خبرگزاری مهر – مجله مهر: تصور کنید در ازدحام زائرانی که با گام‌های آرام و دل‌هایی مشتاق به مهم‌ترین مقصد جهان پیش می‌روند، ناگهان وسط مسیر (بلاگر) می‌ایستد، دوربین موبایلش را مقابل صورتش می‌گیرد و با لبخندی تصنعی برای هزاران فالوورش ژست می‌گیرد تا آنها را استوری کند که هم مخاطبان صفحه شخصی‌اش زیادتر شود هم بتواند لایک و ویوو بگیرد، چند قدم آن‌طرف‌تر زوج بلاگر دیگری از هر عمود و موکبی که رد شده‌اند آن را بهانه‌ای برای عکس‌های عاشقانه‌شان کردند، البته نه برای عکس‌های یادگاری که بخواهند بعدها آن را نگه دارند و به فرزندانشان نشان دهند تنها برای مخاطبان مجازی و صفحه‌ای که نشان دهد استوری‌های خوش‌آب‌ورنگشان از هیجان و پویایی نیفتاده است، شاید هیچ وقت تصور نمی‌کردیم که روزی سفر اربعین به صحنه و ویترینی برای نمایش پوشش‌های عجیب و غریب و تبلیغ سبک زندگی لوکس، عباهای متفاوت و رفتن به پاساژهای گران‌قیمت و اتاق‌های پنج ستاره همراه با صبحانه‌های رنگارنگ تبدیل شود.

در میان انبوه هزاران ویدئو و ریلز اینستاگرامی، صدای آشنای مداحی معروف پُر شده است: «بریم نجف… بریم نجف…»؛ اما این نوای نه از مسیر پرغبار کربلا، که روی تصاویر صیقل‌خورده و بارها ادیت‌شده بلاگرها نشسته جاگیر شده که با هر مصرع، مقدمه‌ای برای نمایش زاویه‌ای تازه از پیاده‌روی اربعین است گاهی نمای آهسته از گام‌ها، گاهی قاب کلوزآپ از چهره‌ای بلاگر و گاهی ورود در موکب‌ها تدوین ویدئو با چنان دقتی با ریتم مداحی هماهنگ شده که بیننده نمی‌داند غم را در دلش راه دهد یا چشمش دوباره روی زوایای چهره بلاگری که آرایش عجیب و غریب دارد بیفتد.

این رفتارها که در قالب استوری و پست در صفحات مجازی به اشتراک گذاشته می‌شود، با شأن و حرمت آن جایگاهی که قرار گرفته‌اند بی‌شک بیگانه است. آنان گاهی در حرمت‌شکنی‌های کوچک و بزرگ این دیار مقدس، پرده‌ای از بی‌توجهی به حقیقت زیارت برمی‌دارند و لنز دوربینشان، تنظیم می‌شود بر پوشش حجاب استایلی و تبلیغ سبک زندگی متفاوت و غیرمعقول‌شان البته تمام عکس‌ها با فیلترهای رنگارنگ گرفته شدند و حالا همه چیز آماده است تا در قالب یک «زیارت لاکچری» منتشر شود.

چهره‌ای که بلاگرها از زیارت کربلا می‌سازند

این تصاویر نمونه‌های بارزی هستند از چهره‌ای ناپسند و نامأنوس که متأسفانه این روزها در زیارت کربلا و به ویژه در ایام اربعین بیش از همیشه دیده می‌شود. بلاگرهایی که با پوشش‌های نامتناسب و زننده و ژست‌های نمایشی به جای آنکه حرمت این مکان مقدس را پاس بدارند، آن را به محلی برای خودنمایی و جلب توجه تبدیل کرده‌اند. البته بسیاری از این بلاگرها تنها برای خودنمایی نیست که محتوا تولید می‌کنند چون پشت برخی از این سفرها و نمایش پر زرق و برق قراردادهای تبلیغاتی برای پوشاک، لوازم آرایش، هتل و تورهای لاکچری نهفته است. اما علامت سوالی که در ذهن مخاطبان ایجاد می‌شود این است که مرز اخلاقی بین ثبت خاطره و تجارت با مقدسات دقیقاً کجاست.

