ایسنا/خراسان رضوی دانشگاه و صنعت به یکدیگر نیاز دارند؛ دانشگاهها، زمینه تحقیقات کاربردی و عملی را فراهم کرده و مجموعه استعدادهایی را پرورش میدهند که آینده را شکل خواهند داد در حالی که صنعت، از تولید گرفته تا هنرهای خلاق، به تحقق تاثیر اقتصادی و اجتماعی دانش و نوآوری کمک میکنند.
جوامع باید از شتاب حاصل از همکاری مؤثر صنعت با شرکای دانشگاهی بهرهمند شود و گرد هم آوردن گروههای بین بخشی و بین صنعتی برای پیشرفت ضروری است. علاوه بر این، چنین روابطی میتوانند برای هر دو طرف سودمند باشند اما همکاری فقط یک کلمه است، به اقدامات و نگرش درست نیاز دارد؛ «حال چگونه هر دو طرف میتوانند به بیشترین همکاری کمک کنند؟».
ذینفعان در صنعت و دانشگاه باید انتظارات خود را با یکدیگر هماهنگ کنند. تصمیماتی در مورد مالکیت معنوی (IP) و عدم افشای اطلاعات، قابلیتهای فنی، توسعه کسبوکار، ساختارهای عملیاتی و موارد دیگر اتخاذ شود. دانشگاه و صنعت هر دو متعهد به حل مشکلات هستند. دانشگاه اغلب به دنبال گسترش مرزهای حوزههای تخصصی خود است. آنان اغلب به دنبال انتشار نتایج به عنوان مقالات با تاثیر بالا در مجلات علمی و همچنین دادههای پایه برای جذب بودجه تحقیقاتی بیشتر هستند. برای همکاری موفق، شرکای صنعت باید تمایل دانشگاه را برای تحقیق در زمینههایی که میتوانند آن را منتشر کنند و مورد توجه همتایان قرار گیرند، تشخیص دهند.
پس از همسو شدن انتظارات، شریک صنعتی باید شرحی از مشکل تحقیق تهیه کند و قبل از رسمی شدن مشارکت، آن را به دانشگاه ارائه دهد. بحثهای کوچکتر و بنیادیتر با اعضای هیات علمی و کارکنان نیز برای توافق در مورد اهداف، نقشها و مسوولیتها و دامنه مشارکت مفید است. برای مثال، میتوان ابتدا جلسه کلی بین اعضای هیات علمی و صنعت و سپس کارگاههای هدفمند برگزار کرد که در آن هر دو طرف میتوانند به ارائه استراتژی بپردازند و در مورد رفع مشکلات مدنظر، بحث کنند. نقطه تماس واحد نیز برای اطمینان از اینکه دامنه برنامه به خوبی بیان شده است، متخصصان کلیدی با هم مرتبط هستند و جدولهای زمانی ابلاغ و مدیریت میشوند، مفید است. علاوه بر این، این نقاط تماس به حل چالشهای اجتنابناپذیری کمک میکنند که در این بحثها در رابطه با مالکیت معنوی، دامنه پروژه و بودجه ایجاد میشوند.
جدولهای زمانی نیز باید همسو باشند. دانشگاهیان بر اساس تقویمهای دانشگاهی فعالیت میکنند که میتواند بر تحقیق تاثیر بگذارد. به جای نادیده گرفتن مشکل، همه همکاران باید در مورد جریان تحقیق به عنوان بخشی از طرح پروژه به توافق برسند. قرار دادن این بحثها بر اساس توافقنامه خدمات اصلی پس از مکالمات اولیه، راهی موثر برای اطمینان از همسویی و احترام به همه نیازها و محدودیتهای برنامه است. آنان باید به جای پیشنهاد پروژه کاملا شکل گرفته، ترتیبات بین دو سازمان را در اوایل فرآیند برای بحث در مورد جدول زمانی و سایر اجزای کلیدی تحقیق آغاز کنند.
سایت دی آنالیتیکال ساینتیست گزارش کرد، نکته طلایی در سراسر چالشهایی وجود دارد که با آنها مواجه خواهند شد و حمایت از دیدگاه مشترک به جای هدف کوتاهمدت است. اگر آرمانهای افراد و سازمانها ناشناخته باشد، مشکلی اساسی ایجاد خواهد شد که در طول همکاری خود را نشان میدهد و در نهایت مانع پیشرفت میشود. آگاهی از ارزش کار گروهی و تعهد متقابل برای پرداختن به مشکل، کلید هرگونه همکاری معنادار است.
انتهای پیام
source