شکار موفقیتآمیز یک گله اروخص، گاوهای وحشی عظیمالجثهای که اکنون منقرض شدهاند، نیازمند هماهنگی و همکاری پیشرفته میان انسانهای باستانی بود. این سطح از مهارت سازمانی که تنها حدود ۵۰ هزار سال پیش گسترش یافت، به مثابه مزیتی تکاملی عمل کرد و ممکن است نقشی کلیدی در بقای انسان خردمند (Homo sapiens) و انقراض نئاندرتالها ایفا کرده باشد.
براساس مطالعهای جدید، توانایی سازماندهی در مقیاس بزرگ، یک نقطهی عطف در تاریخ بشر است. جهش فرهنگی که از آن با نام «جهش بزرگ رو به جلو» یاد میشود، انفجاری از خلاقیت هنری و رفتارهای آیینی را در سراسر جهان به راه انداخت؛ انسانشناسان معتقدند ریشهی این جهش در استعداد بینظیر ما برای شبکهسازی و همکاری نهفته است.
ناتوانی در کار گروهی، در نهایت به یک نقص تکاملی تبدیل شد
پژوهشگران برای یافتن سرچشمهی این مهارت، به سراغ محوطهی باستانی نشر رمله در جنوب لوانت (شام) رفتند. این منطقه که قدمت آن به حدود ۱۲۰ هزار سال پیش باز میگردد، پر از استخوانهای اروخص است که با ابزارهای سنگی قصابی شدهاند. ساکنان این منطقه، انسانتبارانی شبیه به نئاندرتالها بودند که در همسایگی انسانهای مدرن زندگی میکردند. همزیستی این فرصت را برایشان فراهم میکرد تا بتوانند فنون شکار گروهی را از همسایگان پیشرفتهتر خود بیاموزند.
اما شواهد داستان دیگری را روایت میکند. تجزیه و تحلیل دقیق استخوانها نشان داد که این شکارچیان پیشاتاریخی، استاد کار گروهی نبودهاند. آنها به جای بهدامانداختن یک گلهی کامل، در چندین رویداد شکار کوچک، حیوانات تنها را هدف قرار میدادند. اما پژوهشگران چگونه به این نتیجه رسیدند؟
اول اینکه تمام استخوانهای یافتشده متعلق به گاوهای ماده و بالغ بود؛ الگویی که با کشتار دستهجمعی یک گلهی کامل با اعضای مختلف (نر، ماده، جوان و پیر) همخوانی ندارد. دوم، تحلیل ایزوتوپی استخوانها فاش کرد که حیوانات در مناطق مختلفی زندگی میکردند و هرگز بخشی از یک گلهی واحد نبودهاند.
پژوهشگران میگویند: «دادههای ما فرضیه شکار دستهجمعی در نشر رمله را تأیید نمیکند و در عوض، از چندین رویداد شکار در مقیاس کوچک حکایت دارد.»
جالبترین مدرک، استخوانهای حیوانی است که یک بار از یک حملهی شکاری جان سالم به در برده (با نشانهی زخمی که بهبود یافته) اما مدتی بعد، توسط گروه انسانی شکار شده است. این مدرک، مهر تأییدی بر روش شکار انفرادی و تعقیب و گریزهای متعدد است، نه یک عملیات سازمانیافته و یکباره.
بنابراین، یافتهها نشان میدهد که انسانتباران نشر رمله، با وجود زندگی در کنار انسانهای خردمند، از توانایی ارتباطی و همکاری لازم برای اجرای شکارهای بزرگ بیبهره بودند. ناتوانی در کار گروهی، در نهایت به یک نقص تکاملی تبدیل شد.
با ورود گروههای انسان مدرن که از نظر تعداد برتری داشتند و از شبکههای ارتباطی قویتری برخوردار بودند، قابلیت تأمین منابع غذایی بزرگتر و رشد جمعیت فراهم شد. در رقابتی سخت برای بقا، گروههایی که از سطح سازماندهی بهتری برخوردار بودند، پیروز شدند. در نهایت، پژوهش ایدهی محوری را تقویت میکند: توانایی بینظیر انسان مدرن در همکاری، نه تنها در شکار بلکه در ساختارهای اجتماعی و آیندهنگری، مهمترین عامل بقا و تسلط ما بر سیاره بود.»
مطالعه در مجلهی Scientific Reports منتشر شده است.
source