جامعه ایران در وضعیت تغییر از چه مسیری عبور خواهد کرد؟ «آرمان ملی» برای پاسخ به این سوالات با دکتر تقی آزادارمکی استاد دانشگاه و جامعه‌شناس گفت‌وگو کرده است. آزاد ارمکی معتقد است: «جامعه همواره در حال تغییر بوده است. تفاوت در اینجاست که این تغییرات از شکل پنهان خود خارج شده و در سطح جامعه آشکار شده است. در چنین شرایطی ساختارهای سیاسی ناگزیر به تبعیت از تغییرات اجتماعی خواهند بود و امر سیاسی تحت تأثیر امر اجتماعی قرار خواهد گرفت. امروز معنا، مفهوم و لذت زیستن برای مردم مهم شده است. نسل جدید ما نه نسل لمپن است، نه نسل بی‌دین و نه نسل ایده‌آل‌گرا. نسل جدید نسل واقع‌گراست. سوال مهم نسل جدید نیز این است که زندگی من چه شد؟ در این زمینه اگر پاسخ مناسب دریافت نکند به مهاجرت و ترک موقعیت تهدید می‌کند. امروز مهم‌ترین دغدغه مردم ایران مفهوم زندگی است و کمتر به ساحت‌های ایدئولوژیک توجه نشان می‌دهند. مردم ایران از رویکردهای ایده‌آلیستی و کمال‌گرایانه عبور کرده‌اند». در ادامه ماحصل این گفت‌وگو را می‌خوانید.

*از منظر جامعه شناختی هنگامی یک جامعه در وضعیت غیرقابل پیش‌بینی قرار می‌گیرد به چه معناست؟

امروز مردم دنبال نوعی از قدرت سیاسی هستند که بتوانند در کنار آن کنش‌گری اجتماعی انجام دهند. دموکراسی در هیچ جامعه‌ای با یک دولت قدرتمند به وجود نمی‌آید. دموکراسی زمانی شکل می‌گیرد که براساس جنگ یا انقلاب کلیت شاکله نظام سیاسی فروریخته و نظام جدیدی ایجاد شده است. این وضعیت به خصوص درباره جنگ‌های مهم و بزرگ تاریخ عینیت بیشتری داشته است. امروز جامعه ایرانی به این نتیجه رسیده که دولت توانایی حل مشکلات آن را ندارد. به همین دلیل جامعه امروز به جای فروپاشی و ویرانگری، منطق دیگری پیدا کرده است. جامعه ایران در حال انتقال قدرت از ساحت سیاسی به ساحت اجتماعی است تا از این طریق دولت منتخب خود را برساخت کند. جامعه ایران در شرایطی قرار گرفته که امکان استقرار یک دولت اقتدارگرای تمامیت‌خواه را فراهم نمی‌کند. اغلب کشورهایی که امروز دارای دموکراسی هستند این مرحله را در تاریخ خود طی کرده‌اند. شاید زودتر از ما این مرحله را طی کرده باشند، اما در یک مقطع زمانی این مرحله را پشت سر گذاشته‌اند. این وضعیت در کشورهایی مانند فرانسه، آمریکا و انگلیس رخ داده است. در اغلب این کشورها هنگامی که گروه‌های تمامیت‌خواه و اقتدارگرا اجازه نفس کشیدن به حیات اجتماعی خود را داده‌اند از این مرحله عبور کرده و به سمت دموکراسی حرکت کرده‌اند. هنگامی که یک دولت تمامیت خواه در جامعه مستقر است، کسی نمی‌تواند دنبال نقد وضعیت موجود و حرکت به سمت دموکراسی باشد. با این وجود هنگامی که دولت از قدرت فاصله می‌گیرد و در سمت دیگر فساد گسترش می‌یابد، شرایط برای بروز دموکراسی فراهم می‌شود. زمینه این اتفاق یک جنگ یا انقلاب داخلی بوده است. ما در سال‌های پس از جنگ هم می‌توانستیم به سمت دموکراسی حرکت کنیم. این در حالی بود که در آن مقطع زمانی دارای نقاط قوت مهمی هم بودیم. با این وجود در تحقق پروژه شکست خوردیم. در شرایط کنونی تحریم‌ها ما را در شرایط جنگی قرار داده و این وضعیت باعث شده که فغان از ساختارهای ناتوان بلند شود.

