خبرگزاری مهر– مجله مهر: در روزهایی که جامعه بیش از همیشه به آرامش و شفافیت نیاز دارد، عدهای از کانالهای تلگرامی با انتشار شایعاتی بیپایه، موجی از نگرانی و اضطراب را به جان افکار عمومی انداختند. که در تازهترین نمونه از این بازی روانی، شایعهی بسته شدن سفارتخانههای سوئد، فرانسه و اسپانیا و… در تهران بود؛ خبری که توسط منابع رسمی تکذیب شد، اما در همان ساعات اولیه، آثار روانی عمیقی بر بخشی از جامعه گذاشت.
عدهای از کارشناسان سواد رسانه و حتی ارتباطات بارها هشدار دادهاند که گسترش اخبار جعلی، بهویژه در حوزه روابط بینالملل، نهتنها امنیت روانی شهروندان را تهدید میکند بلکه به تشدید بیاعتمادی، بیثباتی اجتماعی و حتی آسیبهای اقتصادی هم منجر شود. با این حال، همچنان شاهدیم که برخی کانالها و صفحات مجازی، بیهیچ مسئولیتی، به پخش اخبار فیک ادامه میدهند؛ اخباری که نه صحت آنها بررسی میشود و نه عواقب آن برای جامعه اهمیت دارد.
بازی با روان مردم؛ چه کسی سود میبرد!
اینکه چهکسی از این فضا نفع میبرد، شاید در ظاهر پیچیده به نظر برسد، اما بررسی الگوهای تکرارشونده در رسانههای غیررسمی نشان میدهد هدف اصلی، ایجاد حس ناامنی و بیثباتی در میان مردم است. در شرایطی که اعتماد عمومی به رسانههای رسمی در حال بازسازی است، ایجاد اختلال در این مسیر میتواند برای گروههایی خاص، راه را برای تأثیرگذاری روانی، سیاسی یا اقتصادی باز کند.
برخی تحلیلگران، پخش اینگونه شایعات را بخشی از «جنگ روانی چندلایه» میدانند؛ نبردی که در آن هدف، اشغال سرزمین ذهن مردم است، اینکه مردم را بهجای مشارکت، در لاک سکوت، اضطراب یا مهاجرت فرو ببرند، شایعاتی مثل تعطیلی سفارتخانهها، درست در همین پازل مینشیند.
تلگرام یا مینگذاری روانی!
تلگرام سالهاست که بدل به بستری برای گردش آزاد اطلاعات شده، اما همین آزادی، گاه به جولانگاه بیاخلاقی رسانهای تبدیل میشود. وقتی هیچ نظارتی بر منبع خبر، زمان انتشار و راستیآزمایی محتوا وجود ندارد، اعتماد عمومی مانند نخ نازکی زیر بار شایعات پاره میشود.
با وجود فعالیت خبرگزاریهای رسمی، هنوز بخش قابل توجهی از مردم، کانالهای تلگرامی بیهویت را به عنوان منبع اول خبری خود انتخاب میکنند. شاید به این دلیل که سرعت انتشار در این فضا بالاست، یا چون روایتهایی که عرضه میشود، با هیجان و ترس همراهاند. اما این ترسآفرینی بیوقفه، در نهایت به فروپاشی روانی جامعه منتهی میشود، نه آگاهیبخشی.
شایعه، اعتیاد جدید عصر اطلاعات
برخی جامعهشناسان معتقدند شایعه در دنیای امروز، صرفاً محصول بیخبری نیست، بلکه خود به یک نیاز کاذب بدل شده است. مردم گاه ناخودآگاه به اخبار شوکآور و فاجعهبار تمایل دارند، حتی اگر دروغ باشند. در چنین فضایی، کانالهای غیررسمی با انتشار خبرهایی مثل تعطیلی سفارتخانهها، مثل فروشندگان یک مواد مخدر رسانهای عمل میکنند: خوراکی سریع، نگرانکننده و بیاعتبار، برای مصرف فوری درحالی که پیامد این اعتیاد، چیزی نیست جز ترس بیپایان. ترسی که منجر به فلج شدن جامعه میشود.
مسئولیت «مخاطب»؛ چرا هر چیزی را باور میکنیم؟
البته بخش قابل توجهی از چرخه شایعه، وابسته به ما است؛ مخاطبانی که بدون تأمل، خبرها را میخوانند، باور میکنند و دکمه فوروارد را میزنند. اگر ما زنجیره پخش شایعه را قطع نکنیم، هیچ فیلترینگی و هیچ قانونگذاری نمیتواند در برابر سیل ترسآفرینی مجازی بایستد.
در عصر اطلاعات، مسئول بودن فقط برای روزنامهنگاران و سیاستمداران نیست. مردم هم باید در برابر آنچه میخوانند و منتشر میکنند، پاسخگو باشند، پرسش ساده اما عمیق است: از پخش شایعهای که دل هزاران نفر را میلرزاند، چه کسی سود میبرد؟ پاسخ شاید روشن باشد؛ کسانی که امنیت روانی مردم برایشان اهمیتی ندارد، یا بدتر، آن را هدف گرفتهاند. حال وظیفه ماست که بین خبر و فریب، بین هشدار و هیاهو، تفاوت قائل شویم؛ پیش از آنکه روان جامعهمان در این طوفان بیپایان، از هم بپاشد.
source