سرپرست گروه مطالعات تنظیم‌گری و سازماندهی فاوا:

سرپرست گروه مطالعات تنظیم‌گری و سازماندهی فاوا می‌گوید ایران با داشتن سرمایه انسانی جوان و باسواد و نیاز‌های گسترده بومی در حوزه‌هایی مانند سلامت الکترونیک، کشاورزی هوشمند و انرژی، از مزیت‌های رقابتی مهم در توسعه هوش مصنوعی برخوردار است. این ویژگی‌ها می‌توانند به ایجاد فرصت‌های نوآوری و تقویت بازار داخلی کمک کنند.

سرمایه انسانی و نیاز‌های بومی، مزیت رقابتی ایران در هوش مصنوعی است

اعظم مرتضوی کهنگی، سرپرست گروه مطالعات تنظیم‌گری و سازماندهی فاوا در پژوهشگاه ارتباطات و فناوری اطلاعات، در گفت‌و‌گو با خبرنگار خبرگزاری صداوسیما، درباره وضعیت ایران در سیاست‌گذاری، تنظیم‌گری و همکاری‌های بین‌المللی حوزه هوش مصنوعی توضیحاتی ارائه کرد.  

خبرنگار: با توجه به زیست بوم و امکانات موجود در کشور، سیاست‌های قابل اجرا در ایران، به کدام الگوی توسعه‌ای هوش مصنوعی در جهان نزدیک‌تر خواهد بود؟

خانم مرتضوی کهنگی سرپرست گروه مطالعات تنظیم‌گری و سازماندهی فاوا: با توجه به شرایط نهادی و همچنین نیاز کشور به استقلال داده‌ای و زبانی، به نظر می‌رسد ایران به سمت یک الگوی ترکیبی دولت‌محورِ تسهیل‌گر و محرک نوآوری حرکت کند. یعنی دولت نقش هدایتگر، تنظیم‌کننده کلان و سرمایه‌گذار در زیرساخت را داشته باشد و در عین حال بخش خصوصی موتور اصلی نوآوری باشد. وجود چند نهاد در حوزه فضای مجازی، رسانه و ارتباطات هم نشان می‌دهد که نیاز به یک نقش هماهنگ‌کننده از سوی دولت وجود دارد تا تداخل و خلأ سیاست‌گذاری کاهش یابد. در این مسیر می‌توان از تجربه‌های اتحادیه اروپا در قانون‌گذاری مبتنی بر ریسک، بریتانیا در حمایت بخشی از نوآوری و چین در سرمایه‌گذاری هدفمند درس گرفت.

خبرنگار: نقطه قوت‌های ایران در رقابت جهانی توسعه هوش مصنوعی چه مزیت‌ها و امکاناتی خواهد بود؟

خانم مرتضوی کهنگی سرپرست گروه مطالعات تنظیم‌گری و سازماندهی فاوا: ایران چند مزیت کلیدی دارد. اول، سرمایه انسانی جوان و باسواد است؛ ایران جزو کشور‌های برتر دنیا در تولید مقالات علمی این حوزه قرار دارد. دوم، نیاز‌های بومی گسترده در بخش‌های حیاتی کشور مانند سلامت الکترونیک، کشاورزی هوشمند، حمل‌ونقل، آموزش و انرژی، که یک بازار داخلی بزرگ و فرصت نوآوری ایجاد می‌کند. سوم، تجربه توسعه زیرساخت‌های بومی در شرایط محدودیت است؛ مثل شبکه ملی اطلاعات یا فعالیت شرکت‌های داخلی در حوزه سخت‌افزار، مراکز داده و سرویس‌های ابری که نشان می‌دهد کشور توان ایجاد زنجیره ارزش بومی در هوش مصنوعی را دارد. البته چالش‌هایی مثل محدودیت زیرساختی و سرمایه‌گذاری خارجی وجود دارد، اما سرمایه انسانی، نیاز‌های بومی و تجربه تاب‌آور کشور نقاط قوتی هستند که اگر در قالب یک راهبرد ملی هماهنگ به کار گرفته شوند، می‌توانند به نتایج مؤثری منجر شوند.

خبرنگار: با توجه به الگو‌های توسعه‌های کشورها، آیا میتوان انتظار ایجاد بستر‌های همکاری ایران با دیگر کشور‌ها در مسیر توسعه هوش مصنوعی را داشت؟

خانم مرتضوی کهنگی سرپرست گروه مطالعات تنظیم‌گری و سازماندهی فاوا: همکاری ایران با دیگر کشور‌ها در توسعه هوش مصنوعی امکان‌پذیر است، اما می‌توان بر همکاری‌های منطقه‌ای، کشور‌های هم‌زبان و کشور‌های آسیایی با شرایط مشابه تمرکز کرد. به طور مثال کشور‌های آسیای میانه، و همسایگان خاورمیانه که خودشان به‌دنبال ظرفیت بومی هستند. همچنین می‌توانیم با مشارکت در تدوین استاندارد‌های بین‌المللی و پروژه‌های علمی مشترک، جایگاه خود را تثبیت کنیم. باتوجه به اینکه ایران عضو کمیته‌های ایزو (ISO) و آی‌تی‌یو (ITU) است؛ می‌توان در تدوین استاندارد‌های هوش مصنوعی فعال‌تر بود و همکاری‌های غیرتجاری با دانشگاه‌های آسیایی و کشور‌های درحال‌توسعه داشت.

