ایران امروز با نفسگیرترین بحران آبی تاریخ خود دستوپنجه نرم میکند و با سرعتی نگرانکننده در حال تجربهی خشکسالی، افت منابع زیرزمینی و فرونشست است؛ اما در دل این واقعیت تلخ، یک پرسش بنیادین قرار دارد: چگونه کشوری که روزی یکی از پایدارترین سامانههای مدیریت آب جهان یعنی قنات را پدید آورد، حالا با مشکل بیآبی دست به گریبان شده است؟
در تاریخ مهندسی آب، دو نام بیش از همه جلب توجه میکنند؛ قنات ایرانی و آکوداکت رومی. دو راهحل که در دو سوی جهان باستان متولد شدند، اما هر دو پاسخی بودند به این حقیقت ساده و تلخ بودند که بدون آب، هیچ تمدنی وجود نخواهد داشت.
تمدن ایران و روم باستان یک دغدغهی مشترک داشتند، اما دو فلسفهی کاملاً متضاد را دنبال کردند. ایرانِ کمبارش، راهی زیرزمینی، بادوام و سازگار با طبیعت را برگزید؛ سیستمی که با کمترین تبخیر، بدون مصرف انرژی و با فهم عمیق از جغرافیا، آب را از کوهها به دشتها میرساند. در سوی دیگر، امپراتوری روم باستان با جمعیت روبهافزایش و عطش توسعه، مسیرهایی سنگی و چشمگیر ساخت که هم وسیلهی انتقال آب بودند و هم نمایش قدرت.
این مقاله، داستان قنات ایرانی و آکوداکت رومی است؛ روایت تقابل دو جهانبینی که درسهای آن، امروز بیش از هر زمان دیگری، برای ما حیاتی به نظر میرسد.
برای ثبتکردن تصاویر این مقاله، به طولانیترین قنات جهان یعنی قنات زارچ در استان یزد رفتیم. در ادامهی مقاله، تصاویر قنات زارچ و تاریخچهی آن را مرور میکنیم.
قنات، نبوغ پنهان سههزارساله در دل کویر
source