سبزعلیپور در این گفتوگو تصریح کرد: «پرسش از آقای فرزین این است که چرا تا حالا دنبال وصول طلب خود از بانک آینده نبودهاید؟ آیا اگر آقای محسنیاژهای به موضوع ورود نکرده بود و شما را تهدید نمیکرد که وضعیت بانک را بررسی کنید، هنوز به خاطر نمیآوردید که فلان مبلغ به بانک آینده قرض دادهاید و فلان رقم سود گرفتهاید؟ چرا آقای فرزین که هم در دولت رئیسی و هم در دولت پزشکیان رئیس کل بانک مرکزی بوده، در همان دولت رئیسی که استقراض بانک آینده از بانک مرکزی در حال افزایش بود تصمیم نگرفت مانع از استقراض بیشتر شود و اجازه داد این اتفاق تاکنون یعنی در دولت پزشکیان ادامه داشته باشد؟ شاید فرزین دنبال این بوده که با پولی که به بانک آینده قرض میدهد، سود بیشتری به دست بیاورد که اجازه داده این روند ادامه پیدا کند». در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
*پشت پرده ادغام بانک آینده در بانک ملی چه بود؟
پشت پرده این ماجرا سوء مدیریت بود. در روزهای اخیر دیدگاههای مختلفی درباره بانک آینده مطرح شد و هر کسی براساس اطلاعاتی که در این زمینه داشت اظهارنظر کرد. در ابتدا عنوان میشد که بانک آینده ناتراز بوده و به همین دلیل باید در یک بانک دیگر ادغام میشده است. اصطلاح ناترازی نیز به تازگی در ایران ابداع شده و مدیران درباره مسائل از قطعی برق تا وضعیت مالی بانکها از این اصلاح استفاده میکنند که در نوع خود قابل تأمل است. بانک آینده از سال 1391 با ادغام بانک تات، موسسه اعتباری آتی و صالحین اعلام موجودیت کرد. در ابتدای نیز این بانک عملکرد موفقی داشت و تبلغیات گستردهای برای سپردهگذاری در این بانک صورت میگرفت و افراد زیادی در این بانک سرمایهگذاری کردند. شعب این بانک در نقاط خوب شهرهای مختلف و غالبا دونبش افتتاح میشد. این بانک تا سال 1398 در اختیار سهامدار خصوصی یعنی آقای علی انصاری بود. در واقع زمانی که بانک در اختیار آقای انصاری بود این بانک هیچ گونه زیان و ناترازی نداشت.
*بانک مرکزی عنوان میکند این بانک در 10 سال گذشته با ناترازی مواجه بوده است. در چنین شرایطی براساس اعلام بانک مرکزی ناترازی این بانک از سال94 آغاز شده است. آیا چنین نبوده است؟
قبل از سال 98 صحبتی درباره زیان انباشته و ناترازی درباره این بانک وجود نداشته است. تنها موضوعی که در این زمینه وجود دارد میزان سهامهایی بوده که در اختیار افراد مختلف قرار داشته و کار به دادگاه نیز کشیده شد. درواقع تا این مقطع زمانی هنوز بحث انحلال و ادغام مطرح نشده بود. سال 98 مدیریت این بانک از سهامدار خصوصی گرفته و به دولت واگذار شد. در آن زمان آقای همتی رئیس کل بانک مرکزی بود. از این تاریخ بود که وزارت اقتصاد و بانک مرکزی اختیار این بانک را به دست گرفتند و برای آن هیات مدیره انتخاب کردند. اتفاقی که رخ داد این بود که مدیریت سهام در بانک آینده به دولت واگذار شد، نه اینکه سهام واگذار شود و بانک تا سال 1401 به روند مثبت خود ادامه داد. در این مطقع زمانی، یعنی در دولت آقای رئیسی بود که روند ناترازی در بانک آینده آغاز شد. در زمانی که آقا صالحآبادی رئیس کل بانک مرکزی بودند، استقراض بانک آینده از بانک مرکزی آغاز میشود. یعنی در دورانی که ایشان رئیس کل بانک مرکزی بودند، مبلغی در حدود 20 هزار میلیارد تومان از بانک مرکزی به بانک آینده پول قرض داده شد. این یک رسم تثبیت شده است که وقتی بانکها با مشکل مواجه میشوند، بانک مرکزی به این بانکها قرض میدهد و مابهازای آن سود هنگفتی دریافت میکند. پس از این دوران آقای فرزین به عنوان رئیس کل بانک مرکزی انتخاب شد و همه استقراضهای بعدی بانک آینده در زمان مدیریت خود ایشان صورت گرفته است.
*پس چگونه فرزین میگوید بانک آینده در طول این سالها 550 همت زیان انباشته داشته است؟
اصلا چنین ارقامی صحیح نیست. در زمان خود آقای فرزین در حدود 300 هزار میلیارد تومان به بانک آینده پول داده شد. اگر چنین اتفاقی رخ داده چگونه این بانک 550 هزار میلیارد تومان زیان انباشت شده داشته است؟ چرا بانک مرکزی باید تا این اندازه بی در و پیکر باشد که تا زمانی که بانک آینده دست خود را برای قرض از بانک مرکزی دراز میکند، بانک مرکزی هم پول چاپ میکند و در اختیار بانک آینده قرار میدهد؟ بانک مرکزی کار اشتباهی کرده که بدون پشتوانه پول چاپ کرده و بدون حساب و کتاب در اختیار بانک آینده قرار داده است. دلیل چنین رفتاری این بوده که مدیران بانک مرکزی در این بانک حضور داشتهاند و بانک مرکزی میخواسته آنها را همچنان سرپا نگه دارد. این در حالی است که هر بانکی باید منابع خود را افزایش بدهد تا بتواند پاسخگوی نیاز مردم باشد.
