از سوی دیگر تحلیلگران بر این باور هستند، ریشه تمام این ناترازی‌ها، بیش از آنکه ناشی از مشکلات خارجی و تحریم و… باشد، مربوط به ناکارآمدی‌های داخلی و فقدان پاسخگویی و شفافیت در بخش‌های مختلف است که به تدریج ادارات و در انتها چنانچه تغییری حاصل نشود، کشور را تعطیل خواهد کرد. در این باره با هدایت‌ا… خادمی، نماینده ادوار مجلس گفت‌وگو کرده‌ایم که در ذیل مشاهده می‌کنید.

•    به دنبال تشدید بحران انرژی در حوزه‌های مختلف، زمزمه‌هایی جدی درباره استیضاح وزیر نیرو شنیده می‌شود. به نظر شما آیا استیضاح وزیر نیرو کنونی می‌تواند به حل یا کاهش ناترازی‌های کنونی در بخش‌های گوناگون بینجامد؟

–    در نظام‌های پیشرفته و هماهنگ، حضور یک فرد در مقام وزیری می‌تواند به طور مستقیم تحت تأثیر برنامه‌ریزی‌ها و سیاست‌گذاری‌های دولت قرار گیرد. این تأثیرگذاری می‌تواند به پیشرفت‌های ملموسی در حوزه‌های مختلف منجر شود. با این وجود، آنچه که در حال حاضر در کشور ما مشاهده می‌شود، نشان‌دهنده عدم وجود برنامه‌های مشخص و قابل پیگیری در حیطه مسئولیت‌های وزراست. به نظر می‌رسد که وزرا یا برنامه خاصی برای اجرای اهداف خود ندارند یا در صورت عدم تحقق برنامه‌هایشان، هیچ بازخواست و مطالبه‌ای از آنها صورت نمی‌گیرد که در نهایت این وضعیت به نوعی نارضایتی عمومی را به دنبال دارد، زیرا هیچکس پاسخگوی عدم تحقق اهداف اعلام شده نیست، حتی در مواردی که وزرا موفق به دستیابی به اهداف خود می‌شوند، معمولاً تقدیر و تشویق لازم را دریافت نمی‌کنند که این امر می‌تواند انگیزه آنها را تحت تأثیر قرار دهد. از این رو به نظر می‌رسد؛ استیضاح وزرا می‌تواند به عنوان یک راهکار مؤثر برای تغییر این روند در کشور ما مطرح شود که با ایجاد یک نظام رصد و بازخواست، وزرا متوجه خواهند شد که فعالیت‌هایشان تحت نظارت قرار دارد و باید پاسخگوی عملکرد خود باشند، در حقیقت این امر می‌تواند به افزایش کیفیت عملکرد آنها و بهبود وضعیت در حوزه‌های مختلف، از جمله انرژی، منجر شود که البته این رویکرد باید به دور از بازیهای سیاسی و جناح بازی‌ها و در راستای منافع و مصلحت ملی کشور انجام شود.

–    

•    استیضاح قطعاً یکی از حقوق نمایندگان مجلس به شمار می‌آید، اما آیا فقط انجام استیضاح بدون تعاملات لازم و وفاقی که می‌تواند کشور را در حوزه‌های مختلف به سرمنزل مقصود برساند، می‌تواند ابزاری کارآمد تلقی شود؟