زیارت امام حسین علیه‌السلام سفری است روحانی، سفری که باید دل‌ها را از تعلقات دنیوی پاک کند و انسان را به درک عمیق‌تری از ایثار، فداکاری و معنویت برساند؛ اما این جماعت بلاگر گویا از درک چنین مفاهیمی عاجزند. به جای آنکه در فضای معنوی حرم و پیاده‌روی‌های طولانی راهپیمایی، معنای واقعی عاشورا و پیام امام حسین علیه‌السلام را جستجو کنند، تمام توجه خود را معطوف به ثبت عکس‌ها و ادیت فیلم‌هایشان کرده‌اند. البته حضور این بلاگرهای حجاب استایل به حدی زیاد شده است که حتی صدای افراد در فضای مجازی هم درآمده و انتقادات زیادی به آنها می‌شود و می‌گویند که ای کاش این افراد حرمت جایگاه مکان مقدسی که هستند را به خاطر بازاریابی جدیدترین مدل‌های حجاب استایلی خدشه‌دار نکنند، عده‌ای هم بر این معتقدند که اگر «حجاب» به «استایل» تبدیل شد دیگر نه حرمتی دارد و ارزشی و نه معنا، چون دقیقاً وقتی حجاب می‌شود ژست لاکچری و قاب‌های سلفی یعنی دیگر ایمان و حیا داشتند در اولویت نیست بلکه میزان بالا رفتن فالوور و لایک‌ها مهم می‌شود.

این نمایشی که بلاگرها راه انداخته‌اند، تنها در فضای مجازی اثرگذاری ندارد بلکه در مسیر پیاده‌روی هم جنون بلاگری آنها قدعلم کرده است گاهی سد معبر می‌شوند، آرامش زائران را برهم می‌زنند و حتی فضای خصوصی آنان را بدون اجازه وارد کادر دوربین می‌کنند. مسیری که باید جایی برای اندیشه درونی و خلوت افراد باشد، به یک صحنه فیلم‌برداری دائمی و نمایش آنان تبدیل شده است و می‌بینیم پدیده‌ای که این بلاگرها نشان می‌دهند دیگر بخشی از یک آسیب فرهنگی بزرگ‌تر است آنها ناتوان «بودن در لحظه» را دارند و دیگر تمرکزی بر تجربه زیارت ندارند و به‌جای اینکه فرصتی برای درون‌نگری داشته باشند، به پروژه‌ای برای ساختن قاب‌های زیبا جهت نمایش به دیگران تبدیل شده است.

بلای بلاگرها از کربلا به دور

سفر به کربلا می‌تواند برای هر فرد، با هر باور و پیشینه‌ای، تجربه‌ای ارزشمند و متفاوت باشد اما همین مسیر، حرمت و جایگاهی دارد که پاسداشت آن بر عهده همه زائران است. رفتار و پوشش هر فرد در این فضا، نه‌تنها بیانگر میزان احترام او به این مکان مقدس است، بلکه بر تجربه و آرامش دیگر زائران هم تأثیر مستقیم می‌گذارد. وقتی فضای زیارت به صحنه‌ای برای نمایش و تبلیغ شخصی تبدیل می‌شود، نه تنها چهره خوشایندی در میان زائران کربلا ندارد بلکه به ندرت در فضای مجازی از این نوع محتوا حمایت می‌شود.

از طی طریق تا ویترین بلاگری در مسیر اربعین!

سکانسی که هیچ گاه به پایان نمی‌رسد

باد عصرگاهی با زوار همراهی می‌کرد گویی او هم شوق رسیدن داشت. پیرمردی با عصا، آهسته قدم برمی‌داشت و زیر لب ذکر می‌گفت. درست همان لحظه، چند قدم جلوتر، بلاگری کناره عبای میلیونی خود را بالا گرفته بود تا زرق و برقش بیشتر در کادر عکس بیافتد، بی‌خبر از آنکه کادر دوربینش بر روی سوژه‌ای فانی متمرکز است. پیرمرد از کنارش گذشت، بی‌آنکه نگاهش کند؛ انگار که او و دنیای ساختگی زرین اش اصلاً در این مسیر وجود نداشتند، چرا که او زر حقیقی را در نهایت این طریق یافته بود.

این دو دنیا، دو نگاه کاملاً متفاوت به کربلا، در یک قاب واحد کنار هم قرار گرفته‌اند؛ یکی زائرانی که با جان و دل در مسیر عشق قدم می‌زنند و دیگری کسانی که آنجا را به ویترینی برای نمایش خود تبدیل کرده‌اند.

روزی می‌رسد که هیچ دوربین عکس نگیرد و استوری برای خودنمایشی وجود ندارد اما خاک جاده، یاد حسین علیه‌السلام و معنای زیارت برای همیشه باقی می‌ماند؛ جایی که هیچ قاب عکس و فیلمی نمی‌تواند ادای دین به حسین علیه‌السلام و اهل بیتش را داشته باشد.

source

توسط mohtavaclick.ir