*یعنی معتقدید از پس یک دوران سخت، گشایش اتفاق خواهد افتاد؟

بله، مسأله حایز اهمیت در این زمینه این است که انرژی زیادی که در گذشته برای تمرکز قدرت مصرف می‌شد امروز به سطح جامعه کشانده شده است. امروز نیروهای موثر به جای اینکه در بالا باشند تلاش می‌کنند در پایین و در زیست جهان اجتماعی فعالیت کنند. به همین دلیل مجلس از قدرت کافی برای تصویب یک لایحه و الزام دولت به اجرای آن برخوردار نیست. اگرچه این مسأله به نوعی نشان از ضعف دارد اما در عین حال به معنای آمادگی برای ورود به مرحله جدید هم هست؛ نظام و ساختاری که در آن دموکراسی و قانون‌گرایی نمود بیشتری داشته باشد. در این شرایط ممکن است پوپولیست‌ها همچنان تحرک خود را داشته باشند. مجموعه انرژی که در ده‌های نخستین انقلاب و دهه بعدی در بالا متمرکز شده، امروز به سطوح پایین جامعه منتقل شده است. هنگامی که این انرژی انبوه یک‌باره به سطح پایین جامعه منتقل می‌شود، موجب تلاطم شدید خواهد شد. به همین دلیل زیست اجتماعی پرحادثه و دردسرساز می‌شود. در نتیجه جامعه با پدیده‌هایی مانند بهم‌خوردگی نظام خانواده و الگوی مصرف مواجه می‌شود. امروز جامعه ایران با انبوهی از انرژی انتقال یافته از بالا به پایین مواجه شده و به همین دلیل این وضعیت دردسرساز شده است. در شرایط کنونی صدای فغان و اعتراض از جامعه شنیده می‌شود و نشان می‌دهد که جامعه در حال هزینه دادن است. کسی که در حال حرکت است نفس نفس می‌زند. این وضعیت درباره جامعه نیز وجود دارد. جامعه‌ای که در حال تغییر است باید هزینه این تغییر را بپذیرد.

*این تغییر به چه سمتی خواهد بود؟

جامعه ایران تا دیروز برای نداشتن هزینه می‌داد اما امروز برای داشتن هزینه می‌دهد. در دنیای دیروز فقر به صورت فراگیر و مستمر وجود داشت. این در حالی است که امروز وضعیت طبقه پایین جامعه تغییر کرده و کمی جلوتر آمده است. طبقه پایین جامعه در طول این سال‌ها دستاوردهایی داشته، اما این دستاوردها برای زیستن کافی نیست. امروز طبقه پایین جامعه در کسب دستاوردهای جدید فقیر و ناتوان است. در نتیجه نوع فقر تغییر پیدا کرده است. تغییر نوع فقر انرژی برای تغییر ایجاد می‌کند. تغییری که همراه با ناله و اعتراض است. تغییرات در ساحت خانواده نیز وجود دارد. در خانواده دیروز کسی طلاق نمی‌گرفت و طلاق یک امر مذموم شمرده می‌شد. در حالی که با تغییر دغدغه‌های طبقه پایین امروز ظرفیت پذیرش طلاق افزایش پیدا کرده است. در نتیجه طبقه پایین جامعه با انرژی آزاد شده و متراکمی در زیست جهان خود مواجه است که دردسرساز و مشکل آفرین شده است. این تغییر مربوط به مفهوم زندگی در زیست جهان اجتماعی مردم جامعه است.