خبرنگار: مزیت‌های رقابتی هر یک از کشور‌های نام برده، چه مواردی است؟ وضعیت کنونی ایران در این موارد به چه صورت است؟

خانم مرتضوی کهنگی سرپرست گروه مطالعات تنظیم‌گری و سازماندهی فاوا: هر کشوری مزیت رقابتی متفاوتی در توسعه هوش مصنوعی دارد. انگلیس پیشرو در تنظیم‌گری و حکمرانی است، اتحادیه اروپا در چارچوب‌های حقوقی و مقررات مبتنی بر ریسک، ترکیه در بازار منطقه‌ای و نیروی انسانی ارزان، کانادا در پژوهش بنیادی و مقررات‌گذاری تسهیل گر، و چین در سرمایه‌گذاری کلان و مقیاس بازار. ایران هنوز در این حوزه‌ها به سطح جهانی نرسیده، اما تمرکز بر مواردی که مزیت نسبی دارد یعنی سرمایه انسانی، نیاز بومی و تجربه توسعه زیرساخت در شرایط محدودیت می‌تواند مفید باشد.

خبرنگار: آیا آماری از میزان سرمایه گذاری بر هوش مصنوعی در کشور وجود دارد؟

خانم مرتضوی کهنگی سرپرست گروه مطالعات تنظیم‌گری و سازماندهی فاوا: آمار‌های سرمایه‌گذاری در حوزه هوش مصنوعی در ایران پراکنده است و بیشتر در حوزه اقتصادی و مالی دنبال می‌شود که در حیطه تخصص من نیست. با این حال، بر اساس گزارش‌های منتشرشده می‌توان گفت که این ارقام در مقایسه با کشور‌های پیشرو یا حتی برخی کشور‌های همسایه بسیار پایین‌تر است و بخش عمده سرمایه‌گذاری‌ها نه در تجاری‌سازی، که بیشتر در حوزه پژوهشی و زیرساختی بوده است.

خبرنگار: با توجه به زیست بوم فناوری و صنعتی ایران در هوش مصنوعی و نیاز‌های کشور، رویکرد مورد نیاز در زمینه قانون گذاری و تنظیم گری ایران بهتر است به کدام الگو جهانی شبیه باشد؟

خانم مرتضوی کهنگی سرپرست گروه مطالعات تنظیم‌گری و سازماندهی فاوا: به نظر من با توجه به زیست‌بوم ایران، رویکرد مناسب در زمینه قانون‌گذاری و تنظیم‌گری هوش مصنوعی بیشتر به یک مدل ترکیبی شبیه است. از یک طرف، تجربه اتحادیه اروپا و چین در توجه به ریسک و حفاظت از حقوق شهروندان برای ما قابل توجه است. از طرف دیگر، انعطاف و حمایت از نوآوری که در کشور‌هایی مثل انگلیس، کانادا و آمریکا دیده می‌شود، هم اهمیت دارد. مدل‌های کاملاً سخت‌گیرانه مثل اتحادیه اروپا یا کاملاً بازارمحور مثل آمریکا با شرایط ایران انطباق کامل ندارند. به همین دلیل، به نظر من ایران نیازمند الگویی بومی است که عناصر هر دو رویکرد را در خود داشته باشد.

خبرنگار: چرا در گزارش «تحلیل تطبیقی سیاست‌ها و استراتژی‌های جهانی هوش مصنوعی و توسعه راهبردی برای حکمرانی ملی ایران» به کشور‌های حوزه خلیج فارس مثل امارات و عربستان که در حال توسعه هوش مصنوعی هستند پرداخته نشده؟
خانم مرتضوی کهنگی سرپرست گروه مطالعات تنظیم‌گری و سازماندهی فاوا: کشور‌های حوزه خلیج فارس مثل امارات و عربستان در زمینه هوش مصنوعی بسیار فعال هستند، اما بیشتر رویکرد آنها سرمایه‌گذاری مالی و جذب فناوری بوده است. امارات بیشتر بر جذب سرمایه خارجی و پروژه‌های پایلوت (پروژه‌های آزمایشی) مثل شهر هوشمند متمرکز است و عربستان هم در چارچوب چشم‌انداز ۲۰۳۰ سرمایه‌گذاری عظیم بر کلان داده‌ها و شهر‌های هوشمند دارد. هر دو کشور الگوی سرمایه‌گذاری‌محور و دولت‌محور را دنبال می‌کنند و هنوز از نظر تنظیم‌گری الگویی تثبیت‌شده ارائه نکرده‌اند؛ به همین دلیل در هدف این گزارش جایی نداشتند. در این پژوهش تمرکز ما روی کشور‌هایی بود که هر کدام یک مدل شاخص جهانی در سیاست‌گذاری هوش مصنوعی ارائه کرده‌اند؛ الگوی خلیج فارس بیشتر در حوزه جذب سرمایه و بازار آزمایشگاهی است که می‌تواند در گزارش تطبیقی خاص بررسی شود.

source

توسط mohtavaclick.ir