–    به کارگیری افراد کارآمد در بخش‌های مختلف اعم از وزارت، مدیریت و… می‌تواند در کشورهای مختلفی منشأ تحول شود. در ایران، همانند بسیاری از کشورهای دیگر، وجود قابلیت‌های مناسب و احساس مسئولیت در میان وزرا می‌تواند به عملکرد مؤثر آنها منجر شود. تجربه موفق ماهاتیرمحمد، نخست‌وزیر سابق مالزی، نمونه‌ای بارز از این موضوع است، او با بهره‌گیری از برنامه‌ریزی‌های دقیق و سیاست‌گذاری هوشمند، توانست تحولات چشمگیری را در کشورش ایجاد کند و پیشرفت‌های قابل توجهی در حوزه‌های مختلف به ارمغان آورد. از این رو، این تجربه نشان می‌دهد که وزرا در صورتی که بتوانند برنامه‌ریزی مؤثری داشته باشند و احساس مسئولیت عمیق‌تری نسبت به کشور خود احساس کنند، می‌توانند منشأ تحولات مثبت و برکات فراوانی باشند. احساس مسئولیت نه تنها به وزرا انگیزه می‌دهد تا به دنبال تحقق اهداف خود باشند، بلکه باعث می‌شود که آنها به نیازها و خواسته‌های مردم توجه بیشتری داشته باشند و در نتیجه، عملکردشان بهبود یابد. به این ترتیب، ضروری است که وزرا در ایران نیز با الهام از تجارب موفق جهانی، به دنبال ایجاد برنامه‌های مدون و هدفمند باشند و با احساس مسئولیت در برابر کشور، به تحقق اهداف ملی کمک کنند. این رویکرد می‌تواند به بهبود وضعیت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور منجر شود و زمینه‌ساز پیشرفت‌های پایدار باشد.

•    به نظر شما ناترازی در بخش انرژی چرا تا حد و اندازه کنونی پیش رفته است و چرا تاکنون دولت‌های مختلف به راحتی از آن گذر کرده‌اند تا مشکل در اندازه حال حاضر تامین آسایش و رفاه مردم و پیشرفت صنایع و… را با چالش مواجه کند.

–    از حدود ۱۱ سال پیش، کاهش انگیزه برای ایجاد تحولات و اهداف جدید در کشور به وضوح مشهود بوده است. این روند در سال‌های اخیر به اوج خود رسیده و به‌گونه‌ای که می‌توان گفت تقریباً هیچ سرمایه‌گذاری جدی در حوزه انرژی، اعم از برق، آب و گاز، صورت نگرفته است. این وضعیت تنها ناشی از تحریم‌ها و مشکلات داخلی نیست، بلکه ریشه در ناکارآمدی مدیران و مسئولان در حوزه‌های مختلف دارد. برخی مدیران نه تنها در پذیرش مسئولیت‌های خود ناتوان بوده‌اند، بلکه حتی برنامه‌های اعلام شده نیز نتوانسته‌اند در زمان‌های پیش‌بینی شده عملیاتی شوند. به عنوان مثال، حدود ۸ سال و نیم پیش، ظرفیت تولید برق کشور به حدود ۷۵ هزار مگاوات می‌رسید، اما اکنون این ظرفیت به طور قابل توجهی کاهش یافته است. در حالی که تغییرات چندانی در زیرساخت‌ها به وجود نیامده، میزان تولید برق به دلیل بی‌توجهی و عدم پاسخگویی دولت‌ها در زمان خود کاهش یافته است. این وضعیت نشان‌دهنده یک خلأ جدی در مدیریت و برنامه‌ریزی است. عدم توجه به نیازهای اساسی کشور و عدم پاسخگویی به انتظارات مردم، به کاهش سرمایه‌گذاری و در نتیجه، به کاهش تولید انرژی منجر شده است. برای بهبود این شرایط، ضروری است که مدیران با احساس مسئولیت بیشتری به وظایف خود عمل کنند و برنامه‌های مؤثری برای جذب سرمایه‌گذاری و افزایش تولید انرژی تدوین نمایند. این امر می‌تواند به بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی کشور کمک کند و زمینه‌ساز تحولات مثبت در آینده باشد. در حال حاضر، میزان تولید برق کشور کاهش یافته است، با وجود اینکه ظرفیت‌های تولید قبلی همچنان وجود دارد و مسئولین نیز از تعریف ظرفیت‌های جدید خبر می‌دهند. این تناقض نشان‌دهنده ناکامی در برنامه‌ریزی‌های افزایش تولید است. اگرچه برنامه‌هایی برای افزایش ظرفیت تولید اعلام شده، اما واقعیت این است که نتایج ملموسی در این زمینه مشاهده نمی‌شود.

