علی حسن فرد بابلی
به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل
که گر مراد نیابم به قدر وسع بکوشم(سعدی)
در بخش اول، نگاهی داشتیم به تاریخچه، معنا و اهمیت توسعه سیاسی. در این بخش، برای حفظ پیوستگی بحث، اول مروری کوتاه بر مطالب پیشین خواهیم داشت سپس به تعریف توسعه سیاسی،شاخص های آن،مفهوم اصلاح طلبی و اهمیت این رویکرد خواهیم پرداخت.
مروری بر بخش نخست
توسعه سیاسی مفهومی چندلایه و گاهی حتی متناقض است. سرعت و کیفیت تحقق آن در هر جامعه، به شرایط تاریخی و فرهنگی همان جامعه بستگی دارد. در جاهایی که مسائل بنیادی ارزشی و هنجاری حلنشده باقی ماندهاند، این فرآیند معمولاً کند پیش میرود.
برای پاسخ به مطالبات روزافزون مردم، نظام سیاسی باید ظرفیت خود را با اصلاحات و تغییرات در عرصههای فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی تقویت کند. این مسیر آسان نیست؛ چرا که برخورد با تناقضها و کاستن از شکافها، همواره گروههای خواهان تغییر را در برابر طرفداران وضع موجود قرار میدهد. با این حال، توسعه سیاسی میتواند پایهای محکم برای ثبات پایدار، افزایش مشروعیت حکومت، جلب اعتماد عمومی، گسترش عدالت اجتماعی و رشد اقتصادی ایجاد کند.
تعریف توسعه سیاسی
هانتینگتون: توسعه سیاسی یعنی توانمندسازی نهادهای سیاسی برای پاسخگویی به مطالبات جامعه، در حالی که نظم و ثبات نیز حفظ شود. او تأکید میکند که «نهادمندی» و «ثبات» از مشارکت صرف مهمتر است.
پای: توسعه سیاسی یعنی افزایش توانایی نظام سیاسی در پاسخ به خواستههای تازه، همراه با مشارکت گستردهتر و شکلگیری نهادهای رسمی و کارآمد.
آلموند و وربا: توسعه سیاسی زمانی رخ میدهد که در جامعه «فرهنگ مدنی» شکل بگیرد؛ فرهنگی که مردم در آن مشارکت فعال دارند، حقوق خود را میشناسند و به نهادهای سیاسی اعتماد میکنند.
شاخصهای توسعه سیاسی
مجموعه ای از معیارها که میزان پیشرفت یک نظام سیاسی را در جهت مشارکت، ثبات، کارآمدی و پاسخگویی نشان می دهد. از مهم ترین این شاخص ها می توانیم به موارد زیر اشاره کنیم:
توان پاسخگویی حکومت به مطالبات جامعه همراه با حفظ ثبات، افزایش مشروعیت و اعتماد عمومی، گسترش مشارکت سیاسی شهروندان، برابری جنسیتی، کارآمدی نهادهای حکومتی و پاسخگویی شفاف، حاکمیت قانون، تنوع و تعدد احزاب سیاسی، مقابله با فساد، توزیع عادلانه قدرت و فرصتها، احترام به حقوق بشر و آزادیهای مدنی
مفهوم اصلاحطلبی
اصلاحطلبی رویکردی است که بهجای تغییرات ناگهانی و انقلابی، به تحول آرام و تدریجی ساختارها، قوانین و فرهنگ سیاسی میپردازد. هدف آن بهبود کارآمدی حکومت، افزایش آزادیها و تقویت مشارکت عمومی است، بدون دگرگونی کامل نظام سیاسی.
از مهمترین ویژگیهای اصلاحطلبی میتوان به تغییر گامبهگام، پرهیز از خشونت، حفظ چارچوب کلی، واقعگرایی و انعطافپذیری اشاره کرد. این رویکرد میتواند زمینه را برای توسعه سیاسی فراهم کند؛ چون تنشها را کاهش میدهد، گفتوگو را تقویت میکند و اعتماد متقابل میان مردم و حاکمیت را افزایش میدهد. البته موانعی مانند مقاومت جریانهای سنتی، کمبود منابع و پیچیدگیهای بوروکراتیک، سرعت و کیفیت اصلاحات را محدود میکنند.
ادامه دارد…
source