به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، پژوهشگران از دهه‌های گذشته به این موضوع پرداخته‌اند که چرا برخی افراد فرصت‌های کسب‌وکار را بهتر از دیگران شناسایی می‌کنند. برای یافتن پاسخ، دو رویکرد اصلی شکل گرفته است: یکی بر ویژگی‌های فردی افراد تأکید دارد و بر این باور است که برخی دارای ویژگی‌های شخصیتی خاصی هستند که امکان شناسایی فرصت‌ها را به آنها می‌دهد. اما این دیدگاه نتایج قانع‌کننده‌ای نداشته است. رویکرد دوم به جای تمرکز بر ویژگی‌های شخصیتی، بر شیوه تفکر و ادراک کارآفرینی تأکید می‌کند و کارآفرینی را به عنوان یک روش تفکر و شناخت تلقی می‌کند. به عبارت دیگر، پژوهشگران دریافتند که افراد بر اساس نحوه تفکر و تفسیر خود از انگیزه‌ها و محیط پیرامون، به ایده‌های جدید دست پیدا می‌کنند، نه صرفاً به دلیل صفات شخصیتی خاص.

در سال‌های اخیر، جوامع مختلف، به ویژه کشور‌های در حال توسعه همچون ایران، با چالش‌هایی مانند فارغ‌التحصیلانی مواجه هستند که مهارت‌های لازم برای راه‌اندازی کسب‌وکار را ندارند. از این رو، آموزش و توسعه تفکر کارآفرینی در میان دانشجویان اهمیت زیادی پیدا کرده است. این موضوع از آنجا اهمیت بیشتری می‌یابد که ایجاد یک فرهنگ کارآفرینانه در دانشگاه‌ها می‌تواند به دانشجویان در جهت یافتن مسیر‌های شغلی مستقل کمک کند. بسیاری از پژوهشگران بر این باورند که پرورش ذهنیت کارآفرینانه باید از دوران تحصیل آغاز شود و این روند به آموزش‌هایی نیاز دارد که دانشجویان را برای تفکر به شیوه‌های خلاق و کارآفرینانه آماده سازد.

حسین مهدی‌زاده، استادیار گروه کارآفرینی و توسعه روستایی دانشگاه ایلام، به همراه دو تن از همکاران خود، به این موضوع پرداخته و پژوهشی را انجام داده اند تا تأثیر آموزش‌های رسمی و غیررسمی کارآفرینی بر توسعه ذهنیت کارآفرینانه دانشجویان در ایران را مورد ارزیابی قرار دهند. هدف از این پژوهش آن بود که بررسی شود آیا این آموزش‌ها می‌توانند به پرورش تفکر و نگرش کارآفرینانه در بین دانشجویان کمک کنند یا خیر.

در این مطالعه، برای بررسی نقش آموزش‌های رسمی و غیررسمی بر تفکر کارآفرینانه دانشجویان، از روش تحقیق پرسشنامه‌ای استفاده شد. جامعه آماری این مطالعه را تمامی دانشجویان دانشگاه‌های ایران تشکیل دادند که در نهایت تعداد ۴۳۶ نفر از آنان برای پاسخ به پرسشنامه‌ها انتخاب شدند. سپس داده‌های حاصله از این طریق مورد تحلیل قرار گرفت تا مشخص شود که آموزش‌های رسمی و غیررسمی چه تأثیری بر ذهنیت کارآفرینی دانشجویان داشته‌اند.

نتایج به‌دست‌آمده از این پژوهش نشان داد که وضعیت ذهنیت کارآفرینانه در بین دانشجویان در سطح ایده‌آل نبود. با این حال، نتایج تحلیل آماری حاکی از آن بود که آموزش‌های غیررسمی کارآفرینی (نظیر شرکت در کارگاه‌ها و تعامل با کارآفرینان) تأثیر مثبت و قابل توجهی بر ایجاد تفکر کارآفرینانه داشتند.

جالب است که در این زمینه، آموزش‌های رسمی نیز تا حدودی بر ذهنیت تفصیلی تأثیرگذار بودند، اما بر ذهنیت اجرایی کارآفرینی، تأثیر چندانی مشاهده نشد.

این پژوهش تأکید می‌کند که برای تقویت روحیه کارآفرینانه در میان دانشجویان، نیاز به تمرکز بیشتر بر آموزش‌های غیررسمی و عملی کارآفرینی است.

نتایج این مطالعه حاکی از آن هستند که اگرچه دانشجویان به واسطه این آموزش‌ها به شناخت و درک بیشتری از کارآفرینی دست می‌یابند، اما این شناخت تنها در صورتی می‌تواند به اقدامات عملی و اجرایی منجر شود که در قالب آموزش‌های غیررسمی و واقعی صورت گیرد.

پژوهشگران این مطالعه همچنین خاطرنشان کردند که ترویج و تقویت نگرش‌های کارآفرینانه به منظور افزایش فعالیت‌های کارآفرینی در دانشگاه‌ها و مؤسسات آموزش عالی، اهمیت فراوانی دارد.

بر اساس یافته‌های این تحقیق، آموزش‌های رسمی و غیررسمی در ایجاد نگرش‌های کارآفرینانه تأثیرگذار هستند، اما برای شکل‌گیری اقدامات عملی کارآفرینانه نیاز به آموزش‌هایی است که به صورت عملی و تجربی، دانشجویان را در معرض فضای واقعی کسب‌وکار قرار دهند.

همچنین توصیه شده است که دانشگاه‌ها، دوره‌های فوق‌برنامه و کارگاه‌های کارآفرینی بیشتری برگزار کنند تا دانشجویان بتوانند مهارت‌های خود را در محیطی شبیه‌سازی‌شده به فضای کسب‌وکار توسعه دهند.

لازم به ذکر است این یافته‌های پژوهشی در فصلنامه «پژوهش و برنامه‌ریزی در آموزش عالی» وابسته به مؤسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی به چاپ رسیده اند. این نشریه به انتشار مقالات علمی با محوریت ارتقای آموزش عالی و توسعه رویکرد‌های کارآفرینانه در آموزش اختصاص دارد و بستری برای ارائه یافته‌های پژوهشی نوین فراهم می‌کند.

source

توسط mohtavaclick.ir