•    دلیل وجود مشکلات بسیار در حوزه‌های مختلف انرژی اعم از آب، برق، گاز و… در کشور چیست، آیا عوامل خارجی مثل تحریم و… بیش از مشکلات داخلی و ناکارآمدی و… باعث ایجاد بحران کنونی انرژی شده است؟

–    واقعیت این است که وعده‌هایی که برخی از مسئولین در دوره‌های مختلف داده‌اند و به آنچه که باید می‌رسیده نشده، باعث کاهش انگیزه و شفافیت در دولت‌ها شده است. این مسئله به ویژه درباره وزرای نیرو در دوره‌های مختلف تاکنون نیز صادق است. وزیر نیروی کنونی وعده داده بود که ناترازی برق را تا پایان سال گذشته یا چند ماه آینده حل کند، اما آنچه که مشاهده می‌شود نه تنها حل نشده، بلکه تشدید نیز شده است. این وضعیت بیشتر به این دلیل است که هیچ دولتی یا مسئولی در دوره‌های مختلف مورد مطالبه‌گری و بازخواست قرار نگرفته است.

•    به نظر شما راه برون رفت از این مشکلات در حال حاضر چیست؟ چرا که اگر هر دولتی دلیل تمام بحران‌ها را عملکردهای پیشین بداند، در گردابی ناتمام گرفتار خواهیم شد. در حال حاضر چه باید کرد؟

–    مشکل اصلی در این زمینه این است که اکنون باید سرمایه‌گذاری صورت گیرد و نیروگاه‌های جدید ساخته شود. قطعاً ما با کمبود سرمایه‌گذاری مواجه هستیم و نیاز داریم که از صندوق توسعه ملی برداشت کنیم. مقام معظم رهبری نیز در این خصوص به صورت مشروط مجوز صادر کرده‌اند. اگر این کار انجام شود و سرمایه‌گذاری لازم در شرایط بحرانی کنونی صورت گیرد، می‌تواند مشکلات کارخانه‌ها و بنگاه‌های اقتصادی را حل کند و قطعی‌های برق که کشور را حدود ۵۰ سال عقب نگه می‌دارد، کاهش یابد. این امر امیدواری‌هایی را ایجاد می‌کند که می‌توانیم به توسعه نسبی پایدار دست یابیم. در سال‌های قبل، به ویژه در حدود سال ۹۶، بسیاری از سرمایه‌گذارهای داخلی و خارجی تمایل داشتند که در حوزه تأمین انرژی فعالیت کنند، اما با قوانین سخت و سخت‌گیری اعمال شده تمام سرمایه‌گذاران، چه داخلی و چه خارجی، از ایران رفتند و ادامه شرایط برای آنها در داخل کشور ممکن نبود. این موضوع نشان‌دهنده ناکارآمدی در جذب سرمایه‌گذاری و مدیریت اقتصادی است. درست است که اکنون برای جذب سرمایه‌گذاران خارجی با مشکلاتی مواجه هستیم، اما باید توجه داشته باشیم که نباید سرمایه‌های داخلی را نیز از دست بدهیم. ایجاد تسهیلات و تشویق‌هایی برای سرمایه‌گذاران داخلی می‌تواند به حضور آنها در بخش‌های مختلف کمک کند. این امر نه تنها به تأمین انرژی کمک می‌کند، بلکه می‌تواند به رشد اقتصادی و ایجاد اشتغال نیز منجر شود. برای نجات کشور از بحران انرژی، لازم است که سیاست‌های جذاب و کارآمدی برای سرمایه‌گذاران داخلی طراحی شود. این سیاست‌ها می‌توانند شامل تسهیلات مالی، کاهش مالیات و ایجاد بسترهای مناسب برای فعالیت‌های اقتصادی باشند. با این اقدامات، می‌توانیم به بهبود وضعیت انرژی کشور کمک کنیم و از فرار سرمایه‌ها جلوگیری کنیم.

