت داشته باشد، امروز جمعیت ساکن پایتخت به بیش از ۹ میلیون و ۶۷ هزار نفر رسیده است؛ عددی که بیش از ۷۰ درصد فراتر از پیش‌بینی اولیه است. این افزایش جمعیت، به‌طور مستقیم با سیاست‌های غیرمنطقی ساخت‌وساز، تغییر کاربری اراضی و فروش تراکم ارتباط دارد؛ سیاست‌هایی که بارگذاری بیش از حد بر منابع زیرساختی شهر را موجب شده‌اند.

تراکم فروشی بی‌سابقه

این کارشناس ادامه داد: از جمله دلایل اصلی چالش‌های طرح جامع تهران، تبدیل‌شدن نظارت‌های شهری به ابزاری ناکارآمد در برابر فشارهای اقتصادی و ساخت‌وسازهای غیرقانونی بود و شورای نظارت بر گسترش شهر تهران، که وظیفه اصلی‌اش کنترل توسعه شهری و جلوگیری از تجاوز به حریم‌های سبز و اراضی کشاورزی اطراف پایتخت بود، به تدریج از ایفای نقش خود بازماند و همزمان ساخت‌وسازهای گسترده در اراضی سبز شمال تهران و توسعه بی‌رویه در مناطق جنوبی، نه تنها منابع طبیعی را نابود کرد، بلکه مصرف آب را به‌طرز چشمگیری افزایش داد، در حقیقت بخش بزرگی از جمعیت کنونی تهران در مناطقی زندگی می‌کنند که اساساً برای سکونت چنین جمعیتی طراحی نشده بودند. سلمانیان اضافه کرد: افزایش فروش تراکم و صدور مجوزهای بی‌ضابطه برای برج‌سازی، به یکی از منابع درآمدی شهرداری‌ها تبدیل شد و به تدریج این سیاست در کوتاه‌مدت توانست مشکلات مالی مدیریت شهری را حل کند، اما در بلندمدت آسیب‌های عمیقی به ساختار تهران وارد آورد و در این میان، اضافه‌بار جمعیتی و افزایش تقاضا برای آب شرب، سیستم آبرسانی و تصفیه آب شهر را تحت فشار قرار داده و باعث شده است که تهران، در بسیاری از مواقع، برای تأمین نیازهای آبی خود به منابع خارج از حوضه آبریز طبیعی‌اش وابسته باشد و انتقال آب از سدها و منابع دوردست، علاوه بر هزینه‌های سنگین، مشکلات محیط‌زیستی را در مناطق مبدأ نیز تشدید کرده است.

ساخت‌وسازها و منابع آبی

سلمانیان توضیح داد: کمیسیون ماده پنج شهر تهران که نقش مهمی در تعیین ضوابط ساخت‌وساز دارد، در سال‌های گذشته عملاً به محلی برای تصویب افزایش تراکم و تغییر کاربری‌ها تبدیل شده است و این امر منجر به رشد عمودی و برج‌سازی‌های گسترده، بدون توجه به ظرفیت‌های زیرساختی و منابع آب شد و شبکه آبرسانی را بیش از پیش تحت فشار قرار داده و مصرف سرانه آب را به طرز چشمگیری افزایش داده است، در حالی که چنانچه این سیاست‌ها در دهه ۶۰ و ۷۰ شمسی کنترل می‌شد، جمعیت تهران امروز چنین رشدی نداشت و بحران آب به این شدت بروز نمی‌کرد. او ادامه داد: بی‌توجهی به طرح‌های جامع شهری، تهران را به شهری با تمرکز بی‌حد و حصر جمعیت و امکانات تبدیل کرد و سیاست‌گذاران شهری از همان ابتدا به‌جای توجه به تعادل جمعیتی و توسعه پایدار، بر تمرکز امکانات، مشاغل و خدمات در پایتخت متمرکز شدند و این تمرکزگرایی موجب مهاجرت گسترده از شهرستان‌ها به تهران شد، و نتیجه آن، رشد افسارگسیخته ساخت‌وساز و افزایش بی‌رویه تقاضا برای آب و سایر منابع شهری بود. در واقع، آنچه امروز بحران آب تهران را تشدید کرده، نه تنها کمبود بارش یا خشکسالی، بلکه خطاهای مدیریتی در دهه‌های گذشته است. سلمانیان با تاکید بر نقش موثر تراکم فروشی در ایجاد بحران کنونی در کم‌آبی گفت: گروه‌هایی از ذی‌نفعان، از یک سو به‌دنبال بهره‌برداری اقتصادی از تراکم‌فروشی بودند و از طرفی، هیچ راهکاری برای جبران فشار این توسعه بر زیرساخت‌های شهری ارائه نکردند و در نتیجه، ساخت مجموعه‌های مسکونی و تجاری عظیم در مناطق مختلف شهر، بدون پیش‌بینی منابع آب کافی برای پاسخ به نیازهای آنها استمرار یافت و در نهایت این سیاست‌ها حتی سبب شد که تهران از نظر منابع آبی به‌طور کامل وابسته به طرح‌های انتقال آب از مناطق دورتر شود؛ طرح‌هایی که خود بحران‌های تازه‌ای را در حوضه‌های آبریز مبدأ ایجاد کرده‌ و در ادامه تشدید بحران آب تهران، اکنون به مرحله‌ای رسیده که حتی مصرف روزانه شهروندان تحت محدودیت قرار گرفته است. این کارشناس معتقد است: شبکه آب شهری نه‌تنها با کمبود منابع مواجه است، بلکه زیرساخت‌های فرسوده و فشار بیش از حد، احتمال قطعی‌های مکرر را افزایش داده است واین معضل در حللی رخ داده که بسیاری از برج‌ها و ساختمان‌های بلندمرتبه تهران به سیستم‌های پرمصرف آب و انرژی مجهز هستند و هیچ سازوکاری برای مدیریت مصرف در این مجتمع‌ها در نظر گرفته نشده است.

