به گزارش پایگاه خبری «راه آرمان»؛ شهید غلام‌حسین حسینی چهارم دی‌ماه ۱۳۴۵ در روستای قدیرپور از توابع شهرستان منوجان چشم به جهان گشود.

او تا مقطع دوم راهنمایی تحصیل کرد و در سال ۱۳۶۴ ازدواج نمود که حاصل این ازدواج، یک پسر بود.

شهید حسینی به‌عنوان پاسدار در جبهه‌های دفاع مقدس حضور یافت و سرانجام در تاریخ بیست‌ و نهم فروردین‌ماه ۱۳۶۷ در منطقه‌ فاو عراق به شهادت رسید.

پیکر مطهرش مدتی در منطقه بر جا ماند تا این‌که پس از تفحص، در روستای دشت‌عباس از توابع شهرستان زادگاهش به خاک سپرده شد.

به ندای «لبیک یا حسین» لبیک گفت

فرازهایی از وصیت‌نامه شهید غلام‌حسین حسینی:

> بسم‌الله الرحمن الرحیم

ای خدایی که در قرآنت چنین راهنمایی‌هایی به انسان می‌کنی تا راه تو را در پیش گیرد؛ راه سعادت، کمال و پیروزی در دنیا و آخرت. پروردگارا! تنها برای رضای تو، زندگانی دنیا را، پدر و مادرم را، برادران و خواهرانم را، دوستان و آشنایانم را کنار گذاشتم و آن راه سعادت را که خودت وعده داده‌ای، در پیش گرفتم.

خداوندا! تو را سپاس می‌گویم که مرا در این برهه از زمان به دنیا آوردی و توانم دادی تا در صف جندالله قرار گیرم. خمینی را درود می‌فرستم و از صمیم قلب دوست می‌دارم، چراکه مرا آن‌چنان رهبری کرد تا به محبوبم، الله، رسیدم.

درد تیر و ترکش را تحمل می‌کنم، اما اندوه خمینی را هرگز.

آن گلوله‌ای را دوست دارم که قلبم را سوراخ‌ سوراخ می‌کند و آن ترکش را می‌ستایم که پیکرم را پاره‌پاره می‌نماید، چراکه مرا از این خاکدان پست رهایی می‌بخشد و به لقاءالله پیوند می‌دهد.

اکنون «یوم‌الله» دیگری است؛ روزی الهی که حسینِ زمان ما، خمینی، ندای «هل من ناصر ینصرنی» سر داده است. اگر در کربلا جز عده‌ای معدود کسی لبیک نگفت، ما پیروانت، در فضای گرم و خونین ایران‌زمین، دست مردانگی مشت کرده و به ندای غریبت لبیک می‌گوییم.

حسین جان! ای مکتبم، سلام.

لبیک، ای خمینی، رهبر و پیشوایم، لبیک.

خداوندا! تو شاهدی که از لحظه‌ خروج از خانه، تنها برای رضای تو گام برداشتم. پدرم، مادرم و دوستانم را ترک گفتم، چراکه عشق به تو، بر همه‌ این تعلقات دنیوی برتری داشت.

خداوندا! مرا لحظه‌ای به خودم وامگذار که به تو سخت محتاجم.

برادران عزیزم! من راهی را رفتم که حسین (علیه‌السلام) رفت؛ جان دادم تا جانان بماند. از شما می‌خواهم راهم را ادامه دهید و نگذارید تفنگم بر زمین بماند.

پدر و مادر عزیزم! عاجزانه از شما می‌خواهم که مرا حلال کنید.

مادرم! اگر می‌خواهی در برابر زینب (سلام‌الله‌علیها) شرمسار نباشی، مرا به جبهه‌ها ببخش

منبع: نوید شاهد کرمان

انتهای خبر/طا https://armanekerman.ir/vdcjyyevyuqeimz.fsfu.html


source

توسط mohtavaclick.ir