•    چرا ایران با وجود برخورداری از منابع انرژی غنی با مشکلات بسیار زیاد تامین انرژی در حوزه‌های مختلف روبه‌روست؟

–    ایران، به‌رغم تمام ظرفیت‌های غنی که در حوزه‌های مختلف انرژی دارد، با بحران‌های ناتمام و چالش‌های جدی مواجه است که وضعیت کشور را در این زمینه واقعاً دشوار کرده است. یکی از بزرگ‌ترین فرصت‌ها برای ایران، نیروی آفتاب و انرژی خورشیدی است که متأسفانه به‌طور کامل از آن بهره‌برداری نشده است. ما می‌توانستیم نیروگاه‌های خورشیدی زیادی را راه‌اندازی کنیم، اما هنوز در این زمینه عقب‌ مانده‌ایم. علاوه بر این، در خطوط انتقال انرژی در حوزه‌های مختلف، با افت و هدررفت زیادی مواجه هستیم که هنوز به‌طور کامل شناسایی نشده‌اند. این هدررفت‌ها و راه‌های فرار انرژی باید شناسایی و مدیریت شوند. اگر بتوانیم جلوی این هدررفت‌ها را بگیریم، قطعاً میزان زیادی از انرژی در بخش‌های مختلف، از جمله بنزین، نفت، گاز و برق، برای ما حاصل خواهد شد. برای حل این بحران، لازم است که برنامه‌های جامع و کارآمدی برای بهره‌برداری از انرژی‌های تجدیدپذیر، به‌ویژه انرژی خورشیدی، تدوین شود. همچنین، باید به بهینه‌سازی خطوط انتقال انرژی و کاهش هدررفت‌ها توجه ویژه‌ای شود. با این اقدامات، می‌توانیم به بهبود وضعیت انرژی کشور کمک کنیم و از ظرفیت‌های موجود به‌خوبی بهره‌برداری نماییم. در حقیقت، اگر بخواهیم به وضعیت کنونی کشور نگاه کنیم، متوجه می‌شویم که پیشرفت‌های ما در صنایع انرژی‌بر به حدی نبوده که با این میزان کمبود انرژی و خاموشی‌ها مواجه شویم. این وضعیت نتیجه عدم انجام اصلاحات و هدررفت انرژی در بخش‌های مختلف است. نبود سرمایه‌گذاری جدید و قاچاق انرژی، از جمله عواملی هستند که ما را با بحران انرژی به این شدت روبه‌رو کرده‌اند. متأسفانه، در این مدت کمتر مسئولی در این راستا پاسخگوی عملکرد خود نبوده و هیچ‌کس از آنها توضیح نمی‌خواهد. آخرین باری که ظرفیت جدید انرژی در کشور ایجاد شد، به سال ۸۹ برمی‌گردد، زمانی که حتی ما ظرفیت مازاد بر نیاز در بخش برق داشتیم. از آن زمان به بعد، نه تنها چنین روندی تکرار نشده، بلکه با کاهش انرژی مواجه شده‌ایم، در حالی که افزایش صنایع انرژی‌بر نیز نداشته‌ایم. این وضعیت نشان‌دهنده نیاز فوری به بازنگری در سیاست‌ها و برنامه‌های انرژی کشور است. لازم است که مسئولین به‌طور جدی به این بحران رسیدگی کنند و پاسخگوی عملکرد خود باشند. همچنین، باید اقداماتی برای جذب سرمایه‌گذاری‌های جدید و جلوگیری از هدررفت انرژی انجام شود تا بتوانیم به بهبود وضعیت انرژی کشور کمک کنیم.

