خشونت مبتنی بر جنسیت، داستانی تلخ و تکراری در سراسر جهان است. سازمان جهانی بهداشت گزارش میدهد که حدود ۸۴۰ میلیون زن در زندگی خود طعم خشونت خانگی یا جنسی را چشیدهاند؛ آماری هولناک که از سال ۲۰۰۰ تقریباً هیچ تغییری نکرده است.
عواملی چون بحرانهای اقلیمی، فقر و بیثباتی اقتصادی نیز به این آتش دامن میزنند. اما حالا، پژوهشی نزدیک به دهساله در استرالیا راهکاری موقت و البته بحثبرانگیز را پیش رو گذاشته است: یک داروی ضدافسردگی رایج میتواند نرخ خشونت خانگی را در مردان تکانشی بهشکل چشمگیری کاهش دهد.
یک سال پس از شروع آزمایش، موارد گزارششده ۵٫۷ درصد کاهش یافته بود
پژوهشگران دانشگاه نیوساوثولز و نیوکاسل در این مطالعهی بیسابقه، از سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۲۱ تعداد ۶۳۰ مرد محکوم به جرائم خشونتآمیز را زیر نظر گرفتند. این افراد در کارآزمایی دوسوکور شرکت کردند؛ به این معنی که نه خودشان و نه پژوهشگران نمیدانستند چه کسی داروی واقعی دریافت میکند و چه کسی دارونما. داروی مورد آزمایش سرترالین (Sertraline) بود، یک مهارکننده بازجذب سروتونین (SSRI) که با نام تجاری زولوفت نیز شناخته میشود.
نتایج شگفتانگیز بود. در پایان مطالعه، مردانی که سرترالین مصرف میکردند، بهمراتب کمتر به خشونت خانگی روی آورده بودند. برای نمونه، یک سال پس از شروع آزمایش، موارد گزارششده در این گروه ۵٫۷ درصد کمتر از گروه دیگر بود.
اما پژوهشگران گزارش میدهند که تأثیر بلندمدت آن خیرهکنندهتر بود. تا پایان پژوهش، نرخ تکرار خشونت خانگی (که بیش از یک تخلف در ۲۴ ماه تعریف شده بود) در گروه مصرفکننده دارو ۴۴ درصد پایینتر از گروهی بود که دارونما دریافت میکردند.
سازوکار دارو ساده است. سرترالین سطح انتقالدهنده عصبی سروتونین را در مغز افزایش میدهد. پژوهشها نشان دادهاند که سروتونین مانند یک ترمز احساسی عمل میکند و به فرد فرصت میدهد پیش از واکنشهای آنی، پیامدها را بسنجد. از آنجایی که بخش بزرگی از خشونت خانگی ریشه در تکانشگری دارد، این مکث کوتاه میتواند سرنوشتساز باشد.
یکی از همسران مردان شرکتکننده به پژوهشگران گفته بود:
قبلاً همیشه یک چکش زیر تختم میگذاشتم. از وقتی او مصرف این دارو را شروع کرده، راحتتر میخوابم و دیگر لازم نیست کنار چکش بخوابم.
با این همه، سرترالین یک قرص جادویی نیست. مطالعه محدودیتهای مهمی داشت. برای مثال، تأثیر دارو بر خشونت کلی به نتیجهی قطعی نرسید و اثربخشی آن کاملاً به مصرف منظم وابسته بود.
بسیاری از شرکتکنندگان با مشکلات پیچیدهای مانند بیخانمانی، اختلالات روانی و سوءمصرف مواد مخدر دستوپنجه نرم میکردند. به همین دلیل، دارو در کنار برنامههای حمایتی دیگری مانند مشاوره تروما و پایش فعالانه تجویز میشد. در واقع، دارو نه یک راهحل مستقل، بلکه جزئی از یک برنامه اجتماعی بزرگتر برای اصلاح رفتار بود.
مطالعه در نشریهی eClinicalMedicine از مجموعهی لنست منتشر شده است.
source