در خوزستان، جایی که نفت از دل زمین می‌جوشد، آسمان هم‌زمان می‌سوزد. شعله‌های دائمی فلرها، شب‌های جنوب را روشن و نفس مردم را تیره کرده‌اند. هر لحظه از این آتش، نشانه‌ای از ثروتی است که دود می‌شود و هوایی که دیگر برای تنفس نمانده است. در سرزمینی که می‌تواند منبع انرژی پاک و ثروت ملی باشد، دود و داغی فلر‌ها حالا یادآور هزینه‌ی بی‌توجهی به محیط‌زیست و انسان است.

به گزارش گروه استان‌های خبرگزاری دانشجو، در دل شب‌های داغ خوزستان، شعله‌هایی بی‌وقفه در آسمان می‌رقصند. مردم سال‌هاست به آن‌ها عادت کرده‌اند؛ مشعل‌هایی که قرار بود نشانه‌ی پیشرفت صنعت نفت باشند، اما امروز به نماد هدررفت ثروت ملی و آلودگی نفس‌گیر جنوب ایران تبدیل شده‌اند. این شعله‌ها «فلر» نام دارند، و هر ثانیه سوختنشان یعنی اتلاف سرمایه، تخریب محیط‌زیست و آسیب به جان انسان‌ها.

 

مدتی است هوای خوزستان به‌قدری آلوده شده که نفس کشیدن برای مردم سخت شده. در بعضی شهرها شاخص آلودگی از حد خطرناک هم گذشته و به همین دلیل، مدارس برای چند روز تعطیل شده‌اند. اما این آلودگی از کجا می‌آید؟ بخش زیادی از آن به سوزاندن گازهای همراه نفت در فلرها برمی‌گردد؛ موضوعی که سال‌هاست ادامه دارد و حالا اثراتش بیشتر از همیشه خودش را نشان می‌دهد.

 

طبق گزارش‌های رسمی وزارت نفت و داده‌های بانک جهانی، ایران هر سال بین ۱۰ تا ۱۵ میلیارد مترمکعب گاز همراه نفت را در فلرها می‌سوزاند. این مقدار حدود ۱۰ تا ۱۲ درصد از کل گاز استخراج‌شده کشور است. همین عدد باعث شده ایران جزو چهار کشور اول دنیا در میزان سوزاندن گازهای همراه نفت یا همان فلرینگ باشد.

 

استان خوزستان بیشترین سهم را از این آلودگی دارد؛ چون حدود ۶۰ درصد فلرهای فعال کشور در این استان قرار دارند. در میدان‌های نفتی بزرگی مثل مارون، آغاجاری، منصوری و آب‌تیمور تا ۴۰ درصد گازی که از چاه‌ها بالا می‌آید، به جای اینکه جمع‌آوری و مصرف شود، مستقیماً سوزانده می‌شود.

 

همین سوختن مداوم گازها باعث انتشار حجم زیادی از دود و ذرات آلاینده در هوا می‌شود. این دودها شب و روز در آسمان خوزستان می‌مانند، روی نفس مردم، سلامت کودکان و حتی زمین‌های کشاورزی اثر می‌گذارند. حالا با شدید شدن آلودگی، مسئولان برای حفظ سلامتی دانش‌آموزان، ناچار شده‌اند مدارس را تعطیل کنند.

 فلرهای فروزان؛ ثروتی که هدر می‌رود و خوزستانی که هوا ندارد

 

در ماه‌های اخیر میزان ذرات معلق، دوده و ترکیبات گوگردی در هوای شهرهایی مثل اهواز، کارون، باوی، رامشیر، شوشتر و ماهشهر به‌طور چشمگیری بالا رفته است. نفس کشیدن برای مردم سخت‌تر شده و آسمان اغلب روزها خاکستری و سنگین است.

 

بر اساس پژوهش‌های دانشگاه علوم پزشکی اهواز، در مناطقی که نزدیک به فلرها قرار دارند، میزان ابتلا به بیماری‌هایی مثل سرطان ریه، آسم و ناباروری به‌مراتب بیشتر از میانگین کشور است. این یعنی آلودگی ناشی از سوزاندن گازهای همراه نفت، تنها هوا را آلوده نمی‌کند، بلکه مستقیماً بر سلامت مردم تأثیر می‌گذارد.