جامعه امروز به جای فروپاشی و ویرانگری، منطق دیگری پیدا کرده است. جامعه ایران در حال انتقال قدرت از ساحت سیاسی به ساحت اجتماعی است تا از این طریق دولت منتخب خود را برساخت کند

*مفهوم زندگی به محرک تغییر تبدیل شده است؟

در واقعیت اجتماعی مردم براساس آزمون و خطا عمل می‌کنند. امروز مردم ایران تصمیمات متعددی برای زندگی خود می‌گیرند. به عنوان مثال مغازه‌داری که در ابتدا یک مغازه لوازم‌التحریر دائر می‌کند، هنگامی که متوجه می‌شود در این کار سود کافی وجود ندارد ماهیت مغازه خود را تغییر می‌دهد و مغازه خود را به سوپرمارکت تغییر می‌دهد. حتی اگر در این زمینه نیز موفق نشد تصمیم دیگری می‌گیرد و مغازه جدیدی با ماهیت متفاوت دائر می‌کند. این مسأله نشان می‌دهد که مردم ایران براساس آزمون و خطا تصمیم‌گیری می‌کنند. نکته حایز اهمیت اینکه بستری که آزمون و خطا در آن اتفاق می‌افتد معطوف به نظام سیاسی است. این آزمون و خطا در مسائل دیگر اجتماعی مانند دوست‌یابی نیز وجود دارد. امروز مردم ایران در پیدا کردن دوست دغدغه‌های متفاوتی دارند و براساس آزمون و خطا برای خود دوست پیدا می‌کنند. این آزمون و خطا در مسائل اقتصادی، فرهنگی و سیاسی نیز وجود دارد. به همین دلیل ما دیگر به دام ایده‌آلیسم و رادیکالیسم نمی‌افتیم. نه دچار تحجر می‌شویم و نه دچار یک آرمان‌خواهی بزرگ. در چنین شرایطی است که اگر وضعیت اقتصادی ساماندهی شود و نظام سیاسی هم چنین تغییراتی را در خود ایجاد کند می‌توان به دموکراسی دست یافت.

*این تغییر در هرم بالای قدرت هم درک شده است؟

امروز همه مسئولان متوجه این وضعیت شده‌اند. جامعه ایران در حال حرکت به سمت جدیدی است. به همین دلیل شاهد بروز رهبران جدید و برنامه‌ریزی‌های جدیدی است. جنبش‌های اجتماعی زمانی شکل می‌گیرد که رقیب رادیکال و خطر فروپاشی وجود نداشته باشد. اگر آمریکا ایران را تهدید نظامی نمی‌کرد جامعه ایران خیلی زودتر فضای مدنی و دموکراسی خود را پیدا می‌کرد. اگر برخی مسئولان افشاگری نمی‌کردند، جامعه از برخی نهادهای ناکارآمد، وزیران پیر و مدیران ناتوان عبور می‌کرد. تغییر متوقف نشده که دوباره رخ بدهد. جامعه همواره در حال تغییر بوده است. تفاوت در اینجاست که این تغییرات از شکل پنهان خود خارج شده و در سطح جامعه آشکار شده است. در چنین شرایطی ساختارهای سیاسی ناگزیر به تبعیت از تغییرات اجتماعی خواهند بود و امر سیاسی تحت تأثیر امر اجتماعی قرار خواهد گرفت. امروز معنا، مفهوم و لذت زیستن برای مردم مهم شده است. نسل جدید ما نه نسل لمپن است، نه نسل بی‌دین و نه نسل ایده‌آل‌گرا. نسل جدید نسلی واقع‌گراست. سوال مهم نسل جدید نیز این است که زندگی من چه شد؟ در این زمینه اگر پاسخ مناسب دریافت نکند به مهاجرت و ترک موقعیت تهدید می‌کند. امروز مهم‌ترین دغدغه مردم ایران مفهوم زندگی است و کمتر به ساحت‌های ایدئولوژیک توجه نشان می‌دهند. مردم ایران از رویکردهای ایده‌آلیستی و کمال‌گرایانه عبور کرده‌اند. هنگامی که ساحت‌های ایدئولوژیک در جامعه متحول شد، دیگر رادیکالیسمی که شدت عمل به خرج دهد وجود ندارد. در چنین شرایطی چاره‌ای جز توجه به مطالبات اجتماعی وجود نخواهد داشت. اینجاست که می‌توان نسبت به دمکراسی و تقویت نهادهای مدنی امیدوار بود.

 

 

 

 

 

 

source

توسط mohtavaclick.ir