سنبورن K1 و K2 را به ترتیب با کلیدهای PALIMPSEST و ABSCISSA رمزگذاری کرد. کلید اول انتخابی شاعرانه است به معنای «دستنوشتهای که بارها پاک و بازنویسی شده». آبسیزا هم (Abscissa) مختصات افقی یا x را در یک جفت مختصات (x, y) نشان میدهد.
البته او یکقدم دیگر هم برداشت و رمزها را نه روی الفبای معمولی، بلکه روی الفبایی اصلاح شده با ترتیب متفاوت اعمال کرد: KRYPTOSABCDEFGHIJLMNQUVWXZ، که آن را روی مجسمه نیز حک کرده بود.
K1: پیام اول
این بخش که با کلیدواژهی PALIMPSEST رمزگشایی شد، یک متن شاعرانه و فلسفی است. نکتهی عجیب در این پیام، یک غلط املایی عمدی است:
“BETWEEN SUBTLE SHADING AND THE ABSENCE OF LIGHT LIES THE NUANCE OF IQLUSION”
ترجمه: «میان سایهروشن ظریف و نبودِ نور، تفاوت ظریف توهم (IQLUSION) نهفته است.»
هنرمند عمداً کلمه ILLUSION (توهم) را بهصورت IQLUSION نوشته است. این اولین سرنخ بود که نشان میداد این مجسمه چیزی فراتر از یک رمز ساده است.
K2: پیام دوم
این بخش که با کلیدواژهی ABSCISSA رمزگشایی شد، شبیه یک گزارش میدانی یا پیامی از یک جاسوس بهنظر میرسد. این متن حاوی مختصات جغرافیایی (که به نقطهای در نزدیکی خود مجسمه اشاره دارد) و اشارات مرموز است:
“IT WAS TOTALLY INVISIBLE HOWS THAT POSSIBLE ? THEY USED THE EARTHS MAGNETIC FIELD X THE INFORMATION WAS GATHERED AND TRANSMITTED UNDERGRUUND TO AN UNKNOWN LOCATION X DOES LANGLEY KNOW ABOUT THIS ? THEY SHOULD ITS BURIED OUT THERE SOMEWHERE X WHO KNOWS THE EXACT LOCATION ? ONLY WW”
ترجمه: «کاملاً نامرئی بود. چطور ممکن است؟ آنها از میدان مغناطیسی زمین استفاده کردند. (ایست) اطلاعات در زیرزمین جمعآوری و به مکانی نامعلوم منتقل شد. (ایست) آیا «لنگلی» [مقر CIA] از این موضوع خبر دارد؟ باید بداند. آن چیز جایی همان بیرون دفن شده است. (ایست) چه کسی مکان دقیق را میداند؟ فقط WW.»
“WW” به احتمال زیاد اشاره به ویلیام وبستر (William Webster)، رئیس CIA در زمان نصب مجسمه دارد.
K3 و رمز جابهجایی
سنبورن برای بخش سوم (K3)، که متنی رمزشده با ۳۳۷ کاراکتر بود، روش خود را عوض کرد. اینبار سراغ رمز جابهجایی رفت؛ روشی که در آن، همه حروف پیام را صرفاً جابهجا میکنند، بیآنکه هیچ حرفی را به حرف دیگری تبدیل کنند. انگار با یک آناگرام بزرگ طرفیم.
در این نوع رمز، جابهجایی حروف طبق قواعد مشخصی انجام میشود تا گیرندهای که «کلید» را دارد بتواند خیلی راحت حروف را به ترتیب درستشان برگرداند.
در این مدل رمزنگاری حروف پیام جابهجا میشوند نه جایگزین
رمزنگاران خیلی زود حدس زدند K3 با همین روش نوشته شده است. چطور؟ با تحلیل فراوانی حروف. توزیع حروف در متن رمزشده شبیه همان الگوی معمول در متون انگلیسی بود؛ که نشان میداد حروف جایگزین نشدهاند، بلکه صرفاً مخلوط شدهاند.
