فرارو- در جدیدترین ماجراجویی اسمورف‌ها، دنیای کوچک و آبی این موجودات محبوب بار دیگر جان می‌گیرد؛ این بار با ترکیبی از نوآوری‌های داستانی، صداپیشگان مطرح و جلوه‌های بصری خلاقانه که جذابیتی دوچندان به این مجموعه کلاسیک می‌بخشند.

به گزارش فرارو به نقل از راجر ابرت،   در تازه‌ترین قسمت از مجموعه انیمیشن‌های اسمورف‌ها، شاهد تحولی غیرمنتظره در تاریخچه این شخصیت‌های آبی‌رنگ و کوچک هستیم؛ شخصیت‌هایی که نخستین‌بار در سال ۱۹۵۸ توسط هنرمند کمیک بلژیکی، پی‌یو (نام اصلی: پیر کولیفورد) خلق شدند. در طول نزدیک به هفت دهه، هر یک از حدود صد اسمورف، با ویژگی‌ای منحصر‌به‌فرد شناخته می‌شدند؛ ویژگی‌هایی همچون تنبلی، اخمو بودن، نان‌پزی یا پزشکی. اما در این فیلم، تغییری قابل توجه به چشم می‌خورد: اسمورف‌هایی تازه با نام‌هایی معمولی چون «کن» و «ران» وارد داستان می‌شوند؛ نام‌هایی که برخلاف گذشته، دیگر صرفاً نمایانگر یک صفت مشخص نیستند.

در این نسخه نیز مانند آثار پیشین، علاقه‌مندان قدیمی با مضامینی آشنا روبه‌رو می‌شوند؛ از جمله جایگزینی واژه‌ها با کلمه «اسمورف» و فضای کودکانه و مهربان داستان. با این حال، فیلم از همان آغاز با چرخشی نو همراه است. موسیقی تیتراژ آغازین، که ابتدا با ملودی آشنای ساخته هانا-باربرا شروع می‌شود، خیلی زود به آهنگی شاد و پاپ از تایلر تغییر می‌یابد که همراه با رقصی به سبک باسبی برکلی اجرا می‌شود؛ حرکتی که حال و هوای متفاوتی به اثر می‌دهد.

بینندگان به گروهی از اسمورف‌ها معرفی می‌شوند: از جمله دست‌وپا چلفتی، لیست‌نویس، باهوش، نگران و جلوه‌های صوتی. همچنین اسمورفت (با صداپیشگی ریحانا که در تولید فیلم نیز نقش داشته) و رهبر غیررسمی گروه، پاپا اسمورف (با صدای جان گودمن) نیز در میان شخصیت‌ها حضور دارند. اما پاپا اسمورف رازی مهم را پنهان کرده است: کتابی جادویی، تنها نسخه‌ای از چهار کتابی که جادوگران شرور نتوانسته‌اند تصاحب کنند. در صورتی که دشمنان به تمام کتاب‌ها دست یابند، می‌توانند نقشه شوم خود برای تسلط بر جهان را عملی کنند. پاپا اسمورف با کمک دو برادر قهرمان خود، کن ریش‌قرمز (با صدای نیک آفرمن) و ران ریش‌بلوند (که در یک فلاش‌بک ظاهر می‌شود، با صداپیشگی کرت راسل) در تلاش است تا از این خطر جلوگیری کند.

در این میان، شخصیتی جدید با نام «بی‌نام» (با صداپیشگی جیمز کوردن) وارد ماجرا می‌شود. او با لهجه بریتانیایی سخن می‌گوید و دچار بحرانی وجودی است، چراکه هیچ ویژگی بارزی ندارد که هویتش را تعریف کند و نامی به او ببخشد. از آنجاکه نگهبان نام‌ها دیگر ایده‌ای برای او ندارد، بی‌نام به جنگل می‌رود و ترانه‌ای درباره حس غریبه بودن می‌خواند. در همین مسیر، قدرتی جادویی در او بیدار می‌شود که امکان شلیک پرتو نور از دستانش را فراهم می‌سازد. این رخداد توجه رازمِل، جادوگر شرور و برادر شخصیت منفی همیشگی داستان‌های اسمورف، گارگامل (که هر دو توسط جی‌پی کارلیک صداگذاری شده‌اند) را جلب می‌کند. او پاپا اسمورف را اسیر می‌کند و با تهدید به شکنجه، از او می‌خواهد محل پنهان‌بودن کتاب را فاش کند. در این لحظه کن، اسمورفت و بی‌نام با یکدیگر متحد می‌شوند تا پاپا اسمورف را نجات دهند؛ اقدامی که ماجراها و درگیری‌های متعددی را در پی دارد.

صداپیشگان این فیلم در سطحی قابل تحسین ظاهر شده‌اند؛ دن لوی در نقش دستیار آرام رازمِل، ناتاشا لیون با صدایی بی‌نظیر در نقش رهبر گروهی از موجودات پشمالوی نارنجی‌رنگ، و ساندرا اوه به‌عنوان شخصیت شجاع و باانگیزه‌ای به نام «ماکسی». فیلمنامه‌نویس اثر، پم بردی، تضادی هوشمندانه بین دو گروه برادران ایجاد کرده است: برادران شرور که نسبت به یکدیگر و دیگران بی‌رحم هستند و در سوی مقابل، پاپا اسمورف، کن و ران که شجاعانه برای حفظ جامعه‌شان می‌کوشند. جست‌وجوی بی‌نام برای یافتن «آن ویژگی خاص» و پیام‌های انگیزشی درباره امکان‌پذیر بودن هر چیز با همکاری، به‌نحوی لطیف و قابل‌فهم ارائه می‌شود؛ بدون آن‌که مزاحم روند ماجراجویانه داستان شود. شوخی‌های کودکانه همراه با طنزهایی ظریف برای والدین، تعادل مناسبی میان سرگرمی و معنا ایجاد کرده است. در این میان، حضور جانور دوست‌داشتنی‌ای به نام «تاردیگرید» (با صداپیشگی جیمی کیمل) نیز لحظاتی لذت‌بخش رقم می‌زند؛ به‌ویژه با نمایی اضافه در تیتراژ پایانی. از اسمورف جلوه‌های صوتی هم نباید غافل شد؛ یکی از جذاب‌ترین شخصیت‌های فیلم.

بردی، که پیش از این در آثاری چون «روبی گیلمن، کراکن نوجوان» و فیلم‌هایی با لحن تندتر مانند «هملت ۲» و «ساوت‌پارک: بزرگ‌تر، طولانی‌تر و سانسور نشده» فعالیت داشته، در این فیلم نیز موفق به برقراری تعادلی دقیق میان قلب، طنز و اکشن شده است. به‌ویژه در سومین بخش فیلم، که شخصیت‌ها از میان ابعاد مختلف عبور می‌کنند و با سبک‌های متنوعی از انیمیشن مانند کلی‌میشن، بازی‌های ۸ بیتی کلاسیک و طراحی کودکانه با مداد شمعی روبه‌رو می‌شویم. هر بخش با خلاقیت و شوخ‌طبعی خاصی همراه است و فرصتی برای فاصله‌گرفتن از فرم‌های آشنای دنیای اسمورف‌ها فراهم می‌آورد. در نهایت، پیام اصلی فیلم مبنی بر این‌که «مهربانی با ضعف اشتباه گرفته نشود» درسی ارزشمند برای زندگی و دلیلی روشن برای محبوبیت پایدار اسمورف‌ها نزد نسل‌های مختلف است.

source

توسط mohtavaclick.ir