در سه سالگی پدر خویش را از دست داد و تمام رنج و مشقت زندگی بر دوش مادرش بود که از راه نان پختن و کار کردن مخارج زندگی را تأمین میکرد، افتاد.
در سن هفت سالگی در مدرسه پهلوی سابق شروع به تحصیل کرد و با حافظه کمنظیری که داشت با بهترین معدلها تا سال ششم نظام قدیم ادامه تحصیل داد.
قرآن را در مکتبخانهای نزد عموی خود فرا گرفت و چون در محل زندگیش شهرستان کهنوج مدرسهای نبود از ادامه تحصیل بازماند.
سپس جهت تأمین مخارج زندی خانواده به جزیره کیش رهسپار شد، او گرمای طاقتفرسای جنوب را تحمل میکرد تا بتواند گوشهای از زحمات مادر زجرکشیده خود را جبران کند.
او از زمانی که خود را شناخت در امور دینی خود کوشش میکرد، بعد از سه سال تلاش در جزیره به کهنوج بازگشت و در راهسازی بین کهنوج و جیرفت مشغول به کار شد.
محمد شهسواری همواره میگفت؛ «کار با شرافت انسان را خوار و ذلیل نمیکند»، برای همین هم زندگینامه ائمه اطهار مخصوصاً حضرت اباعبداللهالحسین (ع) را الگوی زندگی خود قرار داده بود.
بعد از پیروزی انقلاب در سال ۵۸ در پمپ بنزین کهنوج مشغول کار شد.
با شروع جنگ تحمیلی؛ دیگر طاقت ماندن نداشت و تصمیم گرفت برای اولین بار در عملیات بیتالمقدس شرکت کند. در سال ۱۳۶۱ در اداره آموزش و پرورش کهنوج مشغول به کار شد.
شهادت فرمانده رشید میثم افغانی که با وی نسبت فامیلی داشت او را بیشتر شیفته جهاد و شهادت کرد و دو بار دیگر به جبهه اعزام شد.
در سال ۱۳۶۳ با لبیک به ندای امام خمینی برای چهارمین بار به جبهه شتافت و در تاریخ ۱۳۶۳/۱۲/۲۲ در شرق دجله به اسارت نیروهای بعثی درآمد.
او از مرگ واهمهای نداشت. شهید شهسواری، بزرگی روح خود را با دستان بسته در حالی که اسیر دشمن بود با فریاد «الله اکبر، خمینی رهبر» و «مرگ بر صدام، ضد اسلام» به نمایش گذاشت و فریادش در تاریخ طنینافکن شد.
مدت ۶ سال و نیم در اردوگاه موصل در اسارت بود و در این مدت با تلاش زیاد به حفظ قرآن کریم روی آورد.
در تاریخ ۱۳۶۹/۶/۱ به همراه سایر پرستوهای عاشق به میهن اسلامی بازگشت و دیدگان مادررنج کشیدهاش را نوری دوباره بخشید و موفق به دیدار پیشوا و رهبر خود شد.
امامی که با دیدن صحنه رشادت او در حال اسارت فرمود؛ خداوندا این عزیز را برای انقلاب نگهدار.
شهید شهسواری از سوی مسئولان مورد تفقد قرار گرفت و مدال شجاعت را از دست ریاست جمهوری دریافت کرد.
این آزاده قهرمان قبل از اسارت ازدواج کرده بود و دارای دو فرزند بود و بعد از اسارت نیز خداوند دو فرزند دیگر به ایشان عطا فرمود؛ سرانجام این آزاده سرافراز در ۱۳۷۵/۹/۲۰ برای انجام مأموریت فرهنگی در حالی که ملبس به لباس مقدس بسیجی بود با همان ساز و برگ جبهه در مسیر زاهدان به فیض شهادت نائل آمد.
منبع: نوید شاهد
انتهای خبر/ طهماسبی https://armanekerman.ir/vdciqzazwt1awp2.cbct.html
armanekerman.ir/vdciqzazwt1awp2.cbct.html
source