راه برون‌رفت از وضعیت

او با بیان اینکه فقط فروش تراکم تنها به افزایش جمعیت منجر نشد، گفت: در این راستا نوعی بی‌توجهی ساختاری به ظرفیت‌های محیط‌زیستی تهران ایجاد کرد و مناطق کوهپایه‌ای که زمانی منبع تغذیه سفره‌های آب زیرزمینی و ریه‌های طبیعی شهر بودند، اکنون زیر لایه‌ای از بتن و آسفالت دفن شده‌اند و قطعاً نابودی این اراضی نه‌تنها منابع آب را کاهش داده، بلکه سیستم طبیعی جذب و ذخیره آب باران را از بین برده و به افزایش روان‌آب‌ها و هدررفت منابع آبی دامن زده است. این کارشناس تاکید کرد: امروز تهران دیگر توان توسعه افقی یا عمودی ندارد و هرگونه سیاست جدید ساخت‌وساز، بدون توجه به بحران‌های زیست‌محیطی، می‌تواند آینده‌ای تاریک‌تر برای پایتخت رقم بزند و اگر روند فعلی ادامه یابد، بحران کم‌آبی تهران به مرحله‌ای می‌رسد که مدیریت آن بسیار دشوار و پرهزینه خواهد شد. او درباره راهکار برون رفت از این شرایط گفت: راهکار اساسی برای کاهش فشار بر منابع آبی، نه‌تنها توقف فروش تراکم و کنترل شدیدتر ساخت‌وسازهای جدید است، بلکه نیاز به یک بازنگری اساسی در سیاست‌های توسعه شهری و مدیریت جمعیت دارد. در حقیقت چنانچه از همان ابتدا به جای تمرکز جمعیت و خدمات در تهران، سیاست توزیع متوازن امکانات در شهرهای دیگر دنبال می‌شد، امروز تهران نه این‌قدر متراکم بود و نه بحران آبش این‌قدر حاد. اما متأسفانه نگاه کوتاه‌مدت اقتصادی و بی‌توجهی به اصول پایدار توسعه، باعث شده که تهران به مرحله‌ای برسد که هر گونه اصلاح نیازمند هزینه‌های بسیار سنگین و تغییرات بنیادی باشد.

بازتاب ناکارآمدی

سلمانیان افزود: بحران آب تهران تنها یک مشکل فنی یا طبیعی نیست، بلکه بازتابی از ناکارآمدی ساختارهای مدیریتی و اقتصادی است. در سال‌های گذشته، سیاست‌گذاران برای تأمین بودجه شهرداری‌ها، دست به فروش تراکم و صدور مجوزهای بی‌ضابطه زدند، بی‌آنکه پیامدهای این تصمیم‌ها را بر منابع آبی و کیفیت زندگی شهروندان در نظر بگیرند. این نگاه درآمدی به شهرسازی، امروز به یک بحران فراگیر بدل شده که نه‌تنها تهران بلکه امنیت آبی کشور را نیز تهدید می‌کند. از این رو، شاید امروز زمان آن رسیده که فروش تراکم به‌طور کامل متوقف و سیاست‌های تشویقی برای خروج جمعیت از تهران طراحی شود. بدون شک کاهش فشار جمعیتی و بازگرداندن بخشی از منابع مالی به پروژه‌های احیای منابع آب و زیرساخت‌های فرسوده، می‌تواند گام مهمی در مدیریت بحران باشد. اما تحقق این هدف، نیازمند یک اراده سیاسی قوی و همکاری میان دستگاه‌های مختلف اجرایی است.

 

 

 

source

توسط mohtavaclick.ir