
فریاد ناصری معتقد است، باید جریان فلسفی و ادبی بازار نشر بتواند یک شبکهسازی مناسب بین تولیدات و مخاطبان خاص خود بهوجود آورد.
فاطمه عبادی: شاعر و مدیر انتشارات حکمت کلمه، از چاپ ۱۰ عنوان کتاب جدید از ابتدای سال تا کنون خبر داد و در گفتوگوی اختصاصی با خبرگزاری سینا، گفت: خوشبختانه تعداد بیشتر این آثار متون تالیفی هستند. مجموعه داستان «سوختن» اثر رامین میرزایی، «نخجیر» داستان بلندی از مصطفی بیان، «آواهای مرگانه» (دفتر شعر هايكو) ترجمه جعفر علیزاده، «خیالپرداز» مجموعه شعر طهورا ذاکری، «چگونه میتوان در ارتباطات، بدون ایجاد تنش، به تفاهم دست یافت؟» نوشته بهاره افشاری، رمان «آنادل» اثر تیام سرابی، نمایشنامه «نقطه سر خط» نوشته مصطفی خانچی، مجموعه شعر «آشیانه خالی» از حسن ملایی، «خاک بازی» دو نمایشنامه از محمد قائمی و داستان «شکوفههای آذر» نوشته ولیاله نصری، عناوین این کتابهاست. بخشی از متون ترجمه شده در حوزه داستان یا فلسفه نیز در صف نشر است و امیدوارم با آغاز فصل پاییز، به چاپ برسند.
مشکلات نشر کتابهای فلسفی و ادبی
او در پاسخ به این پرسش که با توجه به فعالیت تخصصی در حوزه نشر کتابهای فلسفی و ادبی با داشتن مخاطب خاص، با چه موانع و مشکلاتی در حوزه فروش مواجه هستید؟ اظهارداشت: اصل مشکل بازار کتاب به روندهای سنتی آن برمیگردد. مثلا از ۵۰-۶۰ سال پیش، انحصار شبکه توزیع در دست بعضی از توزيعكنندگان کتاب است. همچنین بسترهای مناسب برای معرفی کتاب وجود ندارد؛ اگرچه فضای مجازی خیلی جاها به کمک ناشران آمده اما بسیاری وقتها هم این شرایط برای همه ناشرین مناسب نیست. یک ناشر به چه شکل و شیوهای میتواند کتابهای فلسفی مثلا از باروخ اسپینوزا، را در بستر فضای مجازی معرفی کند؟
شاعر مجموعه «گنجشکها روی برف راه میروند»، با این توضیح که باید جریان فلسفی و ادبی بازار نشر بتواند یک شبکهسازی مناسب و درست، بین تولیدات و مخاطبان خاص خود بهوجود آورد، ادامه داد: از طرفی مخاطبان هدف هم بازخوردهای مناسبی به تولیدات این جریان نشان بدهند آن وقت میتوانیم امیدوار باشیم که اتفاقات خوبی میافتد. اما متاسفانه این بسترسازی و این شبکه وجود ندارد و فقدان آن موجب شده مخاطب نتواند خارج از جریانهای مانوسی که دنبال کرده، سراغ ناشران دیگر برود و جلب اعتماد یک کتابخوان فقط در مجراهای سنتی دنبال میشود. ضمن ارزش نهادن به فعالیت ناشرانی که با هدف و رویکرد جلو میروند برخی ناشران متقلب، کپیکار و دزد که آثار نهتنها هیچ ارزشی ندارد که کاملا ضدارزش است موجب ناامنتر شدن این شرایط شدهاند.
ناصری با بیان این که فقط ناشران مستقل که در عرصههای تخصصی فلسفه، هنر و ادبیات کار میکنند دچار مشکل نیستند، افزود: مثلا، نشر فرهنگستان هنر تعداد زیادی کتاب مهم و تخصصی منتشر کرده است؛ اما بهجز مخاطبان خاص، بسیاری هم این انتشارات را نمیشناسند در حالی که تامین مالی، امکانات و عرضه خوب دارد.
دلایل عدم استقبال از آثار جدی
شاعر مجموعه «سربازهای خسته، پشت خاکریزهای تخت»، در پاسخ به این پرسش که چه اتفاقی در جامعه باعث شده میزان استقبال از آثار جدی روزبهروز کمتر شود، گفت: متاسفانه یک پاسخ آماده که معضل جهانی و تاریخی دارد. از قدیم گفته میشود که آثار اندیشمندان و کارهای جدی، مهجور و مغفول ماندهاند؛ حتی در غرب هم همین شرایط است! در حالی که باید از این پاسخهای صریح و در ظاهر معقول گذشت و به سمت شناختهای درست رفت. اگر مسایل کمی عمیقتر بررسی شود ممکن است پاسخهایی پیدا کنیم؛ بهطور مثال چند وقت پیش با یکی از نوجوانان علاقهمند به موسیقی رپ، صحبت میکردم. وقتی متن شعر خودش را خواند من هم بخشی از بحر طویلهای هدهدمیرزا و دیگران را برایش خواندم. اصلا شناختی نداشت و ریتم و حالت شعرها برایش بسیار جالب بود. پس یک پاسخ هم میتواند این باشد که ماجرا بر سر ارائه بهروز در بستهبندی جدیده، اگرچه باز هم همه پاسخ نیست.
source