ایران، به‌رغم تمام ظرفیت‌های غنی که در حوزه‌های مختلف انرژی دارد، با بحران‌های ناتمام و چالش‌های جدی مواجه است که وضعیت کشور را در این زمینه واقعاً دشوار کرده است

•    یکی از خبرهای منتشره صادرات آب و برق است آنهم در حالی که کشور با بحران جدی مواجه است. با توجه حوزه فعالیت شما و به عنوان نماینده ادوار مجلس، چنین امری انجام می‌شود و در چه سطحی؟

–    در حال حاضر، صحبت‌های زیادی در رابطه با صادرات برق و آب به کشورهای همسایه، مانند عراق و افغانستان، مطرح می‌شود، اما سوال اینجاست که آیا این میزان صادرات واقعاً با توجه به بحران ناترازی شدید انرژی در کشور، منطقی است؟ آیا این صادرات باعث افزایش ناترازی آب و برق در کشور می‌شود؟ متأسفانه، به دلیل عدم وجود آمار به‌روز و دقیق، نمی‌توان به‌طور قطع در این مورد اظهار نظر کرد. ولی باید بررسی کنیم که اصلی‌ترین عامل این ناترازی چیست. آیا این ناترازی ناشی از تحریم‌هاست، یا به دلیل نبود امکانات و زیرساخت‌ها، یا اینکه ناشی از کمبود نیروی انسانی کارآمد و مسئولان است؟ اعلام بحران ناترازی حدود ۱۱ سال پیش توسط مسئولین صورت گرفت و درخواست همکاری و برنامه‌ریزی شد، اما متأسفانه بعد از آن، بی‌توجهی به این موضوع ادامه یافت. تنها چیزی که باقی ماند، تکرار هشدارها و اعتراض‌ها بود. مدیران و مسئولانی که از آن زمان تاکنون انتخاب شده‌اند، متأسفانه فقط همین هشدارها را تکرار می‌کنند و هیچ راهکار و برنامه‌ریزی مناسب و عملیاتی ارائه نمی‌دهند. در این راستا، هیچ‌یک از مسئولینی که عملکرد خوبی نداشتند، مورد بازخواست قرار نمی‌گیرند و در رسانه‌ها نیز از آنها سوالی نمی‌شود که چرا برنامه‌هایشان عملیاتی نشده یا چرا نواقص رفع نشده است. به‌نظر می‌رسد که بیشتر از ناترازی انرژی، ما با ناترازی مدیران کارآمد مواجه هستیم. این موضوع نیازمند توجه جدی و اصلاحات اساسی در ساختار مدیریتی کشور است تا بتوانیم به بهبود وضعیت انرژی و دیگر حوزه‌ها کمک کنیم. در حال حاضر، میزان پیگیری و نظارتی که باید در مجلس و دولت در مورد مصوبات و کارهایی که در حال انجام است، صورت بگیرد، به شدت ناکافی است. این عدم پیگیری باعث می‌شود که بسیاری از منافع ملی و مسائل مصلحتی کشور به‌درستی مورد توجه قرار نگیرند و در نتیجه، بحران‌های موجود در حوزه‌های مختلف، از جمله انرژی، به‌طور جدی‌تر و عمیق‌تری ادامه یابد. مجلس به عنوان نهاد نظارتی باید به‌طور فعال‌تری در پیگیری مصوبات و ارزیابی عملکرد دولت وارد عمل شود. متأسفانه، این پیگیری‌ها به‌ویژه در زمینه بحران‌های انرژی و ناترازی‌های موجود، به حداقل رسیده و این موضوع می‌تواند عواقب جدی برای کشور به همراه داشته باشد. از این رو، ضرورت دارد که مسئولین و نمایندگان مجلس به‌طور جدی‌تری به مسائل ملی و مصلحت کشور توجه کنند و از طریق نظارت و پیگیری‌های مستمر، به بهبود وضعیت موجود کمک نمایند. در غیر این صورت، بحران‌های موجود نه تنها حل نخواهند شد، بلکه ممکن است به مشکلات بزرگ‌تری تبدیل شوند که به نفع هیچ‌یک از اقشار جامعه نخواهد بود.