 

 

تصاویری از میدان‌های نفتی اطراف اهواز

 

ثروتی که دود می‌شود

برای درک عمق این بحران، کافی است نگاهی به جنبه‌ی اقتصادی ماجرا بیندازیم. بر اساس برآوردهای رسمی، گازهایی که هر سال در مشعل‌های نفتی سوزانده می‌شوند، ارزشی بین دو تا سه میلیارد دلار دارند؛ رقمی که اگر مدیریت درستی بر منابع انرژی کشور وجود داشت، می‌توانست چرخ بخشی از اقتصاد ایران را به حرکت درآورد.

 

این گازها نه تنها قابل استفاده‌اند، بلکه می‌توانستند نقش مهمی در توسعه‌ی کشور ایفا کنند. با همین حجم گاز، می‌شد برق چند استان را بدون خاموشی تأمین کرد. می‌شد آن را به عنوان خوراک صدها واحد پتروشیمی در اختیار صنایع پایین‌دستی گذاشت تا اشتغال و تولید در داخل رونق بگیرد. حتی می‌شد آن را به شکل LPG یا CNG فرآوری و صادر کرد تا درآمد ارزی پایداری برای کشور ایجاد شود.

 

اما واقعیت تلخ این است که هیچ‌کدام از این فرصت‌ها محقق نشده است. هر شب در آسمان خوزستان، شعله‌هایی زبانه می‌کشند که در ظاهر نشانه‌ی فعالیت صنعتی‌اند، اما در عمل، نشانه‌ی اتلاف ثروت ملی و تولید آلودگی گسترده هستند. میلیاردها دلار از سرمایه‌ی کشور، بی‌صدا در دل این شعله‌ها می‌سوزد و تنها دود، دی‌اکسید کربن و بیماری برای مردم به‌جا می‌گذارد.

این همان نقطه‌ای است که آلودگی هوا، بحران سلامت و اقتصاد ضعیف کشور به هم گره می‌خورند — جایی که هر مترمکعب گازِ سوخته، نمادِ فرصت از‌دست‌رفته‌ای است که می‌توانست زندگی بهتری برای مردم خوزستان و ایران بسازد.

تصاویری از وضعیت آلودگی هوا در خوزستان 

 

گازهای فلر نه زباله‌اند و نه بی‌ارزش. این گازها می‌توانند خوراک پتروشیمی، سوخت نیروگاه‌های کوچک، یا حتی منبع تولید برق باشند. اما نبود زیرساخت، سرمایه‌گذاری ناکافی و بی‌توجهی به قوانین زیست‌محیطی باعث شده این ثروت در آتش دود شود.

آخرین تصاویر از وضعیت آلودگی هوای خوزستان- اهواز

 

بهای سنگین برای زمین و مردم

سوزاندن گازهای فلر، علاوه بر اتلاف اقتصادی، منبع مهم انتشار گازهای گلخانه‌ای است.

برآوردها نشان می‌دهد گازهای فلر ایران سالانه بیش از ۳۰ میلیون تن CO₂ وارد جو می‌کنند — رقمی معادل انتشار سالانه‌ی یک کشور اروپایی کوچک.

 

افزون بر این، دمای هوای محلی در اطراف چاه‌ها گاهی تا ۵ درجه سانتی‌گراد بالاتر از میانگین منطقه ثبت شده است. ترکیب گرما، آلودگی و رطوبت بالا، هوای خوزستان را به یکی از سنگین‌ترین و آلوده‌ترین نقاط ایران تبدیل کرده است.

 

علاوه بر آلودگی مستقیم هوا، اثرات زنجیره‌ای و بلندمدتی دارد

*افزایش گازهای گلخانه‌ای: سوزاندن گازهای همراه سالانه حدود ۳۰ میلیون تن CO₂ تولید می‌کند — معادل انتشار سالانه‌ی ۷ میلیون خودرو.

