بی تردید طبیعت، مربی بی نظیری است که به طور غیر مستقیم نکاتی را به انسان می آموزد یکی از این موارد ذهنیت خرچنگی است که به نظریه خرچنگ ها در یک سطل نیز معروف است. این نظریه بیانگر همان طرز تفکر برخی افراد است که معتقدند اگر من نمی توانم بقیه نیز نباید بتوانند. مصداق این موضوع در فرهنگ شعر و ادب همان بیت معروف است:

دیگی که برای ما نجوشد              اصـلا بـگذار تـا نـجوشد

     شاید این موضوع ساده ای به نظر برسد ولی تاثیرات و البته تبعات سنگینی دارد چرا که اشخاص با این دیدگاه منافع فردی را بر منافع جمعی ترجیح می دهند. در واقع برخی اشخاص به هیچ وجه نمی خواهند موفقیت دیگران را ببینند و جایگاه های بهتر را فقط لایق خود می دانند. آنها بنا به دلایلی چون حسادت، رقابت نادرست، خشم و یا توطئه و به منظور ناکامی دیگران دست به چنین عملی می زنند. ضمن اینکه این مهم اعتماد به نفس شخص مورد هدف را نیز متاثر می کند چرا که از تلاش خود نصیبی نمی بیند.      

     گفتنی است ریشه این نظریه به الگوی رفتاری خرچنگ ها برمی گردد وقتی که در یک سطل به دام افتاده اند. در واقع با اینکه هر کدام از خرچنگ ها به راحتی می توانند از سطل خارج شوند ولی تلاش هایشان با مانعی به نام تلاش منفی دیگران مواجه شده و توسط دیگران تضعیف می شوند و در نهایت این نوع کارهای سلسله وار موجب تضعیف جمعی گروه می شود. حتی در مواردی چنگال های خرچنگی را که تلاش می کند، می شکنند تا دیگر نتواند بالا برود و اگر باز هم ادامه داد ممکن است او را از بین ببرند. دست آخر همه خرچنگ ها از گرسنگی می میرند و به دلیلی که همچنان ناشناخته مانده خودکشی دسته جمعی را ترجیح می دهند؛ متاسفانه موارد این طرز فکر در برخی مجموعه های مختلف کم نیست.

     مطالعات حاکی است ذهنیت خرچنگی نه تنها بر فرد تاثیرگذار است بلکه بازده یک مجموعه را نیز کاهش می دهد. به عبارتی و با وجود اینکه اعضای یک مجموعه هدف یکسانی دارند ولی از آنجایی این نوع رفتار به یک رویه تبدیل می شود غالب تلاش های فردی نیز بی نتیجه خواهد بود و در نتیجه مجموعه شکست خواهد خورد. همچنین ذهنیت خرچنگی به شدت مسری است و از افراد شروع شده و به سرعت در مجموعه شیوع پیدا می‌کند؛ چرا که بقیه نیز به تدریج چنین مسیری را پیش خواهند گرفت. البته این ذهنیت مسموم باعث رنج خود شخص نیز می شود. ضمن اینکه نوع خفیفی از ذهنیت خرچنگی نیز وجود دارد و آن زمانی است که شخص با بی تفاوتی از موفقیت های دیگران عبور می کند.

     از سویی نبود برخی فرهنگ های مدیریتی همچون عدم شایسته سالاری منجر به چنین رفتارهایی نیز می شود. به عبارتی وقتی که فردی بدون شایسته سالاری رشد می کند و خود را در مقابل اطرافیان مستعدتر از خود می بیند، برای حفظ موقعیت رو به این تفکر خرچنگی می آورد. بی تردید این نوع دیدگاه بر ایده پردازی، برنامه ریزی و همچنین اجرا در فرد و مجموعه نیز تاثیر گذار خواهد بود. در نهایت اینکه بهتر است از کسانی که به هیچ وجه تمایل ندارند از این ذهنیت دست بردارند فاصله بگیریم چرا که تبعات این نزدیکی ممکن است قابل جبران نباشد. ناگفته نماند ذهنیت خرچنگی قابل درمان نیز هست و می توان با تمرینات و البته با تلاش برای موفقیت خود از این تفکر دور شد.

 

source

توسط mohtavaclick.ir