 

•    افزایش قیمت بنزین با توجه به ضرر و زیان حاصل از تفاوت قیمت واردات و فروش آن، یکی از مواردی است که در روزهای اخیر در صدر رسانه‌ها قرار گرفته است و رئیس‌جمهور نیز بر آن تاکید دارند. نظر شما در این باره چیست؟

–    قطعاً قیمت بنزین در حال حاضر متناسب با نیازها و شرایط اقتصادی کشور نیست. افزایش قیمت بنزین که بسیاری از مسئولان بر آن تأکید دارند، باید با توجه به مجموع شاخص‌ها و عواملی که زندگی مردم را تحت تأثیر قرار می‌دهد، مورد بررسی قرار گیرد. به عنوان مثال، آیا میزان حقوق‌ها، کیفیت اینترنت و سطح زندگی مردم در ایران مشابه کشورهای دیگر است که بخواهیم افزایش قیمت سوخت را با آنها مقایسه کنیم؟ زمانی که قیمت بنزین افزایش می‌یابد، درآمد حاصل از این افزایش باید به‌طور مؤثری در حوزه‌های مختلف سرمایه‌گذاری شود، به ویژه در بخش‌های انرژی، گاز، نفت، آب و برق. اما تجربه نشان داده که این سرمایه‌گذاری‌ها به‌درستی انجام نشده و درآمدهای ناشی از افزایش قیمت‌های بنزین در دوره‌های گذشته به‌طور مؤثر مورد استفاده قرار نگرفته است. این عدم سرمایه‌گذاری نه تنها به بهبود زیرساخت‌ها و خدمات عمومی کمک نکرده، بلکه می‌تواند به افزایش نارضایتی عمومی و بحران‌های اجتماعی منجر شود. بنابراین، ضروری است که مسئولان به‌جای صرفاً افزایش قیمت‌ها، برنامه‌ریزی‌های دقیقی برای سرمایه‌گذاری در حوزه‌های انرژی و بهبود کیفیت زندگی مردم انجام دهند تا از این طریق هم به منافع ملی و هم به رفاه عمومی توجه کنند. در حال حاضر، دولت به قدری بزرگ و هزینه‌هایش زیاد است که درآمدهای حاصل از افزایش قیمت سوخت به‌جای سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها، صرف هزینه‌های جاری و غیرجاری خود می‌شود.

–    خاموشی‌های گسترده برق و قطعی آب، در نتیجه ناترازی انرژی در کشور به یک ضرورت غیرقابل انکار تبدیل شده است. تبعات اقتصادی حاصل از این قطع آب و برق در ابعاد مختلف چیست؟

–    آسیب‌های اقتصادی، اجتماعی و… در شرایطی که با خاموشی‌ها و قطع آب مواجه هستیم، به شدت محسوس است، در حقیقت این مشکلات نه تنها به بخش‌های اقتصادی آسیب می‌زند، بلکه تبعات اجتماعی و آموزشی نیز به همراه دارد. به عنوان مثال، قطع برق و آب می‌تواند باعث تعطیلی مدارس و کاهش کیفیت آموزش شود. دانش‌آموزان مجبورند یا به‌صورت آنلاین درس بخوانند یا کلاس‌هایشان تعطیل شود که این موضوع تأثیر منفی بر یادگیری و پیشرفت تحصیلی آنها خواهد گذاشت. نتایج این ناکارآمدی در امتحانات و معدل‌های پایین‌تر دانش‌آموزان خود را نشان می‌دهد و در آینده، توان علمی و مهارت‌های آنها در مقایسه با کشورهای دیگر کاهش می‌یابد. علاوه بر این، آسیب به بنگاه‌های صنعتی و مشکلات در صادرات و واردات نیز از دیگر تبعات این وضعیت است. بنابراین، ضروری است که دولت تصمیمات لازم را برای سرمایه‌گذاری در بهبود زیرساخت‌های انرژی اتخاذ کند. این سرمایه‌گذاری‌ها نه تنها به بهبود وضعیت فعلی کمک می‌کند، بلکه می‌تواند به رشد اقتصادی و اجتماعی کشور نیز منجر شود و از آسیب‌های بیشتر به بخش‌های مختلف جلوگیری کند. در نهایت، توجه به زیرساخت‌های انرژی و سرمایه‌گذاری در این حوزه می‌تواند به بهبود کیفیت زندگی مردم و افزایش بهره‌وری در تمامی بخش‌ها منجر شود.

 

 

 

 

 

 

 

source

توسط mohtavaclick.ir