 

*تخریب پوشش گیاهی و نخلستان‌ها: حرارت و گازهای اسیدی اطراف فلرها، خاک را شور و اسیدی می‌کنند، ریشه‌ی گیاهان را می‌سوزانند و باروری زمین را کاهش می‌دهند.

 

*آب‌های سطحی آلوده: ذرات معلق و ترکیبات سولفوری روی زمین و آب‌های سطحی می‌نشینند و ترکیبات سمی تولید می‌کنند که وارد سفره‌های آب زیرزمینی می‌شوند.

 

*گرمایش محلی: در مناطق اطراف چاه‌ها، دمای سطحی تا ۵ درجه سانتی‌گراد بالاتر از میانگین ثبت شده است؛ به‌ویژه در شب‌هایی که فلرها شدیدتر می‌سوزند.

 فلرهای فروزان؛ ثروتی که هدر می‌رود و خوزستانی که هوا ندارد

 

گازهای فلر فقط متان نیستند. همراه با سوختن آن‌ها، ده‌ها ترکیب شیمیایی خطرناک وارد هوا می‌شود؛ از جمله:

دی‌اکسید گوگرد (SO₂) و اکسیدهای نیتروژن (NOₓ) که عامل اصلی باران اسیدی‌اند.

منواکسید کربن (CO) که باعث کاهش اکسیژن خون و سردردهای مزمن می‌شود.

ترکیبات آروماتیک مانند بنزن و تولوئن که سرطان‌زا هستند.

ذرات معلق ریز (PM₂.₅ و PM₁₀) که به عمق ریه نفوذ می‌کنند و موجب التهاب و بیماری‌های تنفسی می‌شوند.

و در سوخت ناقص، دوده‌ی سیاه (Black Carbon) تولید می‌شود؛ یکی از آلاینده‌های قوی تغییر اقلیم که گرمای منطقه را تشدید می‌کند.

 

فلرهای فروزان؛ ثروتی که هدر می‌رود و خوزستانی که هوا ندارد

این ترکیبات، در هوای مرطوب و گرم خوزستان، پایداری بالایی دارند و در نزدیکی زمین باقی می‌مانند — درست جایی که مردم نفس می‌کشند.

 

وعده‌هایی که هنوز در آتش می‌سوزند

پروژه‌های متعددی برای مهار فلر طراحی شده‌اند؛ از جمله NGL 3100، 3200 و 3300 که قرار است گازهای همراه میادین بزرگ را جمع‌آوری و به خوراک پتروشیمی‌ها تبدیل کنند.

اما بسیاری از این پروژه‌ها یا سال‌هاست در تأخیرند، یا به‌صورت ناقص اجرا می‌شوند.

تحریم‌ها، کمبود سرمایه‌گذاری، و تعدد نهادهای تصمیم‌گیر، از جمله دلایل اصلی کندی اجرای طرح‌ها عنوان می‌شود.

 

 

فلر بدون شعله؛ آینده‌ای ممکن

در کشورهای توسعه‌یافته مثل نروژ، میزان فلرینگ به کمتر از ۰.۵ درصد رسیده است.

آن‌ها با استفاده از فناوری‌های نو مانند واحدهای مینی‌NGL و تولید برق از گازهای فلر، هم آلودگی را حذف کرده‌اند و هم درآمد پایدار ساخته‌اند.

 

در ایران نیز کارشناسان بر این باورند که با سرمایه‌گذاری هدفمند و نظارت مؤثر، می‌توان ظرف چند سال بخش عمده‌ای از فلرها را خاموش کرد.

به‌ویژه در خوزستان، جایی که هر شعله فلر یادآور سوختن هوای مردم و آینده‌ی زمین است.

 

فلرهای فروزان خوزستان تنها آتش گاز نیستند؛ آینه‌ای از سیاست‌های ناکارآمد، زیرساخت‌های فرسوده و غفلت از انسان و محیط‌زیست‌اند.

تا زمانی که این شعله‌ها می‌سوزند، هر نفس در خوزستان بهای سنگینی دارد — بهای بی‌توجهی به ثروتی که می‌توانست چراغ توسعه باشد، نه مشعل تخریب.

 

 

 

 

source

توسط mohtavaclick.ir