*اگر این روند از سال 1401 آغاز شده، پس نهادهای نظارتی در این زمینه چه کار میکردهاند؟
پاسخ این سوال را باید نهادهای نظارتی بدهند که در طول این سالها چه کار میکردهاند که کار به این نقطه رسیده است؟ اتفاق مهمی که در این زمینه رخ داده این است که آقای فرزین در حدود 300 هزار میلیارد تومان به بانک آینده پول قرض داده و بهازای آن رقمی بالغ بر 200 هزار میلیارد تومان سود دریافت کرده است. در واقع سود پولی که فرزین به بانک آینده داده حدود 200 هزار میلیارد تومان میشود که رقم بسیار بالایی است.
*این ادعا مستنداتی هم دارد؟
آقای فرزین باید مستندات ادعاهای خود و ارقامی را که اعلام میکند، در اختیار افکار عمومی قرار دهد. من از آقای محسنی اژهای تشکر میکنم که به این موضوع ورود کردند. پرسش از آقای فرزین این است که چرا تا حالا دنبال وصول طلب خود از بانک آینده نبودهاید؟ آیا اگر آقای محسنیاژهای به موضوع ورود نکرده بود و شما را تهدید نمیکرد که وضعیت بانک را بررسی کنید، هنوز به خاطر نمیآوردید که فلان مبلغ به بانک آینده قرض دادهاید و فلان رقم سود گرفتهاید؟ چرا آقای فرزین که هم در دولت رئیسی و هم در دولت پزشکیان رئیس کل بانک مرکزی بوده، در همان دولت رئیسی که استقراض بانک آینده از بانک مرکزی در حال افزایش بود تصمیم نگرفت مانع از استقراض بیشتر شود و اجازه داد این اتفاق تاکنون یعنی در دولت پزشکیان ادامه داشته باشد؟ شاید فرزین دنبال این بوده که با پولی که به بانک آینده قرض میدهد، سود بیشتری به دست بیاورد که اجازه داده این روند ادامه پیدا کند.
مدیریت سهام در بانک آینده به دولت واگذار شد، نه اینکه سهام واگذار شود و بانک تا سال 1401 به روند مثبت خود ادامه داد. در این مطقع زمانی، یعنی در دولت آقای رئیسی بود که روند ناترازی در بانک آینده آغاز شد
*با توجه به مجموعه عملکرد بانک آینده، میتوان گفت این بانک در مسیر حرکت خود، وارد بنگاهداری و املاک شده است. سوال این است که این روند چقدر در انحلال آن تأثیرگذار بوده است؟
بانکها بنگاههای خیریه نیستند و بلکه بنگاههای اقتصادی هستند و از مردم سپرده میگیرند و سر ماه باید سود سپردههای مردم را به آنها بازگردانند. اگر یک ساعت هم سود سپردههای مردم دیر به حساب آنها ریخته شود مردم واکنش نشان خواهند داد. به همین دلیل بانک باید روندی در پیش بگیرد که بتواند سود مردم را پرداخت کند و هزینههای خود را نیز بپردازد. بانک آینده برای تأمین هزینهها و سود خود در زمینه املاک و زمین سرمایهگذاری کرد و این اتفاق در زمانی رخ داد که هنوز مدیریت بانک در اختیار سهامدار بوده، نه دولت. در واقع آغاز ساخت ایران مال، فرمانیهمال و مشهدمال در دهه 90 رخ داد. ایران مال سال 97 و با مبلغی در حدود 20 هزار میلیارد تومان افتتاح شد که این پول در زمان خود، مبلغ بسیار هنگفتی به شمار میرفت. در طول سالهای گذشته به دلیل تورم اقتصادی در کشور شرایط تغییر کرده و امروز عنوان میشود که ارزش ایران مال رقمی در حدود 400 یا500 هزار میلیارد تومان است. بخشی از بزرگ شدن این ارقام به دلیل تورمی بوده که در کشور وجود داشته است. من نمیگویم که چرا آقای انصاری ایرانمال را ساخته و شاید در این زمینه با ایشان اختلاف نظر داشته باشم، نکته این است که ایشان ایرانمال را در همین شهر و کشور ساخته و کسی نمیتواند آن را جابهجا کند. اگر بانک آینده این اقدامات را انجام نمیداد شاید زودتر از این منحل میشد. این در حالی است که برخی بانکها امروز هیچ سرمایهای ندارند.
*کدام بانکها در چنین وضعیتی قرار دارند؟
بانک پارسیان یا بانک کارآفرین از جمله بانکهایی هستند که با چالش جدی مواجهاند و این وضعیت درباره برخی بانکهای دولتی هم وجود دارد. باید روشن شود که بانکهایی مانند تجارت و صادرات نسبت سپردهها و سرمایهای که در اختیار دارند در چه وضعیتی قرار دارد؟ با در نظر گرفتن مجموع شرایط میتوان دریافت که بانک آینده در حالی با انحلال و ادغام مواجه شد که نسبت به بانکهای دیگر داراییهای فراوان و چشمگیر داشته است.
source