K3: پیام سوم
این بخش که با روش «جابهجایی» رمزنگاری شده بود، معروفترین متن در میان این سه بخش است. این متن، نقل قولی تقریباً دقیق (با تغییرات جزئی) از «هاوارد کارتر»، باستانشناسی است که مقبرهی توتانخامون (فرعون مصر) را کشف کرد:
“SLOWLY DESPERATELY SLOWLY THE REMAINS OF PASSAGE DEBRIS THAT ENCUMBERED THE LOWER PART OF THE DOORWAY WAS REMOVED WITH TREMBLING HANDS I MADE A TINY BREACH IN THE UPPER LEFT HAND CORNER AND THEN WIDENING THE HOLE A LITTLE I INSERTED THE CANDLE AND PEERED IN THE HOT AIR ESCAPING FROM THE CHAMBER CAUSED THE FLAME TO FLICKER BUT PRESENTLY DETAILS OF THE ROOM WITHIN EMERGED FROM THE MIST X CAN YOU SEE ANYTHING Q ?”
ترجمه: «بهآرامی، نومیدانه بهآرامی، بقایای آواری که بخش پایینی ورودی را مسدود کرده بود، برداشته شد. با دستان لرزان، شکاف کوچکی در گوشهی بالا سمت چپ ایجاد کردم و سپس، با کمی بازتر کردن سوراخ، شمع را داخل بردم و نگاه کردم. هوای داغی که از اتاقک خارج میشد، باعث لرزش شعله شد، اما در حال حاضر جزئیات اتاقِ درون، از میان مه پدیدار شد. (ایست) آیا چیزی میبینی؟ سوال؟»
(در متن اصلی کارتر، او به لرد کارناروون که پشت سرش بود، میگوید: “Can you see anything” (آیا چیزی میبینی؟) و لرد جواب میدهد: “Yes, wonderful things.” (بله، چیزهای شگفتانگیز)).
K4 و پیچیدگیهای رمزنگاری مدرن
حداقل سه گروهِ مستقل موفق شدند سه بخش نخستِ پیامهای کریپتوس را رمزگشایی کنند. در سال ۱۹۹۹، جیم گیلوگلی، دانشمند علوم کامپیوتر، اعلام کرد که با کمک کامپیوتر توانسته این سه بخش را بشکند.
تنها پس از آن بود که سازمان CIA فاش کرد تحلیلگرش، دیوید استاین، همان رمزها را یک سال پیشتر یعنی در ۱۹۹۸، بهصورت دستی حل کرده و تازه بعد از آن، آژانس امنیت ملی آمریکا (NSA) اطلاع داد که یک تیم کوچک داخلیاش، خیلی زودتر یعنی در سال ۱۹۹۲ موفق شده به هر سه بخش را رمزگشایی کند!
رمزهای امروزی نه با ترفندهای زبانی، بلکه بر پایهی مسائلی ریاضی ساخته میشوند که عملاً حلناپذیرند
بخش چهارم یعنی K4، بهمدت ۳۵ سال در برابر تمام تلاشها مقاومت کرد. شاید سنبورن عمداً میزان پیچیدگی آن را بالا برده بود تا پیشرفتهای رمزنگاری از زمان وینژر به بعد را منعکس کند.
شکستن رمزهای امروزی دیگر فقط به معنای استفادهی هوشمندانهتر از تحلیل فراوانی حروف نیست؛ بلکه انقلابی در خود ریاضیات خواهد بود. دلیلش این است که رمزنگاری مدرن، دادهها را در پشت مسائلی ریاضی پنهان میکند؛ مثل تجزیهی عددهای بسیار بزرگ به عوامل اول، که گمان میرود در هیچ بازهی زمانی معقولی قابلحل نیستند.
source
