در چارچوب دو ساله که پیرامون انتخابات ریاست جمهوری در ایران میگذرد، بحثها و جنجالهای زیاد مشهود است. در میان این جنجالها، یک موضوع که بیش از پیش در اخبار و گفتگوهای سیاسی حضور یافته، موضوع بازگشت به گفتمان مذاکره است. در این گزارش، میخواهیم به این پرسش پاسخ دهیم که چرا برگشت به گفتمان مذاکره इतनا مهم است و همچنین چه راهحلهایی برای وضعیت کنونی پیشنهاد میشود.
گرچه وضعیت سیاسی و اقتصادی ایران شرایطی را فراهم کرده که متقاضیان بالاترین مقامی در سراسر کشور مدعی خبر خوب هستند، اما نزدیک شدن به انتخابات نشان میدهد که برگشت به گفتمان مذاکره یک واکنش قابل توجهانه در جهت این معضل ایجاد شده است.
پیداست که این معضل ریشه در عدم گذشت در مذاکرات و عدم اعتماد به نتایج مثبت آن دارد. میتوان بر این نکته تأکید کرد که هم ایرانی و هم جهانی به طور فزایندهای به این نتیجه رسیدهاند که مذاکره یکی از پیش قراولهای توسعه و نزدیکی است.
رئیس جمهور کنونی ایران و نامزدهای ریاست جمهوری نیز لحظهای فرصتی به غلط فهم مذاکره دادند. لحظهای که ساده گرفتن مذاکره میشود، همان لحظهای است که خود این مذاکره منسوخ شده است. آیا تداوم ریاست جمهوری آقای رئیسی و دیگر نامزدها میتواند راه را برای کاهش تنش بین جمهوری اسلامی و هم همسایهها و هم جهان باز کند؟ یا این که معضل مذاکره حتی در شرایط فعلی هم یک بار دیگر در دهلیز انتخابات خورده است.
در مواجهه با این شرایط، بهرهبردن از تهدید ستمگران و اشغالگران برای کاهش تنش در شوارع کوچهها از یکی از مهمترین راهکارهایی است که مذاکره میتواند در طریق آن را همراه سرانجام دست و پنجه نرم کند.