در چنین شرایطی به نظر می‌رسد معادلات اقتصادی وسیاسی جهان آبستن تغییرات مهمی خواهد بود. «آرمان ملی» برای تحلیل و بررسی این موضوع با دکتر امیرعلی ابوالفتح تحلیلگر روابط بین‌الملل گفت‌وگو کرده است. ابوالفتح معتقد است: «در شرایط کنونی جنگ تجاری در حدود دو نیم تریلیون دلار را در بر می‌گیرد. این در حالی است که در صورتی که تعرفه‌های ترامپ بر اتحادیه اروپا نیز اعمال شود این میزان به سه و هشتصد تریلیون دلار افزایش پیدا می‌کند. این رقم نیز رقم کوچکی نیست و روی همه اقتصاد جهان تأثیرخواهد گذاشت و از جمله اقتصاد ایالات متحده آمریکا. ترامپ همواره عنوان می‌کرد که با حضور وی در کاخ سفید دوران طلایی آمریکا آغاز خواهد شد، اما با تازگی عنوان کرده که این اتفاق همراه با دردهایی برای مردم آمریکا خواهد بود که ما چاره‌ای جز انجام آن نداریم. در واقع به اندازه‌ای این قضیه محرز شده که دیگر ترامپ نیز نمی‌تواند آن را انکار کند. من واقعا نمی‌دانم اگر شش ماه یا یک سال از این وضعیت بگذرد آیا مردم آمریکا می‌توانند این وضعیت را تحمل کنند و به آن اعتراض نخواهند کرد؟.» در ادامه ماحصل این گفت‌وگو را می‌خوانید.

*افزایش تعرفه برای کشورهای کانادا، مکزیک و چین با واکنش‌های زیادی در فضای سیاسی و اقتصادی جهان همراه بوده است. مهم‌ترین اهداف ترامپ برای اتجام این اقدامات چیست و این روند را تا کجا ادامه خواهد داد؟

 گروه‌هایی در آمریکا وجود دارد که بر این باور هستند که دهه‌ها کاهش تعرفه آمریکا در بین قدرت‌های بزرگ و جهانی شدن اقتصاد باعث شده ایالات متحده در معرض نابودی قرار بگیرد. در واقع آمریکا از نظمی که خودش ایجاد کرده متضرر شده است. در یک مقطع زمانی این نظم منافع آمریکا را تأمین می‌کرده و به همین دلیل از آن دفاع می‌کرده‌اند.این در حالی است که در شرایط کنونی منافع آمریکا را تأمین نمی‌کند و به همین دلیل باید این سیاست را تغییر داد. مقصود اصلی این گروه نیز این است که تا حالا ما هزینه‌های شما را تقبل می‌کردیم که این دوره تمام شده و حالا خودتان باید هزینه‌های خودتان را تأمین کنید. به همین دلیل در شرایط کنونی اقتصاد آمریکا نیاز به تعرفه دارد و بدون تعرفه نابود خواهد شد. شرایط به صورتی است که با هر کدام از شرکا نیز باید رویکرد مختص به همان کشور را در نظر گرفت و براساس سودی که برای آمریکا خواهد داشت درباره آن تصمیم‌گیری کرد. به عنوان مثال درباره کانادا عنوان می‌شود این تعرفه‌ها به دلیل مواد مخدر و مهاجرت‌ای غیرقانونی صورت خواهد گرفت. همین روزهاست که ترامپ به سراغ کشورهایی مانند ژاپن و کره جنوبی نیز خواهد رفت. آمریکا با همه اقتصادهای بزرگ و متوسط جهان کسری تراز بازرگانی دارد و به همین دلیل دیر یا زود به سراغ دیگر کشورها نیز خواهد رفت. بدون تردید ترامپ با زور و تهدید و ارعاب هر کاری که در این زمینه از دستش بر بیاید انجام خواهد داد.

*اگر در آمریکا به این نتیجه رسیده‌اند که باید تعرفه‌ها را افزایش بدهند چرا این کار را در دولت بایدن و یا روسای جمهور گذشته انجام نداده‌اند و ترامپ دنبال چنین رویکردی است؟

در شرایط کنونی در آمریکا به این نتیجه رسیده‌اند که اگر این اتفاق رخ ندهد اقتصاد آمریکا رو به زوال خواهد رفت. منظور من از اقتصاد آمریکا نیز اقتصاد کلان آمریکا نیست و بلکه اقتصاد دولت آمریکا است. در اقتصاد کلان آمریکا شرکت‌های بزرگی وجود دارد و بخش خصوصی از قدرت زیادی برخوردار است. این در حالی است که دولت آمریکا از نظر اقتصادی به شدت تحت فشار قرار دارد. دولت آمریکا بدهی36 تریلیون دلاری دارد که سالانه تنها یک تریلیون دلار بهره بدهی پرداخت می‌کند. از سوی دیگر در حدود70 میلیارد دلار تراز منفی تجاری دارد. همه این مسائل دولت آمریکا را در حال ذبح شدن قرار داده و به همین دلیل برای بقا چاره‌ای جز جنگ تجاری با کشورهای دیگر ندارد. هدف آمریکا این است که در میان مدت شرکا به درخواست‌های آمریکا تن بدهند و با این کشور همکاری کنند تا اقتصاد آمریکا وضعیت بهتری پیدا کند.

