در ادامه قسمتهایی از وصیتنامه شهید «منصور ذوالفقار» را مرور میکنیم:
چه، گوارا، خوب و شیرین است شربت شهادت. شهادتی که در راه مبارزه حق علیه باطل و به فرمان خدا و رسول و قرآن و به فرمان امام امت خمینی کبیر باشد. خدایا اینک به یاد تو و به منظور احیای دینم و تداوم انقلابم، به جبهه میروم.
کلام شهید خطاب به والدین:
ای پدر و مادر مهربانم از شما میخواهم در صورتی که من شهید شدم؛ جامه سیاه بر تن نکنید و برای من ماتم نگیرید زیرا که این راه را خود انتخاب کردهام و به سویش رفتم و سرانجام به آرزوی دیرینه خود که همان شهادت در راه خداست رسیدم و هماکنون در نزدیک معشوقم الله هستم. نباید به حال من زیاد گریه کنید که باعث شادی دشمنان و ناراحتی من شوید. گر چه برای من چندین سال زحمت زیاد کشیدید و این عاطفه مادری است؛ اما هدیهای که به خدا دادید نباید برای آن ناراحت شوید. باید خدا را شکرگزار باشید، از اینکه من انسانی بد نشدم بلکه انسانی شدم که باعث جوانی اسلام شدم.
وقتی من شهید شدم؛ پس از تشییع جنازه من را در زادگاهم (قوامآباد) در کنار یکی از شهدا به خاک بسپارید و در هر شب جمعه بر سر قبر من بیایید و برای شادی روح شهدا فاتحه بخوانید و بعد از آن دعای کمیل بخوانید و زیاد به این دعا اهمیت بدهید که امام خمینی میفرمایند: «همین دعای کمیل خوانها شمشیر زدنند». و حتماً دعاهای توسل و فرج را بخوانید و همیشه به یاد خدا باشید و دعا برای امام یادتان نرود.
ای خواهرم! زینبگونه صبر کن و رسالت خود به دیگران برسان؛ در این باره دِین خود را ادا نما. و تو ای برادرم! در سنگر سپاه باش! که بهترین و مهمترین سنگر انقلاب اسـت؛ آن چنان که امـام خمـینی در ایـن باره میفرمایند: «اگر سپاه نبود کشور هم نبود» و از ملت رزمنده و شهیدپرور و بزرگخواهانم که فقط در خط الله باشند و راه روحالله را ادامه دهند که تنها راه سعادت است.
منبع: نوید شاهد کرمان
انتهای خبر/ م
https://armanekerman.ir/vdcfvvdyew6djja.igiw.html
armanekerman.ir/vdcfvvdyew6djja.igiw.html
source