آمریکا با همه اقتصادهای بزرگ و متوسط جهان کسری تراز بازرگانی دارد و به همین دلیل دیر یا زود به سراغ دیگر کشورها خواهد رفت

*آیا شرکا و رقبای اقتصادی آمریکا به این وضعیت تن می‌دهد و یا واکنش دیگری نشان می‌دهند؟

من معتقدم پاشنه آشیل ماجرا رقبا نیستند و رقبا چه به این وضعیت تن بدهند و چه ندهند تفاوتی ایجاد نمی‌کند. آنچه در چنین شرایطی حائز اهمیت است این است که تاب آوری ملت آمریکا در مقابل جنگ تعرفه‌ای محل شک و تردید است. جنگ تجاری به معنای این است که مردم کشور آمریکا آمادگی این را داشته باشند که اجناس داخلی را به قیمت بالاتری بخرند. این روند به معنای این است که مردم آمریکا پولی را که می‌توانند در راه سفر و تفریحات خود صرف کنند را کاهش بدهند تا کارخانه دار آمریکایی تولیدات خود را افزایش بدهد. معمولا ملت‌ها و به خصوص ملت‌هایی که رفاه را تجربه کرده‌اند به این وضعیت تن نمی‌دهند و این وضعیت برای آنها دشوار است. اقتصاد آمریکا از مجموع همه کشورهایی که قصد دارند بر آنها تعرفه ایجاد کنند قوی‌تر است و این کشورها به شدت به ایالات متحده آمریکا وابسته هستند. در چنین شرایطی مسأله اصلی این نیست که آیا کانادا این وضعیت را می‌پذیرد یا خیر و بلکه مسأله اصلی این است که آیا مردم آمریکا حاضر هستند کالاهایی را که تا دیروز ارزان می‌خریدند در آینده گران‌تر بخرند یا خیر.

*در صورتی که مردم آمریکا این وضعیت را تحمل نکنند چه اتفاقی رخ خواهد داد؟

این وضعیت خود را در سبد رأی نشان خواهد داد. سال دیگر انتخابات میان دوره‌ای در آمریکا برگزار خواهد شد و اگر حزب حاکم در این انتخابات شکست بخورد احتمال اینکه در انتخابات ریاست جمهوری بعدی نیز شکست بخورد وجود دارد. ترامپ در دولت اول خود نیز در سطحی پایین‌‌تر این کار را انجام داد. این در حالی بود که اوباما هم در زمان ریاست جمهوری خود برای فولاد و آلومینیوم تعرفه قرار داد و کشورهای مقابل نیز تعرفه‌هایی را به صورت محدود قرار دادند. در آن مقطع زمانی نیز مردم آمریکا از این وضعیت رضایت نداشتند. به عنوان مثال در حالی که صادرات سویا بیشتر به چین انجام می‌شود تعرفه روی سویا باعث شد که کشاورزان آمریکایی بازار خود را از دست بدهند. شاید صنایع بومی آمریکا مانند صنعت فولاد از این تعرفه بندی‌ها سود کند اما این تعرفه بندی‌ها روی کشاورزی و دامپروری آمریکا فشار وارد می‌کند. پس از اعلام تعرفه‌های اخیر ترامپ بازار بورس نیویورک سقوط کرد که این تازه اول ماجرا است. در شرایط کنونی جنگ تجاری در حدود دو نیم تریلیون دلار را در بر می‌گیرد. این در حالی است که در صورتی که تعرفه‌های ترامپ بر اتحادیه اروپا نیز اعمال شود این میزان به سه و هشتصد تریلیون دلار افزایش پیدا می‌کند. این رقم نیز رقم کوچکی نیست و روی همه اقتصاد جهان تأثیرخواهد گذاشت و از جمله اقتصاد ایالات متحده آمریکا. ترامپ همواره عنوان می‌کرد که با حضور وی در کاخ سفید دوران طلایی آمریکا آغاز خواهد شد، اما با تازگی عنوان کرده که این اتفاق همراه با دردهایی برای مردم آمریکا خواهد بود که ما چاره‌ای جز انجام آن نداریم. در واقع به اندازه‌ای این قضیه محرز شده که دیگر ترامپ نیز نمی‌تواند آن را انکار کند. من واقعا نمی‌دانم اگر شش ماه یا یک سال از این وضعیت بگذرد آیا مردم آمریکا می‌توانند این وضعیت را تحمل کنند و به آن اعتراض نخواهند کرد؟

*ترامپ به تازگی اظهارات جدیدی درباره ایران مطرح کرده و در عین حالی که رویکرد فشار حداکثری را تأیید کرده عنوان کرده حاضر است با رئیس‌جمهور ایران مذاکره کند. چه چشم اندازی بین روابط بین ایران و ترامپ می‌بینید؟

درباره دیدگاه ترامپ نسبت به ایران دو احتمال مطرح است؛ اول اینکه دولت ترامپ هنوز به جمع‌بندی درباره ایران نرسیده و دوم اینکه به جمع‌بندی رسیده اما هنوز آن را اعلام نکرده است. این در حالی است که موضع ترامپ درباره جنگ اوکراین و یا غزه مشخص است و در این زمینه اقداماتی نیز انجام شده است. با این وجود هنوز درباره ایران ابهام وجود دارد و به نظر می‌رسد باید زمان بیشتری بگذرد تا مشخص شود ترامپ در واقعیت چه رویکردی نسبت به ایران در پیش خواهد گرفت. من فکر می‌کنم گزینه اول یعنی اینکه هنوز دولت ترامپ درباره ایران به جمع‌بندی نرسیده به واقعیت نزدیک‌تر باشد تا اینکه جمع‌بندی صورت گرفته اما اعلام نشده باشد. ترامپ نمایندگان ویژه خود را در امور مختلف معرفی کرده، اما هنوز نماینده ویژه خود را در امور ایران مشخص نکرده است. به همین دلیل در شرایط کنونی این سوال بزرگ وجود دارد که ترامپ در نهایت نسبت به ایران چه سیاستی در پیش خواهد گرفت؟

source

توسط mohtavaclick.ir